انتخاب سریع آیه

بر اساس
نام سوره
شماره آیه

قُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما لَبِثُوا لَهُ غَيْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَبْصِرْ بِهِ وَ أَسْمِعْ ما لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا يُشْرِكُ فِي حُكْمِهِ أَحَداً ﴿۲۶﴾

بگو: خدا از مدّت توقفشان آگاه‌تر است، و آگاهی از اسرار آسمانها و زمین خاصّ اوست؛ چه بینا و چه شنواست(1)! آدمیان جز او هیچ کارسازی نخواهند داشت و خدا هیچ کس را در فرمان خویش مشارکت نخواهد داد.
سوره کهف (18) آیه 26
صفحه

296

سوره

کهف (18)

آیه

26

1

عبارت «اَبصِر بِه و اَسمِع» در اصل «اَبصِر بِه و اَسمِع بِه» بوده که با زیبایی و اختصار، بیان شده است. «اَبصِر بِ» و «اَسمِع بِ» هر دو صیغه تعجب است. وزن «اَفعِل بِ» به طور کلّی وزن تعجّب است که دو مرتبه در این آیه در وصف خدا و دو مرتبه در آیه 38 مریم(19) در مورد وضعیت حسرتبار منکران در قیامت آمده است. وزن دیگر صیغه تعجب، «ما اَفعَلَ» است که یک بار در آیه 175 بقره(2) به کار رفته است.

وَ اتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ كِتابِ رَبِّكَ لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ وَ لَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً ﴿۲۷﴾

آنچه از کتاب ‌صاحب‌اختیارت به تو وحی شده، تلاوت کن؛ هیچ تغییردهنده‌ای برای کلماتش وجود ندارد؛ و هرگز پناهی جز او نخواهی یافت.
سوره کهف (18) آیه 27
صفحه

296

سوره

کهف (18)

آیه

27

وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَ لا تَعْدُ عَيْناكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ كانَ أَمْرُهُ فُرُطاً ﴿۲۸﴾

در برابر کسانی که بامداد و شبانگاه ‌صاحب‌اختیار خویش را [به نیایش‌] می‌خوانند(1) و خشنودی او را می‌جویند، خود را شکیبا کن و دیدگانت در هوای زیور زندگی دنیا، از آنان [به سوی توانگران‌] برنگردد(2)، و از کسی که دلش را از یاد خویش غافل کرده‌ایم(3) و پیرو هوای نفس خود شده و کارش زیاده‌روی است، اطاعت مکن.
سوره کهف (18) آیه 28
صفحه

297

سوره

کهف (18)

آیه

28

1

ذکر نام خدا در دو طرف روز صبح و شب در موارد مختلف دیگری نیز در قرآن تأکید شده است، مثل آیات 52 انعام(6) ، 205 اعراف(7) ، 36 نور(24) ، 42 احزاب(33) ، 55 غافر(40) ، 9 فتح(48) و 25 انسان(76). در تعالیم زکریا نیز چنانکه در آیات 41 آل‌عمران(3) و 11 مریم(19) آمده، مورد تأکید قرار گرفته است.

2

مفهوم این قسمت از آیه به بیان دیگر در آیه 52 انعام(6) آمده است؛ آیات 1-10 عبس(80) نیز در همین رابطه است.

3

به نیمه دوّم آیه 5 صف(61) توجّه فرمایید.

وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنا لِلظَّالِمِينَ ناراً أَحاطَ بِهِمْ سُرادِقُها وَ إِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغاثُوا بِماءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرابُ وَ ساءَتْ مُرْتَفَقاً ﴿۲۹﴾

بگو: سخن حق از جانب ‌صاحب‌اختیارتان [آمده‌] است؛ هر که خواهد، ایمان آورد و هر که خواهد، کفر ورزد(1)؛ برای ستمگران آتشی مهیا کرده‌ایم که سراپرده‌اش(2) آنان را از هر سو احاطه کرده است؛ اگر [برای تقاضای آب‌] استغاثه کنند، با آبی همچون فلز گداخته که چهره‌ها را تافته کند، به دادشان رسیده می‌شود؛ بد آشامیدنی، و بد آرامشگاهی است.
سوره کهف (18) آیه 29
صفحه

297

سوره

کهف (18)

آیه

29

1

مفهوم این قسمت از آیه به بیان دیگر در آیه 3 انسان(76) آمده است؛ در این رابطه به نیمه دوّم آیه 12 لقمان(31) هم توجّه فرمایید.

