وَ يَوْمَ يَقُولُ نادُوا شُرَكائِيَ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ فَدَعَوْهُمْ فَلَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُمْ وَ جَعَلْنا بَيْنَهُمْ مَوْبِقاً ﴿۵۲﴾
[به یاد آر] روزی را که [خدا] گوید: افرادی را که [در قدرت] شرکای من تصوّر میکردید [به کمک] فرا خوانید، آنگاه آنان را [به کمک] میخوانند، ولی به آنان پاسخ نمیدهند و میانشان ورطهای قرار میدهیم(1).299
کهف (18)
52
مفهوم آیه به بیان کاملتر در آیات 62 -64 قصص(28) و 81 و 82 مریم(19) آمده است.
وَ رَأَى الْمُجْرِمُونَ النَّارَ فَظَنُّوا أَنَّهُمْ مُواقِعُوها وَ لَمْ يَجِدُوا عَنْها مَصْرِفاً ﴿۵۳﴾
بزهکاران آتش را میبینند و یقین کنند که بر آن نگونسار(1) خواهند شد و راه گریزی از آن نخواهند یافت(2).299
کهف (18)
53
مواقعوها: در اصل مواقعونها بوده که به علت اضافه شدن، نون حذف شده است.
مفهوم این آیه به بیان دیگر در آیه 85 نحل(16) آمده است.
وَ لَقَدْ صَرَّفْنا فِي هذَا الْقُرْآنِ لِلنَّاسِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ وَ كانَ الْإِنْسانُ أَكْثَرَ شَيْءٍ جَدَلاً ﴿۵۴﴾
در این قرآن از هر [گونه] مَثَلی برای مردم به شکلهای مختلف بیان کردهایم(1)، و[لی] انسان بیش از هر موجودی سرِ جدال دارد.300
کهف (18)
54
به عنوان نمونه به آیات 261 بقره(2) ، 24 یونس(10) ، 41 عنکبوت(29) ، 20 حدید(57) و 5 جمعه(62) توجّه فرمایید.
وَ ما مَنَعَ النَّاسَ أَنْ يُؤْمِنُوا إِذْ جاءَهُمُ الْهُدى وَ يَسْتَغْفِرُوا رَبَّهُمْ إِلاَّ أَنْ تَأْتِيَهُمْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذابُ قُبُلاً ﴿۵۵﴾
آنگاه که [قرآن، عامل] هدایت بر مردم عرضه شد، چیزی آنان را از ایمان و درخواست آمرزش از پیشگاه صاحباختیارشان باز نداشت، جز اینکه [با غفلت میخواستند مجازاتی که] سنت جاری در امّتهای پیشین [بود] بر ایشان نیز جاری شود(1)، یا مجازات رودررو به آنان برسد(2).300
کهف (18)
55
اگر با آیه 94 اسراء(17) مقایسه کنیم اصل مسأله روشن میشود. برای درک بهتر مفهوم آیه، به آیات 96 و 97 یونس(10) توجّه فرمایید، و یکی از مصداقهای آن را در آیه 11 آلعمران(3) ملاحظه فرمایید؛ ضمناً موارد مختلف درخواستهایشان را برای رسیدن مجازات، در مورد قوم صالح در آیه 77 اعراف(7) و در مورد قوم نوح در آیه 32 هود(11) و در مورد قوم شعیب در آیه 187 شعراء(26) و در مورد قوم لوط در آیه 29 عنکبوت(29) و در مورد قوم هود در آیه 22 احقاف(46) و بالاخره در مورد مشرکین قریش در آیات 32 انفال(8) و 16 ص(38) ملاحظه فرمایید.
به آیه 90 یونس(10) و نیز به آیات 83-85 غافر(40) توجّه فرمایید.
وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ وَ يُجادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالْباطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَ اتَّخَذُوا آياتِي وَ ما أُنْذِرُوا هُزُواً ﴿۵۶﴾
ما پیامبران را جز به عنوان بشارتدهنده و هشداردهنده نمیفرستیم، و[لی] انکارورزان به باطل مجادله میکنند تا حق را به آن وسیله از میان بردارند(1)، و آیات مرا و [به خصوص] آیاتی که بدان هشدار داده شدهاند، به استهزاء گرفتند.300
کهف (18)
56
به آیات 18 انبیاء(21) و 8 صف(61) توجّه فرمایید.
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآياتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْها وَ نَسِيَ ما قَدَّمَتْ يَداهُ إِنَّا جَعَلْنا عَلى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَ فِي آذانِهِمْ وَقْراً وَ إِنْ تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدى فَلَنْ يَهْتَدُوا إِذاً أَبَداً ﴿۵۷﴾
کیست ستمکارتر از آن که به آیات صاحباختیارش پند داده شده و از آن روی گردانده و رفتار گذشته خود را فراموش کرده است؟ ما هم بر دلهاشان پرده و بر گوشهاشان سنگینی نهادیم تا آن [پیام] را درنیابند(1)؛ و اگر به راه هدایتشان فرا خوانی، هرگز هدایت نخواهند شد.300
کهف (18)
57
علت آن را در آیات 10 بقره(2) ، 155 نساء(4) ، 125 توبه(9) و نیمه دوّم آیه 5 صف(61) و 3 منافقون(63) جستجو فرمایید.
وَ رَبُّكَ الْغَفُورُ ذُو الرَّحْمَةِ لَوْ يُؤاخِذُهُمْ بِما كَسَبُوا لَعَجَّلَ لَهُمُ الْعَذابَ بَلْ لَهُمْ مَوْعِدٌ لَنْ يَجِدُوا مِنْ دُونِهِ مَوْئِلاً ﴿۵۸﴾
صاحباختیارت آمرزگار و دارای رحمت است(1)؛ اگر میخواست آنان را به [سزای] دستاوردشان بازخواست کند، در مجازاتشان شتاب میکرد، ولی موعدی دارند که هرگز در برابر آن پناهی نمییابند(2).300
کهف (18)
58
مشمولین رحمت خدا را در نیمه دوّم آیه 156 اعراف(7) جستجو فرمایید.
به آیه 42 ابراهیم(14) توجّه فرمایید.
وَ تِلْكَ الْقُرى أَهْلَكْناهُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَ جَعَلْنا لِمَهْلِكِهِمْ مَوْعِداً ﴿۵۹﴾
[مردمِ] آن شهرها را به عقوبت ستمی که کردند، هلاک کردیم و برای هلاکتشان موعدی مقرّر داشتیم.300
کهف (18)
59
وَ إِذْ قالَ مُوسى لِفَتاهُ لا أَبْرَحُ حَتَّى أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَيْنِ أَوْ أَمْضِيَ حُقُباً ﴿۶۰﴾
[به یاد آر] آنگاه که موسی به دستیار خود گفت: [در جستجوی مقصودم] دست از تلاش برنمیدارم تا به محلّ برخورد دو دریا(1) برسم، هرچند که زمان طولانی به راه ادامه دهم.300
کهف (18)
60
بعضی از مفسّران گفتهاند: منظور، محلّ اتصال خلیج عَقَبه و خلیج سوئِز در شمال دریای سرخ و جنوب شبه جزیره سینا در کشور مصر است.
فَلَمَّا بَلَغا مَجْمَعَ بَيْنِهِما نَسِيا حُوتَهُما فَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ سَرَباً ﴿۶۱﴾
و چون به محلّ تلاقی دو دریا رسیدند، [غذای] ماهی خود را از یاد بردند و ماهی راه خود را در دریا سرازیر در پیش گرفت [و رفت].300
کهف (18)
61