إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَيْمانِهِمْ ثَمَناً قَلِيلاً أُولئِكَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَ لا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَ لا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لا يُزَكِّيهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ ﴿۷۷﴾
کسانی که پیمان خدا و سوگندهای خویش را به بهایی ناچیز میفروشند، در آخرت بیبهره هستند و خدا در روز رستاخیز نه سخنی با آنان خواهد گفت، نه توجهی به آنان خواهد داشت و نه [از پلیدی گناه] پاکشان میسازد، و مجازاتی دردناک خواهند داشت.59
آلعمران (3)
77
وَ إِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقاً يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْكِتابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتابِ وَ ما هُوَ مِنَ الْكِتابِ وَ يَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ ما هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ يَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ ﴿۷۸﴾
از میان اهلکتاب گروهی هستند که زبان خود را در برابر کتاب [چنان] میگردانند تا گمان کنید گفتارشان از کتاب [خدا] است، در حالی که از کتاب نیست؛ و[لی] آن را از جانب خدا معرّفی میکنند، با اینکه از جانب خدا نیست؛ و آگاهانه بر خدا دروغ میبندند.60
آلعمران (3)
78
ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِباداً لِي مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِما كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتابَ وَ بِما كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ ﴿۷۹﴾
هیچ بشری را که خدا به او کتاب و دانشِ توأم با بینش و پیامبری(1) بخشیده است، نسزد که به مردم بگوید: بجای خدا بنده [و گوش به فرمان] من باشید، بلکه [شایسته است بگوید] با آموزش و درس گرفتن، [عالمان] ربّانی [و تسلیم در برابر خدا] باشید.60
آلعمران (3)
79
نمونه مصادیق کسانی که به آنان «کتاب و حُکم و نبوّت» عطا شده، در آیات 83 تا 90 انعام(6) با ذکر نام هجده نفر از پیامبران سلف، از جمله نوح، ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، موسی و عیسی علیهم السلام بیان شده است.
وَ لا يَأْمُرَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلائِكَةَ وَ النَّبِيِّينَ أَرْباباً أَ يَأْمُرُكُمْ بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ ﴿۸۰﴾
و شما را فرمان نمیدهد که فرشتگان و پیامبران را ارباب [و صاحب اختیار خود] بگیرید(1)؛ چگونه [ممکن است] شما را پس از آنکه تسلیم [خدا] شدهاید(2) به انکار حقیقت فرا خواند؟!60
آلعمران (3)
80
"در قرآن «عبد» و «ربّ» دو مفهوم متقابل هستند، عبادت از جانب عبد، به معنای تسلیم و وجود خود را در اختیار معبود قرار دادن است. مطابق آیات 64 آل عمران (همین سوره) و 31 توبه(9) و 17 زمر(39)، اطاعت مطلق به منزله عبادت بوده و تنها در برابر خدا مجاز است. اطاعت از رسولانِ حق که در بسیاری آیات از جمله آیات 123 آل عمران(همین سوره) و 59 نساء(4) و 92 مائده(5) تأکید شده، بنابر آیه «مَن یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَد أَطاعَ اللَّهَ وَ مَن تَوَلَّی فَما أَرسَلناکَ عَلَیهِم حَفِیظاً» آیه 80 نساء(4)، فرع بر اطاعت از خدا است. بنابر آیات بسیار از جمله آیه 48 انعام(6) و 188 اعراف(7) و 44 نحل(16) و 55 فرقان(25) شأن و مأموریت اصلی پیامبران انذار و بشارت و ابلاغ و تبیین پیام وحی و تزکیه و تعلیم است، عاری از هرگونه وکالت و سلطه و سیطره بر مردم و بدون حق اجبار و اکراه ایشان بر پذیرش این دعوت. اطاعت و تبعیت از رسولان، معطوف به حوزه رسالت رسولان و ابلاغ پیام وحی و انذار و بشارت است و تناقضی با آیه مورد بحث در نفی اطاعت مطلق از پیامبران در زندگی شخصی و عرفی ایشان ندارد.
از نظر توجیه افزوده، با آیه 131 بقره(2) مقایسه فرمایید.
وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ النَّبِيِّينَ لَما آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتابٍ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ قالَ أَ أَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلى ذلِكُمْ إِصْرِي قالُوا أَقْرَرْنا قالَ فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ ﴿۸۱﴾
[به یاد آرید] آنگاه که خدا از پیامبران [و پیروان آنان] پیمان گرفت که چون شما را کتاب و دانشِ توأم با بینش دادم و رسولی به سراغ شما آمد که کتاب شما را تصدیق میکرد، باید به او بگروید و یاریاش دهید؛ [آنگاه] گفت: آیا اقرار کردید و پیمان مرا در این باره(1) پذیرفتید؟ گفتند: [آری] اقرار داریم؛ [آنگاه خدا] گفت: پس من و شما [بر این اقرار] گواه باشیم.60
آلعمران (3)
81
در مورد کلمه «ذلکم» به زیرنویس آیه 95 انعام(6) مراجعه فرمایید. کلمه (ذلکم) در آیه 15 آلعمران(همین سوره) نیز از همین مقوله است.
فَمَنْ تَوَلَّى بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ ﴿۸۲﴾
و آنان که بعد از این [پیمان] روی برتابند، منحرف به شمار میآیند.60
آلعمران (3)
82
أَ فَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ ﴿۸۳﴾
آیا آنان [دینی] غیر از دین [تسلیم در قبال] خدا میخواهند؟ در حالی که هر که [و هر چه(1)] در آسمانها و زمین است، خواه و ناخواه در برابر [مشیت] او [ناگزیر به] تسلیم است و [همه] به پیشگاه او بازگردانده میشوند.60
آلعمران (3)
83
از نظر توجیه افزوده، با آیه 49 نحل(16) مقایسه فرمایید.
قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ عَلَيْنا وَ ما أُنْزِلَ عَلى إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ ما أُوتِيَ مُوسى وَ عِيسى وَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ﴿۸۴﴾
بگو: ما به خدا و به آنچه بر ما و ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و [پیامبران] دودمان [ش(1)] نازل گردیده و نیز آنچه به موسی و عیسی و [سایر] پیامبران از [جانب] صاحباختیارشان داده شده است، ایمان داریم؛ میان هیچ یک از آن پیامبران تفاوتی قائل نمیشویم(2) و در برابر خدا تسلیم هستیم.61
آلعمران (3)
84
به زیرنویس اوّل آیه 136 بقره(2) مراجعه فرمایید.
موضوع فرق نگذاشتن بین پیامبران خدا، در آیات 136 و 285 بقره(2) نیز آمده است.
وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ ﴿۸۵﴾
هر که دینی غیر از تسلیم [در برابر خدا(1)] اختیار کند، هرگز از او پذیرفته نخواهد شد؛ و در آخرت در شمار زیانکاران خواهد بود.61
آلعمران (3)
85
از نظر توجیه افزوده، به آیه 54 زمر(39) توجّه فرمایید؛ علاوه بر آن در پایان آیه قبلی هم آمده است: و نحن له مسلمون و واژه مسلمون، از مصدر «اسلام و تسلیم» است، که دو واژه مترادف میباشد.
كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْماً كَفَرُوا بَعْدَ إِيمانِهِمْ وَ شَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَ جاءَهُمُ الْبَيِّناتُ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿۸۶﴾
چگونه خدا گروهی را هدایت کند که پس از ایمان راه انکار پیش گرفتند، در حالی که به حقانیت رسول گواهی دادند و نشانههای روشن بر آنان رسید؟ [البته] خدا ستمگران را هدایت نخواهد کرد(1).61
آلعمران (3)
86
چنانکه ملاحظه میشود، در آیات 85 تا 91 این سوره هیچ گونه مجازات دنیوی برای انکار حق بعد از ایمان در مورد این گونه افراد تعیین نشده؛ فقط تذکر میدهد که خود را از هدایت الهی محروم ساختهاند و دچار عواقب آن در آخرت میگردند. در رابطه با ارتداد به آیه 217 بقره(2) و زیرنویس سوم آن مراجعه فرمایید.