انتخاب سریع آیه

بر اساس
نام سوره
شماره آیه

فَلَمَّا رَأى أَيْدِيَهُمْ لا تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَ أَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قالُوا لا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنا إِلى قَوْمِ لُوطٍ ﴿۷۰﴾

[ابراهیم‌] همین که دید دست میهمانان به غذا نمی‌رسد، آنان را بیگانه پنداشت و از آنان احساس ترس کرد(1)؛ گفتند: مترس ما [فرشته‌ایم و‌] به سوی قوم لوط فرستاده شده‌ایم.
سوره هود (11) آیه 70
صفحه

229

سوره

هود (11)

آیه

70

1

این ترس از آن جهت بود که به موجب یک سنت کهن، وقتی که تازه واردین قصد سویی داشتند، خود را نمک گیر نمی‌کردند.

وَ امْرَأَتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ يَعْقُوبَ ﴿۷۱﴾

همسرش که ایستاده بود [بی‌اختیار‌] لبخند زد(1) آنگاه [توسّط همان فرشتگان‌] بشارت [تولّد‌] ‌اسحاق و پس از او یعقوب را(2) به او دادیم.
سوره هود (11) آیه 71
صفحه

229

سوره

هود (11)

آیه

71

1

همسر ابراهیم که لحظه‌ای قبل همچون شوهرش از علامت خطر تازه واردین دچار ترس شده بود، با توضیحی که دادند، بلافاصله احساس ایمنی از جانب آنان کرد و بعلاوه آنها را میهمانانی گرامی یافت، لذا بی‌اختیار خندان شد.

2

این مطلب قرینه ایست که - برخلاف عقاید یهودیان - فرزند ابراهیم که قرار بود قربانی شود، اسماعیل بوده. نه ‌اسحاق؛ زیرا ابراهیم طبق این بشارت آگاه شد که ‌اسحاق زنده خواهد ماند و دارای فرزندی به نام یعقوب خواهد شد؛ و در این صورت امر به قربانی اسحاق، برای ابراهیم موجب آزمایشی نمی‌توانسته باشد.

قالَتْ يا وَيْلَتى أَ أَلِدُ وَ أَنَا عَجُوزٌ وَ هذا بَعْلِي شَيْخاً إِنَّ هذا لَشَيْ‏ءٌ عَجِيبٌ ﴿۷۲﴾

گفت: وای بر من، در حالی که پیرزنی هستم چگونه می‌زایم؟ و این شوهر من است که سالخورده شده است؛ به راستی این داستانی شگفت انگیز است!
سوره هود (11) آیه 72
صفحه

230

سوره

هود (11)

آیه

72

قالُوا أَ تَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ ﴿۷۳﴾

[فرشتگان‌] گفتند: آیا از فرمان خدا در شگفتی؟ رحمت و برکات خدا بر شما اهل این خانه باد(1)؛ به راستی خدا شایسته ستایش و بزرگوار است.
سوره هود (11) آیه 73
صفحه

230

سوره

هود (11)

آیه

73

1

علت تبدیل ضمیر جمع مؤنّث به مذکر را در زیرنویس آیه 30 فجر(89) ملاحظه فرمایید.

فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْراهِيمَ الرَّوْعُ وَ جاءَتْهُ الْبُشْرى يُجادِلُنا فِي قَوْمِ لُوطٍ ﴿۷۴﴾

چون ترس از ابراهیم زایل شد و بشارت [فرزند‌] به او رسید، با [فرستادگان‌] ما درباره [نجات‌] قوم لوط به گفتگو پرداخت(1).
سوره هود (11) آیه 74
صفحه

230

سوره

هود (11)

آیه

74

1

موضوع از این قرار بود که فرستادگان پس از بشارت فرزند، خبر هلاک قوم لوط را هم به ابراهیم دادند و ابراهیم نگران شد. به آیات 31 و 32 عنکبوت(29) توجّه فرمایید.

