انتخاب سریع آیه

بر اساس
نام سوره
شماره آیه

فَانْطَلَقا حَتَّى إِذا أَتَيا أَهْلَ قَرْيَةٍ اسْتَطْعَما أَهْلَها فَأَبَوْا أَنْ يُضَيِّفُوهُما فَوَجَدا فِيها جِداراً يُرِيدُ أَنْ يَنْقَضَّ فَأَقامَهُ قالَ لَوْ شِئْتَ لاَتَّخَذْتَ عَلَيْهِ أَجْراً ﴿۷۷﴾

باز به راه افتادند تا به شهری رسیدند، از مردمش طعام خواستند، ولی آنان از پذیرایی‌شان خودداری کردند، آنگاه دیواری را مشاهده کردند که نزدیک به فرو ریختن بود و [فرشته مجسّم‌] آن دیوار را [تعمیر و‌] برپا داشت؛ [موسی‌] گفت: اگر می‌خواستی [می‌توانستی‌] در برابر این کار پاداشی دریافت کنی(1) [که خرج تهیه غذا کنیم‌].
سوره کهف (18) آیه 77
صفحه

302

سوره

کهف (18)

آیه

77

1

فعل «لتّخذتَ» از ماده «تخذ» به معنی «اخذ» و از مصدر «اتّخاذ» باب افتعال است؛ و در اصل لاَِتَّخذتَ بوده است.

قالَ هذا فِراقُ بَيْنِي وَ بَيْنِكَ سَأُنَبِّئُكَ بِتَأْوِيلِ ما لَمْ تَسْتَطِعْ عَلَيْهِ صَبْراً ﴿۷۸﴾

گفت: اینک [موقع‌] جدایی میان من و توست، و[لی‌] تو را از واقعیت ناپیدای اموری که در برابرش یارای صبر [و سکوت‌] نداشتی، آگاه خواهم کرد(1).
سوره کهف (18) آیه 78
صفحه

302

سوره

کهف (18)

آیه

78

1

قرآن شخصیت مصاحب موسی را معرّفی نکرده است، امّا مفسّران اکثرا گفته‌اند این شخص، «خضر» پیامبر بوده که آب حیات نوشیده و تا قیامت زنده است. ولی از شخصی با نام خضر، نه در قرآن ذکری شده، نه در تورات؛ بعلاوه اقدامات سه‌گانه وی که در این سوره نقل شده، برخلاف عرف رفتارهای هنجار بشری است، بخصوص مجازات و قتل نفس کودک قبل از ارتکاب جرم، با ضوابط و قوانین بشری و بخصوص با آیات قرآن با مضمون حرمت جان آدمی در تضاد است و ارتکاب آن از ناحیه پیامبری که خود مبلّغ و مقید به آداب توحیدی و اخلاقی است و عملش حجّت محسوب می‌شود، پذیرفتنی نیست؛ کما اینکه پس از این ملاقات کوتاه و جدایی، نه از موسی و نه هیچ پیامبر دیگری چنین رفتارهایی سر نزده است و در قرآن نیز چنین رفتاری از مناهی کبیره شمرده می‌شود، از جمله در آیه 32 مائده(5) مَن قَتَلَ نَفسا بغَیرِ نَفسٍ أو فَسادٍ فِی الأرضِ فَکأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعا؛ آیه 33 اسراء(17) وَ لا تَقتُلُوا النَّفسَ الَّتِی حَرَّمَ اللّه إِلاَّ بالحَقِّ و آیه 93 نساء(4) وَ مَن یقتُل مُؤمِنا مُتَعَمِّدا فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِدا فِیها وَ غَضِبَ اللّه عَلَیهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذابا عَظِیما. همچنین تبعیت محض از انسانی دیگر، با بسیاری آیات از جمله آیات 79 و 80 آل‌عمران(3) و 36 اسراء(17) سازگار نیست. ما این شخصیت را فرشته‌ای می‌دانیم که به فرمان خدا به صورت انسانی برای اجرای مشیت‌‌های خدا ظاهر شده است. چنین مواردی در قرآن سابقه دارد، نمونه‌هایی از آن را در زیرنویس آیه 70 کهف(همین سوره) آورده‌ایم.

أَمَّا السَّفِينَةُ فَكانَتْ لِمَساكِينَ يَعْمَلُونَ فِي الْبَحْرِ فَأَرَدْتُ أَنْ أَعِيبَها وَ كانَ وَراءَهُمْ مَلِكٌ يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصْباً ﴿۷۹﴾

امّا آن کشتی متعلّق به بینوایانی بود که در دریا کار می‌کردند، خواستم معیوبش کنم چون در جلو راهشان(1) پادشاهی [ستمگر در کمین‌] بود که هر کشتی [سالمی‌] را مصادره می‌کرد.
سوره کهف (18) آیه 79
صفحه

302

سوره

کهف (18)

آیه

79

1

«وراء» از واژه‌های اضداد است، هم به معنی پیش رو، و هم پشت سر می‌آید. مثل «وراء» در آیات 100 مؤمنون(23) و 13 حدید(57) با اشاره به پشت سر، و در آیات 16 و 17 ابراهیم(14) با اشاره به پیش رو.

