انتخاب سریع آیه

بر اساس
نام سوره
شماره آیه

فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ وَ أَجْمَعُوا أَنْ يَجْعَلُوهُ فِي غَيابَتِ الْجُبِّ وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هذا وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ ﴿۱۵﴾

چون او را بردند و اتّفاق [رأی‌] کردند که او را در قعر چاه قرار دهند، [ما ناظر بودیم‌] و به یوسف وحی کردیم که: قطعاً [روزی‌] آنان را از کار [ناهنجار]شان آگاه خواهی کرد(1)، در حالی که [تو را‌] به جا نمی‌آورند.
سوره یوسف (12) آیه 15
صفحه

237

سوره

یوسف (12)

آیه

15

1

به آیات 89-93 یوسف(همین سوره) توجّه فرمایید.

وَ جاؤُ أَباهُمْ عِشاءً يَبْكُونَ ﴿۱۶﴾

شب هنگام گریه‌کنان نزد پدر خویش بازآمدند.
سوره یوسف (12) آیه 16
صفحه

237

سوره

یوسف (12)

آیه

16

قالُوا يا أَبانا إِنَّا ذَهَبْنا نَسْتَبِقُ وَ تَرَكْنا يُوسُفَ عِنْدَ مَتاعِنا فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ وَ ما أَنْتَ بِمُؤْمِنٍ لَنا وَ لَوْ كُنَّا صادِقِينَ ﴿۱۷﴾

گفتند: ای پدر، ما به مسابقه رفته بودیم و یوسف را کنار وسایل خویش گذاشته بودیم که گرگ او را خورد؛ و اگرچه راست می‌گوییم، باور نمی‌کنی.
سوره یوسف (12) آیه 17
صفحه

237

سوره

یوسف (12)

آیه

17

وَ جاؤُ عَلى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلى ما تَصِفُونَ ﴿۱۸﴾

و خونی دروغین بر پیراهن یوسف ریختند؛ [یعقوب‌] گفت: [نه،‌] بلکه نفسهای شما کاری [نادرست‌] را در نظرتان آراست؛ [چاره‌ام‌] صبری زیبنده است(1)؛ و بر [تحمّل‌] آنچه که اظهار می‌دارید، مرجع درخواستِ یاری، خداست.
سوره یوسف (12) آیه 18
صفحه

237

سوره

یوسف (12)

آیه

18

1

بعضی از مفسّران گفته‌اند: صبر جمیل صبر‌‌ بی‌شکایت است.

وَ جاءَتْ سَيَّارَةٌ فَأَرْسَلُوا وارِدَهُمْ فَأَدْلى دَلْوَهُ قالَ يا بُشْرى هذا غُلامٌ وَ أَسَرُّوهُ بِضاعَةً وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِما يَعْمَلُونَ ﴿۱۹﴾

کاروانی آمد و آبرسان خویش را فرستادند و او دلو خود را [در چاه‌] افکند؛ [و چون برآورد‌] فریاد زد: مژده! این پسری است؛ و او را به عنوان سرمایه‌ای [برای فروش‌] پنهان داشتند؛ و خدا آگاه بود که چه می‌کردند.
سوره یوسف (12) آیه 19
صفحه

237

سوره

یوسف (12)

آیه

19

وَ شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَراهِمَ مَعْدُودَةٍ وَ كانُوا فِيهِ مِنَ الزَّاهِدِينَ ﴿۲۰﴾

او را به بهایی اندک، به چند درهم فروختند؛ و در [مورد ارزش واقعی‌] او بی‌اعتنا بودند(1)
سوره یوسف (12) آیه 20
صفحه

237

سوره

یوسف (12)

آیه

20

1

زیرا نگران سررسیدن کسان او بودند.

وَ قالَ الَّذِي اشْتَراهُ مِنْ مِصْرَ لاِمْرَأَتِهِ أَكْرِمِي مَثْواهُ عَسى أَنْ يَنْفَعَنا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَداً وَ كَذلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ وَ لِنُعَلِّمَهُ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحادِيثِ وَ اللَّهُ غالِبٌ عَلى أَمْرِهِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ ﴿۲۱﴾

آن شخصِ مصری(1) که یوسف را خرید، [آثار نبوغ و بزرگواری در چهره‌اش احساس کرد و‌] به همسرش گفت: مقام وی را گرامی دار، چه بسا برای ما سودمند باشد، یا او را به فرزندی برگزینیم؛ یوسف را این گونه در آن سرزمین استقرار دادیم تا [سرنوشتش را رقم بزنیم‌] و پیش‌بینی نتیجه رویدادها و تعبیر خوابها را به او آموزش دهیم(2)؛ و خدا بر کار خویش مسلّط است، ولی بیشتر مردم نمی‌دانند.
سوره یوسف (12) آیه 21
صفحه

237

سوره

یوسف (12)

آیه

21

1

صدراعظم مصر.