2

«سُرادِق» معرّب «سراپرده» است، به معنی چادری که بر فراز صحن خانه می‌کشیدند.

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ إِنَّا لا نُضِيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلاً ﴿۳۰﴾

مؤمنانِ نیک‌رفتار [بدانند که‌] پاداش هیچ نیکوکاری را تباه نخواهیم کرد(1).
سوره کهف (18) آیه 30
صفحه

297

سوره

کهف (18)

آیه

30

1

مفهوم این آیه به بیان دیگر در آیات 171 آل‌عمران(3) و 60 رحمن(55) آمده است.

أُولئِكَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ يَلْبَسُونَ ثِياباً خُضْراً مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ مُتَّكِئِينَ فِيها عَلَى الْأَرائِكِ نِعْمَ الثَّوابُ وَ حَسُنَتْ مُرْتَفَقاً ﴿۳۱﴾

باغهای جاودان بهشت در انتظار آنان است [و‌] از کنارشان نهرها جاری است و در آنجا به دستواره‌های(1) زرین آراسته می‌شوند و جامه‌هایی به رنگ سبز(2) از دیبای ظریف و دیبای ستبر در بر دارند، در حالی که بر تختها(3) تکیه زده‌اند؛ [این بهشت‌] پاداش خوب و آرامشگاهی نیکوست(4).
سوره کهف (18) آیه 31
صفحه

297

سوره

کهف (18)

آیه

31

1

اساور: جمع سِوار: دستبند.

2

خضر: جمع اخضر: رنگ سبز.

3

ارائک: جمع اَریکه: تخت.

4

به آیات 17 و 19 سجده(32) توجّه فرمایید.

وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلاً رَجُلَيْنِ جَعَلْنا لِأَحَدِهِما جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنابٍ وَ حَفَفْناهُما بِنَخْلٍ وَ جَعَلْنا بَيْنَهُما زَرْعاً ﴿۳۲﴾

برای آنان [داستان‌] دو مرد را مَثَل بزن که به یکی از آنان دو باغ انگور دادیم که اطراف آن درختان خرما و میان آنها کشتزار پدید آورده بودیم.
سوره کهف (18) آیه 32
صفحه

297

سوره

کهف (18)

آیه

32

كِلْتَا الْجَنَّتَيْنِ آتَتْ أُكُلَها وَ لَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَيْئاً وَ فَجَّرْنا خِلالَهُما نَهَراً ﴿۳۳﴾

هر دو بوستان بدون نقص [و آفت‌] به بار می‌نشست، و میان آنها نهری روان کرده بودیم؛
سوره کهف (18) آیه 33
صفحه

297

سوره

کهف (18)

آیه

33

وَ كانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقالَ لِصاحِبِهِ وَ هُوَ يُحاوِرُهُ أَنَا أَكْثَرُ مِنْكَ مالاً وَ أَعَزُّ نَفَراً ﴿۳۴﴾

و ثمرات [آن‌] در اختیارش بود؛ از این روی ضمن محاوره به معاشر خود گفت: من به لحاظ مال و فرزندان نسبت به تو فزونی دارم(1).
سوره کهف (18) آیه 34
صفحه

297

سوره

کهف (18)

آیه

34

1

پاسخ این گفتار جاهلانه در آیات 55 و 56 مؤمنون(23) و 116 آل‌عمران(3) آمده است.

وَ دَخَلَ جَنَّتَهُ وَ هُوَ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ قالَ ما أَظُنُّ أَنْ تَبِيدَ هذِهِ أَبَداً ﴿۳۵﴾

در حالی که در حق خویش ستم می‌کرد، [با غرور‌] به باغش وارد شد و گفت: باور نمی‌کنم که این [بوستان‌] ‌هیچ‌گاه نابود گردد(1)،
سوره کهف (18) آیه 35
صفحه

298

سوره

کهف (18)

آیه

35

1

شبیه این داستان در آیات 17-33 قلم(68) نیز آمده است.