وَ اتَّخَذَ قَوْمُ مُوسى مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلاً جَسَداً لَهُ خُوارٌ أَ لَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لا يُكَلِّمُهُمْ وَ لا يَهْدِيهِمْ سَبِيلاً اتَّخَذُوهُ وَ كانُوا ظالِمِينَ ﴿۱۴۸﴾
[عدّهای از(1)] قوم موسی در غیاب او از زیورآلات خویش مجسّمه گوسالهای ساختند که صدایی داشت(2)؛ مگر نمیدیدند که [گوساله] با آنان سخن نمیگوید و به راهی هدایتشان نمیکند؟ [مع ذلک] گوساله را [به خدایی(3)] گرفتند و ستمکار بودند.168
اعراف (7)
148
برای توجیه افزوده، با آیه 159 اعراف(همین سوره) مقایسه فرمایید.
در رابطه با گوساله سامری توضیحات دیگری در آیات 51 و 54 و 92 و 93 بقره(2) و 153 نساء(4) و 85 و 88 طه(20) آمده است.
برای توجیه افزوده، به آیه 88 طه(20) توجّه فرمایید.
وَ لَمَّا سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ وَ رَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قالُوا لَئِنْ لَمْ يَرْحَمْنا رَبُّنا وَ يَغْفِرْ لَنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ ﴿۱۴۹﴾
وقتی که دچار ندامت شدند و متوجّه گشتند که گمراه شدهاند، گفتند: اگر صاحباختیارمان با ما بر سر مهر نیاید و ما را نبخشاید، در زمره زیانکاران خواهیم بود.168
اعراف (7)
149
وَ لَمَّا رَجَعَ مُوسى إِلى قَوْمِهِ غَضْبانَ أَسِفاً قالَ بِئْسَما خَلَفْتُمُونِي مِنْ بَعْدِي أَ عَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَ أَلْقَى الْأَلْواحَ وَ أَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ قالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَ كادُوا يَقْتُلُونَنِي فَلا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْداءَ وَ لا تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿۱۵۰﴾
و چون موسی با خشم و تأسف نزد قوم خود بازگشت، گفت: در غیبت من روش ناهنجاری داشتید؛ چرا از فرمان صاحباختیارتان [در مورد انتظار چهل روزه برای نزول تورات] شتاب کردید(1)؟ [موسی] الواح را افکند و [موی] سر برادرش را گرفت و به سمت خود کشید. [هارون] گفت: برادر من، این گروه تحت فشارم گذاشتند و نزدیک بود مرا بکشند؛ [با این رفتار] دشمنان را نسبت به من شادکام مکن و مرا [هماهنگ] با ستمگران به شمار میاور(2).169
اعراف (7)
150
دنباله کلام موسیع را در این مقطع در آیات 86-88 طه(20) ملاحظه فرمایید؛ به قرینه این آیات، قوم موسی به علت طولانی شدن غیبت موسی تصوّر کردند او فوت کرده و موضوع دعوت او و نزول تورات منتفی شده است؛ به این ترتیب زمینه برای پا گرفتن توطئه گوساله پرستی فراهم شد.
خدا هارون را در آیات 90 و 91 طه(20) مبرّا از خطا معرّفی میکند.
قالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ لِأَخِي وَ أَدْخِلْنا فِي رَحْمَتِكَ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ ﴿۱۵۱﴾
[آنگاه موسی دست به دعا برداشت و] گفت: صاحباختیارا، من و برادرم را بیامرز و ما را در [پناه] رحمت خویش درآور، که تو مهربانترین مهربانانی.169
اعراف (7)
151
إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَيَنالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ ذِلَّةٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ ﴿۱۵۲﴾
افرادی که گوساله را [به پرستش] گرفتند، به زودی خشمی از صاحباختیارشان و ذلّتی در زندگی دنیا دامنگیرشان خواهد شد؛ و دروغپردازان را این گونه کیفر میدهیم.169
اعراف (7)
152
وَ الَّذِينَ عَمِلُوا السَّيِّئاتِ ثُمَّ تابُوا مِنْ بَعْدِها وَ آمَنُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۱۵۳﴾
کسانی که دست به ارتکاب زشتیها زدند، آنگاه توبه کردند و ایمان آوردند، [به آینده خود امیدوار باشند] که صاحباختیار تو، پس از توبه یقیناً آمرزگار و مهربان است.169
اعراف (7)
153
وَ لَمَّا سَكَتَ عَنْ مُوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْواحَ وَ فِي نُسْخَتِها هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِينَ هُمْ لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ ﴿۱۵۴﴾
چون خشم موسی فرونشست، الواح را برگرفت، و در نوشتار آن هدایت و رحمتی برای کسانی که از [مجازات] صاحباختیارشان بیم دارند [مقرّر شده] بود.169
اعراف (7)
154
وَ اخْتارَ مُوسى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلاً لِمِيقاتِنا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَ إِيَّايَ أَ تُهْلِكُنا بِما فَعَلَ السُّفَهاءُ مِنَّا إِنْ هِيَ إِلاَّ فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِها مَنْ تَشاءُ وَ تَهْدِي مَنْ تَشاءُ أَنْتَ وَلِيُّنا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْغافِرِينَ ﴿۱۵۵﴾
موسی هفتاد تن از مردان قومش را برای میعادگاه ما برگزید(1)، و چون [پس از درخواست نامعقولشان برای دیدن خدا(2)] زلزله آنان را فرا گرفت [و هلاک شدند]، گفت: صاحباختیارا، کاش صلاح میدانستی آنان و خودم را قبلاً هلاک میکردی [که تنها و شرمنده به میان قوم بازنگردم]؛ آیا به خاطر آنچه بیخردان ما [اظهار] کردند ما را هلاک میکنی؟ این تنها آزمایش توست؛ هر که را بخواهی [و مستوجب بدانی] از این رهگذر گمراه میسازی(3) و هر که را بخواهی [و شایسته ببینی] هدایت میکنی(4)؛ تو کارساز ما هستی، ما را بیامرز و بر ما رحمت آور که تو بهترین آمرزندگانی.169
اعراف (7)
155
به موجب آیه 55 بقره(2)، بنیاسرائیل در صدق گفتار موسی تردید کردند و خواستند که آنها هم سخن گفتن خدا با موسی را بشنوند؛ به این منظور موسی هفتاد تن از بین آنها انتخاب کرد و باتفاق به وعدهگاه رفتند.
برای توجیه افزوده، با آیه 55 بقره(2) مقایسه فرمایید.
به آیه 27 ابراهیم(14) و یضل اللّه الظالمین توجّه فرمایید.
به آیه 11 تغابن(64) ، و من یؤمن باللّه یهد قلبه توجّه فرمایید؛ و برای توضیح بیشتر و کامل تر، به زیرنویس سوّم آیه 142 بقره(2) مراجعه فرمایید.
وَ اكْتُبْ لَنا فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنا إِلَيْكَ قالَ عَذابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشاءُ وَ رَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُها لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ الَّذِينَ هُمْ بِآياتِنا يُؤْمِنُونَ ﴿۱۵۶﴾
برای ما در این [حیات] دنیا و نیز در آخرت نیکی مقرّر فرما که به سوی تو بازگشتهایم؛ [خدا] گفت: مجازات خود را به هر که بخواهم(1) [و مستوجب بدانم] میرسانم، و رحمتم همه چیز فرا گرفته است؛ [خاصّه] آن را برای پرواپیشگان و زکاتدهندگان و کسانی که آیات ما را باور دارند، مقرّر خواهم داشت؛170
اعراف (7)
156
به زیرنویس اوّل آیه 40 مائده(5) مراجعه فرمایید.
الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتِي كانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۱۵۷﴾
همانان که از این رسول و پیامبرِ آموزشندیده(1) - که [خصوصیات] او را نزد خود در تورات و انجیل نوشته مییابند(2)- پیروی میکنند؛ آنان را به رفتار شایسته فرا میخواند و از ناپسند بازمیدارد و نعمتهای پاکیزه را برایشان حلال و پلیدیها را حرام میشمرد و از قید و بندهایی که داشتهاند آزادشان میسازد؛ پس کسانی که به او ایمان داشته، حرمتش را نگاه داشتند و یاریاش کردند و نوری را که همراه او نازل شده است پیروی کردند، رستگارند.170
اعراف (7)
157
به آیه 48 عنکبوت(29) توجّه فرمایید.
به آیات 6 صف(61) و 29 فتح(48) توجّه فرمایید.