وَ إِلى مَدْيَنَ أَخاهُمْ شُعَيْباً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ قَدْ جاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَ الْمِيزانَ وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْياءَهُمْ وَ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ﴿۸۵﴾
و بر [اهل] مدین، برادرشان شعیب را [فرستادیم]؛ گفت: ای قوم من، خدای را بندگی کنید، هیچ معبودی جز او ندارید؛ برای شما نشانه روشنی از جانب صاحباختیارتان فرا رسیده است؛ [سنجش] پیمانه و ترازو را کامل کنید و حقوق مردم را کم برآورد نکنید(1) و در زمین پس از اصلاحش تبهکاری نکنید؛ اگر باور دارید، این(2) به نفع شماست؛161
اعراف (7)
85
موضوع سنجش درست در معاملات با مردم، در آیات 85 هود(11) و 35 اسراء(17) نیز آمده است.
در مورد کلمه «ذلکم» به زیرنویس آیه 95 انعام(6) مراجعه فرمایید.
وَ لا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ تَبْغُونَها عِوَجاً وَ اذْكُرُوا إِذْ كُنْتُمْ قَلِيلاً فَكَثَّرَكُمْ وَ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ ﴿۸۶﴾
بر سر هر راهی [به کمین] منشینید که با تهدید، افراد با ایمان را از راه خدا بازدارید و آن را بیراهه و ناهموار جلوه دهید؛ و به یاد آرید آنگاه که [افراد] کمی بودید و [خدا] شما را فزونی بخشید و ببینید که سرانجام تبهکاران چگونه بود.161
اعراف (7)
86
وَ إِنْ كانَ طائِفَةٌ مِنْكُمْ آمَنُوا بِالَّذِي أُرْسِلْتُ بِهِ وَ طائِفَةٌ لَمْ يُؤْمِنُوا فَاصْبِرُوا حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَنا وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ ﴿۸۷﴾
اگر گروهی از شما به پیامی که مأمور [ابلاغ] آن شدهام باور آوردند و گروهی ناباور ماندند، شکیبایی ورزید تا خدا میان ما داوری کند(1)، که او بهترین داوران است.161
اعراف (7)
87
فرمان خدا را در این مورد در آیه 94 هود(11) ملاحظه فرمایید.
قالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يا شُعَيْبُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَكَ مِنْ قَرْيَتِنا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنا قالَ أَ وَ لَوْ كُنَّا كارِهِينَ ﴿۸۸﴾
سران سروریخواه قومش گفتند: ای شعیب، تو و مؤمنان همراهت را از شهرمان اخراج میکنیم(1)، مگر اینکه به آیین ما بازگردید(2)؛ گفت: حتّی اگر [از آن] ناخشنود باشیم؟162
اعراف (7)
88
تهدید به اخراج از شهر، در آن دوران بسیار وحشتناک بوده، زیرا افرادی که در پناه قوم و قبیلهای نبودند به اسارت و بردگی گرفته میشدند.
مفهوم آیه به بیان دیگر در آیه 13 ابراهیم(14) آمده است.
قَدِ افْتَرَيْنا عَلَى اللَّهِ كَذِباً إِنْ عُدْنا فِي مِلَّتِكُمْ بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللَّهُ مِنْها وَ ما يَكُونُ لَنا أَنْ نَعُودَ فِيها إِلاَّ أَنْ يَشاءَ اللَّهُ رَبُّنا وَسِعَ رَبُّنا كُلَّ شَيْءٍ عِلْماً عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنا رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ قَوْمِنا بِالْحَقِّ وَ أَنْتَ خَيْرُ الْفاتِحِينَ ﴿۸۹﴾
پس از آنکه خدا ما را از آیین شما نجات داد، اگر بدان بازگردیم، دروغ به خدا نسبت دادهایم؟ و ما را نسزد که بدان [کیش] بازگردیم، مگر اینکه خدا، صاحباختیار ما، بخواهد؛ که دانش صاحباختیار ما هر چیزی را فرا گرفته است؛ تنها بر خدا توکل کردهایم. صاحباختیارا، میان ما و قوم ما به حق داوری کن که تو بهترین داورانی.162
اعراف (7)
89
وَ قالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَيْباً إِنَّكُمْ إِذاً لَخاسِرُونَ ﴿۹۰﴾
سران قومش که انکار میورزیدند گفتند: اگر از شعیب پیروی کنید، زیانکار خواهید شد.162
اعراف (7)
90
فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دارِهِمْ جاثِمِينَ ﴿۹۱﴾
آنگاه زلزله آنان را فرا گرفت و در خانههای خویش از پای درآمدند.162
اعراف (7)
91
الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْباً كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيهَا الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْباً كانُوا هُمُ الْخاسِرِينَ ﴿۹۲﴾
کسانی که شعیب را دروغپرداز میشمردند [چنان نابود شدند که] گویی هرگز در آن [دیار] نبودهاند(1) و خود زیانکار شدند.162
اعراف (7)
92
این سرنوشت کسانی بود که میخواستند مخالفان عقیدتی را از شهرشان اخراج کنند! به آیه 88(همین سوره) توجّه فرمایید.
فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قالَ يا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي وَ نَصَحْتُ لَكُمْ فَكَيْفَ آسى عَلى قَوْمٍ كافِرِينَ ﴿۹۳﴾
شعیب از آنان روی برتافت و [با خود] گفت: ای قوم من، پیامهای صاحباختیارم را به شما رسانیدم(1) و برای شما خیرخواهی کردم؛ اکنون چگونه بر [هلاک] انکارورزانی [خیرهسر] اندوهگین شوم؟162
اعراف (7)
93
پیامی را که شعیب تبلیغ میکرد، در آیه 84 هود(11) ملاحظه فرمایید.
وَ ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلاَّ أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ ﴿۹۴﴾
هیچ پیامبری را به شهری نفرستادیم، مگر اینکه اهل آن را به سختی و گزند گرفتار کردیم، بسا که زاری کنند(1) [و به درگاه ما بازآیند].162
اعراف (7)
94
«یضّرّعون» فعل مضارع از باب تفعّل است و در اصل «یتضرّعون» میباشد که «تاء» در «ضاد» ادغام شده است.