انتخاب سریع آیه

بر اساس
نام سوره
شماره آیه

وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّي إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۵۳﴾

و خود را بی‌گناه نمی‌دانم؛ زیرا نفسِ [انسان‌] فراوان به گناه فرمان می‌دهد، [مستوجب کیفرم‌] مگر آنکه ‌صاحب‌اختیارم رحمت آورد، که ‌صاحب‌اختیار من(1) آمرزگاری است مهربان.
سوره یوسف (12) آیه 53
صفحه

242

سوره

یوسف (12)

آیه

53

1

شیخ المفسرین طبرسی ضمن تفسیر آیه 29 گفته است: عبارت «استغفری لذنبک» نشان می‌دهد که مصریان با وجود بت پرستی، خدا را هم می‌شناخته‌اند. علاوه بر گفتار طبرسی، زلیخا در دورانی که یوسف در خانه‌اش بود بارها نام خدا را در هر فرصتی از یوسف شنیده بود، بخصوص موقعی که او را به سوی خود دعوت کرد و یوسف گفت: «معاذاللّه »؛ همان طور که در دوران زندان در هر فرصتی با هم بندهای خود از خدای یکتا صحبت می‌کرد. لذا زلیخا در لحظه‌ای که یوسف را بیگناه معرفی کرد، به یاد پروردگار خود که یوسف تبلیغ می‌کرد، افتاد.

وَ قالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِي فَلَمَّا كَلَّمَهُ قالَ إِنَّكَ الْيَوْمَ لَدَيْنا مَكِينٌ أَمِينٌ ﴿۵۴﴾

شاه گفت: یوسف را نزد من آرید تا او را [مشاور‌] ویژه خود گردانم؛ همین که با او گفتگو کرد، [به درایت و نبوغش پی برد و‌] گفت: تو از امروز نزد ما صاحب مقام و امین هستی.
سوره یوسف (12) آیه 54
صفحه

242

سوره

یوسف (12)

آیه

54

قالَ اجْعَلْنِي عَلى خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ ﴿۵۵﴾

[یوسف‌] گفت: مرا به [سرپرستی‌] خزاین [و اقتصاد و دارایی‌] این سرزمین بگمار [تا بحران عظیمی که در پیش است مهار کنم‌]، که نگاهبانی دانا هستم.
سوره یوسف (12) آیه 55
صفحه

242

سوره

یوسف (12)

آیه

55

وَ كَذلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ يَتَبَوَّأُ مِنْها حَيْثُ يَشاءُ نُصِيبُ بِرَحْمَتِنا مَنْ نَشاءُ وَ لا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ ﴿۵۶﴾

یوسف را در سرزمین [مصر‌] این گونه اقتدار بخشیدیم، تا هر جا بخواهد، مقام گیرد؛ هر که را خواهیم [و شایسته بدانیم‌] به رحمت خویش می‌رسانیم(1) و پاداش نیکوکاران را تباه نخواهیم کرد.
سوره یوسف (12) آیه 56
صفحه

242

سوره

یوسف (12)

آیه

56

1

قانونمندی خواست خدا را در این موارد، در زیرنویس آیه 74 آل‌عمران(3) ملاحظه فرمایید.

وَ لَأَجْرُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ ﴿۵۷﴾

و البته پاداش آخرت برای کسانی که ایمان آورده و پروا می‌کردند بهتر است.
سوره یوسف (12) آیه 57
صفحه

242

سوره

یوسف (12)

آیه

57

وَ جاءَ إِخْوَةُ يُوسُفَ فَدَخَلُوا عَلَيْهِ فَعَرَفَهُمْ وَ هُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ ﴿۵۸﴾

[خشکسالی فرا رسید‌] و برادران(1) یوسف [در جستجوی غلّه‌] راهی [مصر‌] شدند و بر یوسف درآمدند؛ آنان را شناخت، و[لی‌] آنان وی را نشناختند.
سوره یوسف (12) آیه 58
صفحه

242

سوره

یوسف (12)

آیه

58

1

اخوه: جمع اخ: برادران.

وَ لَمَّا جَهَّزَهُمْ بِجَهازِهِمْ قالَ ائْتُونِي بِأَخٍ لَكُمْ مِنْ أَبِيكُمْ أَ لا تَرَوْنَ أَنِّي أُوفِي الْكَيْلَ وَ أَنَا خَيْرُ الْمُنْزِلِينَ ﴿۵۹﴾

و چون بارهایشان را مهیا کرد، گفت: [در سفر آینده‌] برادر پدری‌تان را [نیز‌] نزد من آورید(1)؛ مگر نمی‌بینید که سهمیه [همه‌] را کامل می‌دهم و پذیرای شایسته‌ای هستم.
سوره یوسف (12) آیه 59
صفحه

242

سوره

یوسف (12)

آیه

59

1

مأموران یوسف از متقاضیان غلّه، قبلاً در مورد تعداد عائله آنها بازپرسی می‌کردند، لذا صحبت یوسف در مورد برادر ناتنی آنها ابتدا به ساکن نبوده است و موجب تعجب برادران نشد.

فَإِنْ لَمْ تَأْتُونِي بِهِ فَلا كَيْلَ لَكُمْ عِنْدِي وَ لا تَقْرَبُونِ ﴿۶۰﴾

اگر او را نیاورید، سهمیه‌ای نزد من نخواهید داشت و به [مقرّ‌] من نزدیک نشوید.
سوره یوسف (12) آیه 60
صفحه

242

سوره

یوسف (12)

آیه

60

قالُوا سَنُراوِدُ عَنْهُ أَباهُ وَ إِنَّا لَفاعِلُونَ ﴿۶۱﴾

گفتند: او را از پدرش بنرمی درخواست می‌کنیم؛ حتماً!
سوره یوسف (12) آیه 61
صفحه

242

سوره

یوسف (12)

آیه

61

وَ قالَ لِفِتْيانِهِ اجْعَلُوا بِضاعَتَهُمْ فِي رِحالِهِمْ لَعَلَّهُمْ يَعْرِفُونَها إِذَا انْقَلَبُوا إِلى أَهْلِهِمْ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿۶۲﴾

و [آنگاه‌] به دستیاران(1) خویش گفت: سرمایه آنان را [که در مقابل غلّه پرداخت کرده‌اند‌] در خورجین‌هاشان(2) بگذارید تا هنگامی که نزد خانواده خود بازمی‌گردند، آن را بازشناسند، بسا که [برای خرید مجدد غلّه‌] بازگردند.
سوره یوسف (12) آیه 62
صفحه

242

سوره

یوسف (12)

آیه

62

1

فتیان: جمع فتی: کارکنان.

2

رحال: جمع رحل: ساک، خورجین.