2

تحقّق پیش‌بینی یعقوب است در مورد فرزندش که در آیه 6 یوسف(همین سوره) آمده است.

وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿۲۲﴾

و چون به حدّ رشد رسید، به او فرزانگی و دانش عطا کردیم؛ و نیکوکاران را این گونه پاداش می‌دهیم.
سوره یوسف (12) آیه 22
صفحه

237

سوره

یوسف (12)

آیه

22

وَ راوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِها عَنْ نَفْسِهِ وَ غَلَّقَتِ الْأَبْوابَ وَ قالَتْ هَيْتَ لَكَ قالَ مَعاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوايَ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ ﴿۲۳﴾

زنی(1) که یوسف در خانه‌اش بود، از او تمنّای [تسلیم‌] دلش را داشت و [یک روز‌] درها را بست و گفت: بیا(2)! [یوسف‌] گفت: پناه می‌برم به خدا(3)، همسر تو ولینعمت من است(4) و مقامم را گرامی داشته است؛ [ناسپاسی ظلم است و‌] به راستی(5) ستمگران رستگار نمی‌شوند.
سوره یوسف (12) آیه 23
صفحه

238

سوره

یوسف (12)

آیه

23

1

مفسّران نام این زن را که همسر صدراعظم مصر بود «زلیخا» ذکر کرده‌اند، ولی در تورات و قرآن این نام ذکر نشده است.

2

واژه «هَیتَ لَکَ» اسم فعل است به معنی «بیا».

3

کلام یوسف که گفت: «پناه بر خدا» اجرای همان دستوری است که در آیه 200 اعراف(7) آمده و برای تأکید در آیه 36 فصلت(41) تکرار شده است.

4

با توجّه به مفهومی که کلمه «ارباب» در عرف دارد، مثل آیات 41 و 42 و 50 یوسف(همین سوره). ضمناً عبارت «او ولینعمت من است و منزلتم را نیکو داشته» همان جمله‌ای است که در آیه 21 یوسف(همین سوره) صدراعظم مصر هنگام خرید یوسف، به زلیخا گفت «اکرمی مثویه» و ضمیر در «انّه» را در آیه مورد بحث به وضوح معرّفی می‌کند.

5

ضمیر در «انه» ضمیر شأن است و در ترجمه نمی‌آید؛ به زیرنویس آیه 1 اخلاص(112) توجّه فرمایید.

وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّهِ كَذلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصِينَ ﴿۲۴﴾

آن زن آهنگ او کرد؛ و [یوسف نیز‌] اگر برهان [و قانون‌] ‌صاحب‌اختیارش را نمی‌دید(1)، آهنگ او می‌کرد؛ این گونه [هشدارش دادیم‌] تا بدی و بی‌شرمی را از او بازداریم؛ زیرا او از بندگان اخلاص‌یافته مابود(2).
سوره یوسف (12) آیه 24
صفحه

238

سوره

یوسف (12)

آیه

24

1

برهان پروردگارش همان مفادّ آیه 200 اعراف(7) است که می‌فرماید: «اگر از جانب شیطان وسوسه‌ای به تو رسید، به خدا پناه بر» یوسف هم به طوری که در آیه 23 یوسف(همین سوره) آمده، وقتی که زلیخا با گفتن «هَیتَ لک» آغاز به سخن کرد، در پاسخش گفت: «معاذاللّه ». متعاقب آیه 200 اعراف(7)، در آیه 201 می‌فرماید: «پرهیزکاران وقتی که وسوسه‌ای از شیطان به آنان می‌رسد، خدا را به یاد می‌آورند و روشن بین می‌شوند» همان کاری که یوسف کرد و همان نتیجه‌ای که گرفت. این است برهان پروردگار.

2

به آیات 39 و 40 حجر(15) توجّه فرمایید.