وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَخَذْناهُمْ بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ ﴿۴۲﴾
بر امّتهای قبل از تو [نیز پیامبرانی] فرستادیم و [چون به راه نیامدند، برای آزمایش] آنان را به سختی و گزند گرفتار کردیم، بسا که زاری کنند [و به درگاه ما بازآیند].132
انعام (6)
42
فَلَوْ لا إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا تَضَرَّعُوا وَ لكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ ما كانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۴۳﴾
چرا هنگامی که سختگیری ما به آنان رسید، [توبه و] زاری نکردند؟ بلکه دلهایشان سخت شد و شیطان اعمالشان را در نظرشان آراست(1).132
انعام (6)
43
در رابطه با عبارت اخیر، به آیه 36 زخرف(43) و نیز به آیات 103-105 کهف(18) توجّه فرمایید.
فَلَمَّا نَسُوا ما ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ أَبْوابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ ﴿۴۴﴾
و چون همه تذکراتی که به آنان داده شده بود به فراموشی سپردند، [برای آزمایش و اتمام حجّت] درهای هر نعمتی را به رویشان گشودیم، تا بدان سرمست شدند، آنگاه ناگهان آنان را [به کیفر] گرفتیم، به گونهای که همه در نومیدی فرو رفتند.132
انعام (6)
44
فَقُطِعَ دابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ ﴿۴۵﴾
پس ریشه آن ستمگران برکنده شد، و سپاس خاصّ خداست، صاحباختیار جهانیان(1).133
انعام (6)
45
مفاد آیات 42-45 انعام(همین سوره) به بیان دیگر در آیات 94 و 95 اعراف(7) آمده است.
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ وَ خَتَمَ عَلى قُلُوبِكُمْ مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ ﴿۴۶﴾
بگو: به نظر شما اگر خدا شنوایی و بینایی شما را بازستاند و بر دلهای شما مُهر [غفلت] نهد، کدام معبودی جز خدا آن را برای شما بازمیآرد؟ ببین چگونه آیات را به شکلهای مختلف بیان میکنیم، باز هم روی برمیتابند.133
انعام (6)
46
قُلْ أَ رَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتاكُمْ عَذابُ اللَّهِ بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً هَلْ يُهْلَكُ إِلاَّ الْقَوْمُ الظَّالِمُونَ ﴿۴۷﴾
بگو: به نظر شما(1) اگر مجازاتِ خدا ناگهان یا پس از اعلام، بر شما فرا رسد، آیا جز گروه ستمگران هلاک میشوند؟133
انعام (6)
47
لفظ «أرأیتکم» مرکب از 3 جزء است: 1- همزه استفهام، 2- صیغه مفرد مذکر مخاطب ماضی از ماده رؤیت، 3- ضمیر جمع مخاطب مذکر. این واژه گاهی معنی تحتاللفظ خود را میدهد مثل مورد آیه 63 کهف(18)؛ ولی عموماً معنی «به من بگو» یا «بگو ببینم» و نظایر آن را میدهد. «ک» زائد بر آن داخل میشود تا در تثنیه و جمع تغییرات لازم بر «ک» واقع شود و خود صیغه بدون تغییر به حال خود باقی بماند. همانگونه که در آیه 62 اسراء(17) چون طرف خطاب مفرد بوده، «ارایتک» آمده است. «ارایت» و «ارایتم» نیز مشمول همین بحث میباشد.
وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۴۸﴾
ما پیامبران را جز به عنوان بشارتدهنده و هشداردهنده نمیفرستیم؛ و آنان که ایمان آرند و به اصلاح [خود] پردازند، ترس و اندوهی نخواهند داشت(1).133
انعام (6)
48
به آیات 127 انعام(همین سوره) ، 28 رعد(13) و 27-28 فجر(89) توجّه فرمایید؛ ضمناً مفهوم آیه به بیان دیگر در آیه 123 طه(20) آمده است.
وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا يَمَسُّهُمُ الْعَذابُ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ ﴿۴۹﴾
ولی کسانی که آیات ما را دروغ شمارند، به کیفر انحرافشان، مجازات دامنگیرشان خواهد شد.133
انعام (6)
49
قُلْ لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزائِنُ اللَّهِ وَ لا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَ لا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمى وَ الْبَصِيرُ أَ فَلا تَتَفَكَّرُونَ ﴿۵۰﴾
بگو: به شما نمیگویم که خزاین خدا در اختیار من است، و از عالم غیب هم مطلّع نیستم(1)، و نمیگویم که فرشتهام(2)؛ تنها پیرو آنچه به من وحی میشود هستم؛ بگو: آیا نابینا و بینا یکسانند؟ آیا اندیشه نمیکنید؟133
انعام (6)
50
مفهوم آیه به بیان دیگر در آیه 188 اعراف(7) آمده است.
نظیر این سخن را نوح نیز به قومش میگفت؛ به آیه 31 هود(11) توجّه فرمایید.
وَ أَنْذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَ لا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿۵۱﴾
و بدین [پیام] کسانی را که از [عاقبت خویش به هنگام] حضور بر آستان صاحباختیارشان ترس و نگرانی دارند، هشدار بده(1) که [در روز رستاخیز] هیچ کارساز و کمک کاری جز خدا نخواهند داشت، بسا که پرواپیشه شوند.133
انعام (6)
51
مخاطب انذار در این آیه، مؤمنین وارسته و عاقبت اندیشی هستند که از وضعیت خویش بهنگام حضور در محشر الهی خوف و نگرانی دارند؛ به آنان هشدار میدهد که در روز قیامت هیچ یار و کمک کاری ندارند، تا هشیار شده و در دنیا بر رفتار خویش مراقبت بیشتر نمایند. وصف حال ایشان با تعابیر خوف، خشیت، شفقت و حذر از فرجام قیامت، از جمله در آیات 21 رعد(13) ، 57 اسراء(17) ، 49 انبیاء(21) ، 37 نور(24) ، 9 زمر(39) ، 11 یس(36) ، 18 شوری(42) ، 7 انسان(76) ، 27 معارج(70) ، 40 و 45 نازعات(79) و 8 بینه(98) آمده است. در این رابطه آیه 85 نساء(4) و زیرنویس مربوطه را نیز ملاحظه فرمایید.