وَ أَمَّا الْغُلامُ فَكانَ أَبَواهُ مُؤْمِنَيْنِ فَخَشِينا أَنْ يُرْهِقَهُما طُغْياناً وَ كُفْراً ﴿۸۰﴾

و امّا آن نوجوان، پدر و مادرش مؤمن بودند و از آن ترس داشتیم که طغیان و انکار را دامنگیر آنان کند.
سوره کهف (18) آیه 80
صفحه

302

سوره

کهف (18)

آیه

80

فَأَرَدْنا أَنْ يُبْدِلَهُما رَبُّهُما خَيْراً مِنْهُ زَكاةً وَ أَقْرَبَ رُحْماً ﴿۸۱﴾

پس اراده کردیم که ‌صاحب‌اختیارشان [فرزندی‌] پاک نهادتر و مهربانتر از او به آنان عوض بدهد.
سوره کهف (18) آیه 81
صفحه

302

سوره

کهف (18)

آیه

81

وَ أَمَّا الْجِدارُ فَكانَ لِغُلامَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِي الْمَدِينَةِ وَ كانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُما وَ كانَ أَبُوهُما صالِحاً فَأَرادَ رَبُّكَ أَنْ يَبْلُغا أَشُدَّهُما وَ يَسْتَخْرِجا كَنزَهُما رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ وَ ما فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِي ذلِكَ تَأْوِيلُ ما لَمْ تَسْطِعْ عَلَيْهِ صَبْراً ﴿۸۲﴾

و امّا آن دیوار متعلّق به دو پسر یتیم در آن شهر بود که زیرش گنجی متعلّق به آنها [نهفته‌] بود و پدرشان مردی صالح بود؛ ‌صاحب‌اختیار تو می‌خواست آن دو به حدّ رشد برسند و به رحمت ‌صاحب‌اختیارت گنج خویش را خارج کنند؛ و من این کار[ها] را به میل خویش نکردم(1)؛ این است واقعیت ناپیدای آنچه ظرفیت شکیبایی‌اش را نداشتی.
سوره کهف (18) آیه 82
صفحه

302

سوره

کهف (18)

آیه

82

1

جمله «ما فعلته عن امری» و نیز ضمیر جمع متکلم در آیات 80 و 81، مؤید این نظر است که آن شخص به ابتکار خود اقدامی نمی‌کرده و ناگزیر مأموریتی از جانب نظام تکوین داشته است. آنچه در این مورد هرگونه شبهه را از میان می‌برد، این جمله صریح است که «پروردگار تو خواست که آنها به نیرو و جوانی خود برسند و گنج خود را بازیابند و من آن را از پیش خود نکردم».

وَ يَسْئَلُونَكَ عَنْ ذِي الْقَرْنَيْنِ قُلْ سَأَتْلُوا عَلَيْكُمْ مِنْهُ ذِكْراً ﴿۸۳﴾

از تو درباره ذوالقرنین(1) می‌پرسند، بگو: اطلاعاتی از او برای شما خواهم داد.
سوره کهف (18) آیه 83
صفحه

302

سوره

کهف (18)

آیه

83

1

پاره‌ای از محققان ذوالقرنین را به شخصیت‌‌های مختلفی در تاریخ نسبت داده‌اند از جمله امپراتور چین که دیوار چین را ساخت و یا اسکندر مقدونی که با قراین آیات سازگار نیست. ولی ابوالکلام آزاد وزیر اسبق آموزش و پرورش هند در کتاب محققانه‌ای که تحت همین عنوان نوشته، او را کورش کبیر، پادشاه هخامنشی ایران، معرّفی کرده است و علامه طباطبایی در المیزان این نظر را قابل‌قبول‌تر از نظرات دیگر می‌داند. مع ذلک باید گفت که هویت او هنوز هم در هاله ابهام است.

إِنَّا مَكَّنَّا لَهُ فِي الْأَرْضِ وَ آتَيْناهُ مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ سَبَباً ﴿۸۴﴾

به او در زمین نیرو و قدرت دادیم و از هر موردی وسیله‌ای در اختیارش قرار دادیم.
سوره کهف (18) آیه 84
صفحه

303

سوره

کهف (18)

آیه

84

فَأَتْبَعَ سَبَباً ﴿۸۵﴾

او هم وسیله‌ای را [برای سفر‌] پی گرفت.
سوره کهف (18) آیه 85
صفحه

303

سوره

کهف (18)

آیه

85

حَتَّى إِذا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ وَجَدَها تَغْرُبُ فِي عَيْنٍ حَمِئَةٍ وَ وَجَدَ عِنْدَها قَوْماً قُلْنا يا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِمَّا أَنْ تُعَذِّبَ وَ إِمَّا أَنْ تَتَّخِذَ فِيهِمْ حُسْناً ﴿۸۶﴾

[حرکت کرد‌] تا اینکه [در ساحل دریا‌] به محلّ فرو رفتن آفتاب رسید؛ تصوّر کرد خورشید در دریایی [تیره و‌] گل‌آلود غروب می‌کند و در آن منطقه گروهی را مشاهده کرد؛ گفتیم: ای ذوالقرنین، [به اختیار خودت‌] یا بر آنان سخت می‌گیری یا به نیکویی میانشان رفتار می‌کنی.
سوره کهف (18) آیه 86
صفحه

303

سوره

کهف (18)

آیه

86