قُلْ لا يَسْتَوِي الْخَبِيثُ وَ الطَّيِّبُ وَ لَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْبابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۱۰۰﴾
بگو: هرگز پلید و پاک یکسان نیستند، هرچند فراوانی پلید تو را به شگفت آرد؛ ای خردمندان(1)، در برابر خدا پروا کنید، بسا که رستگار شوید.124
مائده (5)
100
الباب: جمع لُبّ: عقل، خرد، مغز.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْياءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ وَ إِنْ تَسْئَلُوا عَنْها حِينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللَّهُ عَنْها وَ اللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ ﴿۱۰۱﴾
ای ایمانآوردگان، از اموری پرس وجو مکنید که اگر بر شما آشکار شود، ناراحتتان میکند؛ اگر [صبر کنید و] پرسش آن را به هنگام نزول آیات قرآن واگذارید، [به موقع] برای شما آشکار خواهد شد؛ خدا از آن [پرسشهای بیجا] درگذشت؛ و خدا آمرزگاری است بردبار.124
مائده (5)
101
قَدْ سَأَلَها قَوْمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ ثُمَّ أَصْبَحُوا بِها كافِرِينَ ﴿۱۰۲﴾
قبل از شما گروهی از این پرسشها کردند و آنگاه بدانها انکار ورزیدند(1).124
مائده (5)
102
احتمالاً اشاره به درخواست گروهی از بنیاسرائیل است که در آیه 55 بقره(2) و 153 نساء(4) آمده و نیز درخواست گروهی از همراهان عیسی که در آیات 112-115 مائده(همین سوره) آمده است.
ما جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِيرَةٍ وَ لا سائِبَةٍ وَ لا وَصِيلَةٍ وَ لا حامٍ وَ لكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ ﴿۱۰۳﴾
خدا [حکمی] در مورد بحیره و سائبه و وصیله و حامی مقرّر نکرده است(1)، بلکه انکارورزان دروغ به خدا نسبت میدهند؛ و بیشترشان بیخردند.124
مائده (5)
103
«بحیره» در لغت به معنی «گوش شکافته» و اصطلاحاً به ماده شتری میگفتند که پنج بار زائیده و پنجمی نر باشد؛ گوش آن را شکاف میدادند و رها میکردند و خوردن گوشت آن را حرام میدانستند. «سائبه» در لغت به معنی «رها» و اصطلاحاً به ماده شتری میگفتند که نذر بتها میکردند؛ در آن صورت کسی حق گرفتن آن را نداشت. «وصیله» در لغت به معنی «رسیده و پیوسته» و اصطلاحاً به گوسفندی میگفتند که دوقلوی نر و ماده زائیده و کشتن آن را حرام میدانستند. «حامی» در لغت به معنی «حمایتکننده» و اصطلاحاً به حیوان نری میگفتند که در یک فصل، 10 بار برای تلقیح 10 ماده از آن استفاده شده باشد. خوردن گوشت همه این چهار مورد را حرام میدانستند.
وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ قالُوا حَسْبُنا ما وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ ﴿۱۰۴﴾
و چون به آنان گفته شود: به آنچه خدا نازل کرده است و به [تعلیمات] رسول توجّه کنید، گویند: آنچه پدرانمان را معتقد به آن تشخیص دادهایم ما را بس؛ اگر پدرانشان چیزی نمیدانسته و هدایت نیافته بودند، چطور(1)؟125
مائده (5)
104
مفهوم آیه به بیان دیگر در آیات 170 بقره(2) و 23 و 24 زخرف(43) آمده است.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعاً فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۱۰۵﴾
ای ایمانآوردگان، مراقب خود باشید؛ اگر شما به راه هدایت باشید، هر که گمراه است به شما زیانی نخواهد رساند(1)؛ بازگشت همه شما به پیشگاه خداست و شما را به آنچه میکردید آگاه میسازد(2).125
مائده (5)
105
این معنی در جهت عکس، خطاب به مردم کجرفتار در آیه 23 یونس(10) یا ایها النّاسُ اِنّما بَغیکم عَلی اَنفُسِکم و نیز به طور کلی و عمومی در آیه 7 اسراء(17) آمده است: اِن اَحسَنتُم اَحسَنتُم لاَنفُسِکم و اِن اَسَأتُم فَلَها. در این رابطه آیه 113 نساء(4) را نیز ملاحظه فرمایید.