إِنَّ إِبْراهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُنِيبٌ ﴿۷۵﴾

به راستی ابراهیم بردباری دلسوز و بازآینده [به سوی ما‌] بود.
سوره هود (11) آیه 75
صفحه

230

سوره

هود (11)

آیه

75

يا إِبْراهِيمُ أَعْرِضْ عَنْ هذا إِنَّهُ قَدْ جاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَ إِنَّهُمْ آتِيهِمْ عَذابٌ غَيْرُ مَرْدُودٍ ﴿۷۶﴾

[فرشتگان گفتند:‌] ای ابراهیم، از این [درخواست‌] ‌صرف‌نظر کن، که فرمان ‌صاحب‌اختیارت فرارسیده است؛ و مجازاتی بازگشت ناپذیر دامنگیرشان خواهد شد.
سوره هود (11) آیه 76
صفحه

230

سوره

هود (11)

آیه

76

وَ لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا لُوطاً سِي‏ءَ بِهِمْ وَ ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً وَ قالَ هذا يَوْمٌ عَصِيبٌ ﴿۷۷﴾

چون فرستادگان ما نزد لوط آمدند، از [تصوّر بی‌شرمی قومش نسبت به‌] آنان اندوهناک شد و در تنگنا قرار گرفت(1) و گفت:امروز روزی دشوار است.
سوره هود (11) آیه 77
صفحه

230

سوره

هود (11)

آیه

77

1

«ضیق ذرع» اصطلاح است و کنایه از‌‌ بی‌طاقتی و احساس درماندگی است، و «رَحبِ ذَرع» برعکس کنایه از توان حل مشکل است.

وَ جاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَ مِنْ قَبْلُ كانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ قالَ يا قَوْمِ هؤُلاءِ بَناتِي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ فِي ضَيْفِي أَ لَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشِيدٌ ﴿۷۸﴾

قومش که قبلاً عادت به عمل زشتی داشتند(1)، شتابان نزد او آمدند؛ [لوط‌] گفت: ای قوم من، اینان دختران من هستند و برای شما بهتر و شایسته‌ترند، در برابر خدا پروا کنید و مرا در مقابل میهمانانم(2) شرمسار مکنید؛ آیا در میان شما مردی با کمال وجود ندارد(3)؟!
سوره هود (11) آیه 78
صفحه

230

سوره

هود (11)

آیه

78

1

عمل زشت آنان را در آیه 81 اعراف(7) ملاحظه فرمایید.

2

واژه «ضیف» برای مفرد و مثنی و جمع یکسان به کار می‌رود.

3

موقعیت بسیار دشوار لوط(ع) در آن شرایط بحرانی که برای نجات مهمانانش ناگزیر با پیشنهاد عرضه دخترانش ایثار را به کمال رساند، برای ما به سهولت قابل درک نیست؛ و قضاوت در مورد پیشنهاد اضطراری آن پیامبر بزرگوار به قوم مست و مغرورش مستلزم این است که خود را در همان شرایط وحشتناک فرض کنیم. درواقع این آخرین امکان بود که با ذکر آن شاید آنان به خود آیند و بازگردند. بعضی از مفسرین هم گفته‌اند چون پیامبر پدر معنوی امّت محسوب می‌شود، زنان امت را دختران خود فرض کرده و با توجه به آیه 166 شعراء(26) گفته است بروید از آنان کام بگیرید.

قالُوا لَقَدْ عَلِمْتَ ما لَنا فِي بَناتِكَ مِنْ حَقٍّ وَ إِنَّكَ لَتَعْلَمُ ما نُرِيدُ ﴿۷۹﴾

گفتند: تو خود می‌دانی که ما در مورد دختران تو درخواستی نداریم؛ و خوب می‌دانی که چه می‌خواهیم.
سوره هود (11) آیه 79
صفحه

230

سوره

هود (11)

آیه

79