قالُوا جَزاؤُهُ مَنْ وُجِدَ فِي رَحْلِهِ فَهُوَ جَزاؤُهُ كَذلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ ﴿۷۵﴾
گفتند: کیفر آن، [بازداشتِ] خود آن کسی است که [جام] در خورجین او یافت شود؛ ما ستمگرانِ [سارق] را این گونه کیفر میدهیم.244
یوسف (12)
75
فَبَدَأَ بِأَوْعِيَتِهِمْ قَبْلَ وِعاءِ أَخِيهِ ثُمَّ اسْتَخْرَجَها مِنْ وِعاءِ أَخِيهِ كَذلِكَ كِدْنا لِيُوسُفَ ما كانَ لِيَأْخُذَ أَخاهُ فِي دِينِ الْمَلِكِ إِلاَّ أَنْ يَشاءَ اللَّهُ نَرْفَعُ دَرَجاتٍ مَنْ نَشاءُ وَ فَوْقَ كُلِّ ذِي عِلْمٍ عَلِيمٌ ﴿۷۶﴾
[مأمور یوسف] قبل از بار برادرش، به بررسی بارهای(1) سایرین پرداخت و سرانجام جام را از بار برادرش [بنیامین] بیرون کشید؛ این گونه برای یوسف تدبیر کردیم؛ [زیرا] در قانونِ شاه، حق نداشت که برادرش را [بدون دلیل] بازداشت کند، مگر با تمهید خدا؛ [مقامِ] هر که را بخواهیم به درجاتی رفعت میبخشیم(2)، و بالای [دست] هر دانشمندی، دانشمند بزرگ[تر]ی هست.244
یوسف (12)
76
اوعیه: جمع وعاء: ظرف، در اینجا منظور خورجین، گونی و غیره است.
خواست خدا در این موارد قانونمند است و بستگی به روش انسانها دارد؛ به آیات 95 نساء(4) ، مجموعه دو آیه 162 و 163 آلعمران(3)، مجموعه دو آیه 3 و 4 انفال(8) ، 20 توبه(9) ، 75 طه(20) ، 10 حدید(57) و 11 مجادله(58) توجّه فرمایید.
قالُوا إِنْ يَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ فَأَسَرَّها يُوسُفُ فِي نَفْسِهِ وَ لَمْ يُبْدِها لَهُمْ قالَ أَنْتُمْ شَرٌّ مَكاناً وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما تَصِفُونَ ﴿۷۷﴾
[برادران] گفتند: اگر او دزدی کرده باشد، [جای شگفتی نیست] قبل از این برادر [تنی ا] ش هم دزدی کرده بود؛ یوسف این [بهتان] را در درون خود نگاه داشت و برایشان آشکار نساخت [و در دل] گفت: شما در وضع بدتری هستید، و خدا از آنچه میگویید آگاهتر است.244
یوسف (12)
77
قالُوا يا أَيُّهَا الْعَزِيزُ إِنَّ لَهُ أَباً شَيْخاً كَبِيراً فَخُذْ أَحَدَنا مَكانَهُ إِنَّا نَراكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿۷۸﴾
برادران گفتند: ای وزیر، او پدری سالخورده دارد [که تحمّل فراق او را نخواهد داشت]؛ یکی از ما را به جای او بازداشت کن، که ما تو را نیکوکار تشخیص دادهایم.244
یوسف (12)
78
قالَ مَعاذَ اللَّهِ أَنْ نَأْخُذَ إِلاَّ مَنْ وَجَدْنا مَتاعَنا عِنْدَهُ إِنَّا إِذاً لَظالِمُونَ ﴿۷۹﴾
یوسف گفت: پناه [میبرم] به خدا که جز آن کس را که کالای خویش را نزد او یافتهایم بازداشت کنیم، که در آن صورت ستمگریم.245
یوسف (12)
79
فَلَمَّا اسْتَيْأَسُوا مِنْهُ خَلَصُوا نَجِيًّا قالَ كَبِيرُهُمْ أَ لَمْ تَعْلَمُوا أَنَّ أَباكُمْ قَدْ أَخَذَ عَلَيْكُمْ مَوْثِقاً مِنَ اللَّهِ وَ مِنْ قَبْلُ ما فَرَّطْتُمْ فِي يُوسُفَ فَلَنْ أَبْرَحَ الْأَرْضَ حَتَّى يَأْذَنَ لِي أَبِي أَوْ يَحْكُمَ اللَّهُ لِي وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ ﴿۸۰﴾
و چون از او نومید شدند، نجواکنان(1) به کناری رفتند؛ بزرگترشان گفت: مگر نه این است که پدرتان تعهّدی خدایی از شما گرفته است و قبل از این نیز درباره یوسف تقصیر کردید؟ من هرگز از این سرزمین تکان نخواهم خورد تا پدرم اجازه دهد یا خدا درباره من داوری کند؛ و او بهترین داوران است.245
یوسف (12)
80
واژه «نجیا» به معنی نجواکنندگان برای مفرد و جمع یکسان به کار میرود؛ این واژه در آیه 52 مریم(19) به عنوان مفرد به کار رفته است.
ارْجِعُوا إِلى أَبِيكُمْ فَقُولُوا يا أَبانا إِنَّ ابْنَكَ سَرَقَ وَ ما شَهِدْنا إِلاَّ بِما عَلِمْنا وَ ما كُنَّا لِلْغَيْبِ حافِظِينَ ﴿۸۱﴾
نزد پدرتان بازگردید و بگویید: ای پدر، پسرت دزدی کرد و ما جز آنچه میدانستیم، گواهی ندادیم(1) و از غیب هم آگاه نبودیم.245
یوسف (12)
81
اشاره به موضوع آیه 75 یوسف(همین سوره) است.
وَ سْئَلِ الْقَرْيَةَ الَّتِي كُنَّا فِيها وَ الْعِيرَ الَّتِي أَقْبَلْنا فِيها وَ إِنَّا لَصادِقُونَ ﴿۸۲﴾
از [مردمِ] شهری(1) که در آن بودیم و از کاروانی که همراهش آمدیم بپرس، [و ببین] که راست میگوییم.245
یوسف (12)
82
به زیرنویس دوم آیه 58 بقره(2) مراجعه فرمایید.
قالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمِيلٌ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿۸۳﴾
[یعقوب] گفت: [نه،] بلکه نفسهای شما کاری [نادرست] را در نظرتان آراست؛ [چارهام] صبری زیبنده است(1)؛ چه بسا خدا همه آنان را(2) به نزدم بازآرد، که او دانا و فرزانه است.245
یوسف (12)
83
حضرت یعقوب در پاسخ فرزندانش دقیقاً همان جملهای را گفت که هنگام دریافت خبر مربوط به یوسف گفته بود آیه 18 یوسف(همین سوره) ؛ در حالی که این بار برخلاف دفعه قبل برادران تقصیری نداشتند. این عکسالعمل یکسان یعقوب(ع) در دو حالت، قرینهای است که بر اینکه پیامبران ذاتاً علم غیب نداشتند.
اشاره به یوسف، بنیامین و روبین فرزند ارشدش میباشد که در آیه 80 یوسف(همین سوره) علت غیبتش آمده است.
وَ تَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قالَ يا أَسَفى عَلى يُوسُفَ وَ ابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ ﴿۸۴﴾
آنگاه از آنان روی برتافت و گفت: وای از [فراق] یوسف، و دیدگانش از اندوه سپید شد و همچنان اندوه خویش فرومیخورد.245
یوسف (12)
84