به آیه 22 ق(50) توجّه فرمایید: لَقَد کنتَ فِی غَفلَةٍ مِن هذا فَکشَفنا عَنک غِطاءَک فَبَصَرُک الیومَ حَدِیدٌ.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا شَهادَةُ بَيْنِكُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ حِينَ الْوَصِيَّةِ اثْنانِ ذَوا عَدْلٍ مِنْكُمْ أَوْ آخَرانِ مِنْ غَيْرِكُمْ إِنْ أَنْتُمْ ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَأَصابَتْكُمْ مُصِيبَةُ الْمَوْتِ تَحْبِسُونَهُما مِنْ بَعْدِ الصَّلاةِ فَيُقْسِمانِ بِاللَّهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لا نَشْتَرِي بِهِ ثَمَناً وَ لَوْ كانَ ذا قُرْبى وَ لا نَكْتُمُ شَهادَةَ اللَّهِ إِنَّا إِذاً لَمِنَ الْآثِمِينَ ﴿۱۰۶﴾
ای ایمانآوردگان، چون مرگِ یکی از شما فرا رسد، هنگام وصیت، [ملاک] گواهی میان شما، [گواهی] دو نفر عادل از بین شماست، یا اگر در سفر باشید و پیشامدِ مرگِ شما فرا رسید، دو تن دیگر از غیر خود؛ و شما [اولیای میّت] اگر [در مورد صداقت آنان] دچار تردید شدید، آنان را نگاه دارید تا بعد از نماز به خدا سوگند یاد کنند که: گواهی حق را به هیچ بهایی نفروشیم، اگرچه [پای] خویشاوند [در میان] باشد، و گواهی الهی را هرگز کتمان نکنیم که در غیر این صورت گناهکار خواهیم بود.125
مائده (5)
106
فَإِنْ عُثِرَ عَلى أَنَّهُمَا اسْتَحَقَّا إِثْماً فَآخَرانِ يَقُومانِ مَقامَهُما مِنَ الَّذِينَ اسْتَحَقَّ عَلَيْهِمُ الْأَوْلَيانِ فَيُقْسِمانِ بِاللَّهِ لَشَهادَتُنا أَحَقُّ مِنْ شَهادَتِهِما وَ مَا اعْتَدَيْنا إِنَّا إِذاً لَمِنَ الظَّالِمِينَ ﴿۱۰۷﴾
هر گاه مشخّص شد که گواهان، مرتکب گناه [و بیان خلاف واقع] شدهاند، دو تن دیگر از کسانی که مورد جفا[ی گواهان] قرار گرفتهاند و [به میّت] نزدیکترند به جایشان قرار گیرند و به خدا سوگند یاد کنند که: گواهی ما درستتر از گواهی آنان است و [از حق] تجاوز نکردهایم؛ در غیر این صورت ستمکار خواهیم بود(1).125
مائده (5)
107
شیخ المفسرین طبرسی و علاّمه طباطبایی بنا به پیچیدگیهایی که در متن این آیه و آیه قبل هست، این دو آیه را از دشوارترین آیات قرآن به شمار آوردهاند.
ذلِكَ أَدْنى أَنْ يَأْتُوا بِالشَّهادَةِ عَلى وَجْهِها أَوْ يَخافُوا أَنْ تُرَدَّ أَيْمانٌ بَعْدَ أَيْمانِهِمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اسْمَعُوا وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ ﴿۱۰۸﴾
این [شیوه] مناسبتر است به اینکه گواهی را بر وجه [حقیقی] اش ادا کنند و یا بترسند از اینکه سوگندهای دیگری بر سوگندهای خودشان حاکم گردد؛ در برابر خدا پروا کنید(1) و [به فرمان او] گوش فرا دارید، که خدا منحرفان را هدایت نخواهد کرد.125
مائده (5)
108
تقوی همان نیروی تسلّط بر نفس و کنترل آن در برابر تمایلات نفس است. معنی دقیق تقوی، خویشتنبانی است.
يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ ما ذا أُجِبْتُمْ قالُوا لا عِلْمَ لَنا إِنَّكَ أَنْتَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ ﴿۱۰۹﴾
روزی که خدا [در صحنه قیامت] رسولان را گرد آورده، و سؤال کند: دعوت شما [از جانب مردم] چگونه اجابت شد(1)؟ گویند: ما هیچ آگاهی نداریم(2)؛ که دانای رازهای نهان تویی، تو.126
مائده (5)
109
سؤال مشابه از مخاطبین پیامبران در مورد نحوه اجابت ایشان از دعوت پیامبران، در آیات 6 و 7 اعراف(7) و 65 قصص(28) آمده است.
اظهار بیاطلاعی پیامبران بعد از وفاتشان از احوال و رفتار مردم، مشخصا در مورد عیسیع در آیات 116 و 117 مائده(همین سوره) آمده است. همچنین آیات 28 و 29 یونس(10) ، 14 رعد(13) ، 14 فاطر(35) و 5 احقاف(46) را ملاحظه نمایید.