فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ ﴿۶﴾
بیگمان از پیامبران و مردمی که مورد ارسال پیامبران بودند، بازپرسی میکنیم(1)؛151
اعراف (7)
6
در مورد آنچه که از پیامبران و مردم مخاطب ایشان بازپرسی میشود، به آیات 109 مائده(5) و 65 قصص(28) توجّه فرمایید؛ ضمناً این آیه مثل آیه 24 صافات(37) در مقام بیان مسؤولیت انسان در برابر خداست؛ ولی آیه 39 رحمن(55) که میگوید «در آن روز سؤالی از کسی نمیشود»، به این معنی است که کیفر (یا پاداش) افراد موکول به بازپرسی و نحوه دفاع آنها نخواهد بود و کارنامه هر کس گویا و روشن است.
فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِمْ بِعِلْمٍ وَ ما كُنَّا غائِبِينَ ﴿۷﴾
و [اعمالشان را] با آگاهی بر آنان حکایت خواهیم کرد و ما [هرگز از کارشان غافل و] غایب نبودهایم.151
اعراف (7)
7
وَ الْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۸﴾
سنجش [اعمال] در آن روز به حق انجام میگیرد و آنان که برآورد [اعمال]شان وزین و ارزشمند باشد(1)، رستگارند.151
اعراف (7)
8
توضیحات روشنتر را در آیات 47 اانبیاء(21) و 6-8 زلزال(99) ملاحظه فرمایید.
وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِما كانُوا بِآياتِنا يَظْلِمُونَ ﴿۹﴾
و آنان که برآورد [اعمال]شان سبک و بیارزش باشد(1)، افرادی هستند که با ستم [و انکار] نسبت به نشانههای [الوهیت] ما، خود را به زیان انداختهاند.151
اعراف (7)
9
به آیه 105 کهف(18) توجّه فرمایید.
وَ لَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الْأَرْضِ وَ جَعَلْنا لَكُمْ فِيها مَعايِشَ قَلِيلاً ما تَشْكُرُونَ ﴿۱۰﴾
شما را در زمین تمکین و اقتدار بخشیدیم و در آن وسایل معیشت برای شما فراهم ساختیم؛ امّا عدّه قلیلی سپاس میدارید(1).151
اعراف (7)
10
به زیرنویس آیه 7 ابراهیم(14) مراجعه فرمایید.
وَ لَقَدْ خَلَقْناكُمْ ثُمَّ صَوَّرْناكُمْ ثُمَّ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ ﴿۱۱﴾
شما را آفریدیم و صورتگری کردیم، آنگاه فرشتگان را گفتیم: برای [بزرگداشت] آدم ابراز فروتنی(1) کنید، همه ابراز فروتنی کردند، جز ابلیس(2)، که سرِ خضوع نداشت.151
اعراف (7)
11
برای توجیه ترجمه سجده به ابراز فروتنی، به زیرنویس آیه 50 کهف(18) مراجعه فرمایید.
استثناء منقطع است زیرا ابلیس از جنس فرشتگان نبود. به آیات 27 حجر(15) و 50 کهف(18) مراجعه فرمایید.
قالَ ما مَنَعَكَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ ﴿۱۲﴾
[خدا] گفت: آنگاه که تو را [به فروتنی] فرمان دادم، چه چیز تو را از ابراز فروتنی بازداشت؟ گفت: من نسبت به او برتری دارم؛ مرا از آتش آفریدهای و او را از گِل(1).152
اعراف (7)
12
واژه «اَلاّ» خلاصه «اَن لا» است. حرف «لا» در اینجا زاید و برای تأکید است. مورد مشابه در آیه 93 طه(20) آمده است.
قالَ فَاهْبِطْ مِنْها فَما يَكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فِيها فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ ﴿۱۳﴾
گفت: از آن [مقام] فرود آی که گردنکشی در این [مقام] حق تو نیست؛ بیرون رو که در زمره تحقیرشدگانی.152
اعراف (7)
13
قالَ أَنْظِرْنِي إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿۱۴﴾
[ابلیس] گفت: تا روزی که [انسانها] برانگیخته شوند مرا مهلت ده.152
اعراف (7)
14
قالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ ﴿۱۵﴾
[خدا] گفت: مهلت خواهی داشت.152
اعراف (7)
15