انتخاب سریع آیه

بر اساس
نام سوره
شماره آیه

قالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ وَ إِلاَّ تَصْرِفْ عَنِّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَ أَكُنْ مِنَ الْجاهِلِينَ ﴿۳۳﴾

[یوسف‌] گفت: ‌صاحب‌اختیارا، زندان برای من خوشایندتر از ارتکاب گناهی است که از من می‌خواهند(1)؛ و اگر نیرنگشان را از من دفع نکنی، به آنان گرایش یابم و در زمره جاهلان قرار خواهم گرفت.
سوره یوسف (12) آیه 33
صفحه

239

سوره

یوسف (12)

آیه

33

1

به آیات 40 و 41 نازعات(79) توجّه فرمایید.

فَاسْتَجابَ لَهُ رَبُّهُ فَصَرَفَ عَنْهُ كَيْدَهُنَّ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿۳۴﴾

‌صاحب‌اختیارش درخواست او را پذیرفت و نیرنگ زنان را از وی دفع کرد، که او شنوا وداناست.
سوره یوسف (12) آیه 34
صفحه

239

سوره

یوسف (12)

آیه

34

ثُمَّ بَدا لَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما رَأَوُا الْآياتِ لَيَسْجُنُنَّهُ حَتَّى حِينٍ ﴿۳۵﴾

آنگاه با وجود مشاهده نشانه‌ها[ی صداقت یوسف‌]، به نظرشان رسید که او را تا مدّتی زندانی کنند.
سوره یوسف (12) آیه 35
صفحه

239

سوره

یوسف (12)

آیه

35

وَ دَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَيانِ قالَ أَحَدُهُما إِنِّي أَرانِي أَعْصِرُ خَمْراً وَ قالَ الْآخَرُ إِنِّي أَرانِي أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسِي خُبْزاً تَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْهُ نَبِّئْنا بِتَأْوِيلِهِ إِنَّا نَراكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿۳۶﴾

و با او دو جوان دیگر [هم از کارکنان دربار شاه‌] زندانی شدند؛ یکی از آنان گفت: [در عالم خواب‌] خود را دیدم که [برای تهیه‌] شراب، [انگور‌] می‌فشارم؛ دیگری گفت: من [در خواب‌] خود را دیدم [طَبَق‌] نانی بر سر نهاده، می‌برم که پرندگان از آن می‌خورند؛ ما را از تعبیر این [خوابها‌] آگاه کن، که ما تو را نیکوکار تشخیص داده‌ایم.
سوره یوسف (12) آیه 36
صفحه

239

سوره

یوسف (12)

آیه

36

قالَ لا يَأْتِيكُما طَعامٌ تُرْزَقانِهِ إِلاَّ نَبَّأْتُكُما بِتَأْوِيلِهِ قَبْلَ أَنْ يَأْتِيَكُما ذلِكُما مِمَّا عَلَّمَنِي رَبِّي إِنِّي تَرَكْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ ﴿۳۷﴾

یوسف گفت: قبل از آنکه جیره غذای شما برسد، شما را از تعبیر آن [خوابها‌] آگاه خواهم کرد؛ این از جمله دانشی است که ‌صاحب‌اختیارم مرا آموخته است؛ زیرا من آیین گروهی را که به خدا ایمان نمی‌آورند و آخرت را انکار می‌کنند، رها کرده‌ام.
سوره یوسف (12) آیه 37
صفحه

239

سوره

یوسف (12)

آیه

37

وَ اتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبائِي إِبْراهِيمَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ ما كانَ لَنا أَنْ نُشْرِكَ بِاللَّهِ مِنْ شَيْ‏ءٍ ذلِكَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَلَيْنا وَ عَلَى النَّاسِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَشْكُرُونَ ﴿۳۸﴾

و آیین پدران خویش، ابراهیم و ‌اسحاق و یعقوب را پیروی می‌کنم؛ ما را نسزد که هیچ چیز [و هیچ کس‌] را [در قدرت و تدبیر‌] با خدا شریک تلقّی کنیم؛ این [موهبتِ توحید‌] از افزون‌بخشی خدا بر ما و همه مردم است، ولی بیشتر مردم سپاسگزار [آن‌] نیستند.
سوره یوسف (12) آیه 38
صفحه

240

سوره

یوسف (12)

آیه

38

يا صاحِبَيِ السِّجْنِ أَ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ ﴿۳۹﴾

ای دو معاشرِ زندان(1)، آیا اربابهای(2) پراکنده بهترند یا خدای یگانه قهّار؟
سوره یوسف (12) آیه 39
صفحه

240

سوره

یوسف (12)

آیه

39

1

در عبارت «یا صاحبی السجن» کلمه «صاحبی» در اصل «صاحبین» بوده که به علت مضاف واقع شدن، حرف «ن» حذف گردیده است؛ و حرف «ی» در «صاحبی»، ضمیر نیست و نمی‌توان آن را به «مَن» ترجمه کرد.

2

کلمه «ارباب» خودبه خود جمع است ولی چون در فارسی به عنوان مفرد به کار می‌رود، و بهترین معادل هم برای رساندن مفهوم آیه، همین کلمه است، ناگزیر آن را به صورتی که در فارسی معمول است جمع آورده‌ایم.

ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلاَّ أَسْماءً سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ ﴿۴۰﴾

شما به جای خدا جز نامهایی را که خود و پدرانتان بر [معبودهای دروغین‌] نهاده‌اید و خدا هیچ اعتباری به آن نداده است، بندگی نمی‌کنید. حکم تنها به دست خداست؛ فرمان داده است که جز او را بندگی نکنید(1)؛ این است دین پایدار، ولی بیشتر مردم نمی‌دانند.
سوره یوسف (12) آیه 40
صفحه

240

سوره

یوسف (12)

آیه

40

1

کلمه «أَلاّ» تشکیل شده از «اَن» ناصبه و «لا» ی نفی. همین کلمه در آیه 26 هود(11) به صورت «اَن لا» نوشته شده.

يا صاحِبَيِ السِّجْنِ أَمَّا أَحَدُكُما فَيَسْقِي رَبَّهُ خَمْراً وَ أَمَّا الْآخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْ رَأْسِهِ قُضِيَ الْأَمْرُ الَّذِي فِيهِ تَسْتَفْتِيانِ ﴿۴۱﴾

[و‌] امّا ای دو معاشر زندان، یکی از شما [آزاد و‌] ساقی ولینعمتش [شاه‌] خواهد شد و دیگری به دار آویخته می‌شود و پرندگان از [مغز‌] سر او می‌خورند؛ امری که درباره آن [از من‌] نظر می‌خواستید، چنین مقدّر شده است.
سوره یوسف (12) آیه 41
صفحه

240

سوره

یوسف (12)

آیه

41

وَ قالَ لِلَّذِي ظَنَّ أَنَّهُ ناجٍ مِنْهُمَا اذْكُرْنِي عِنْدَ رَبِّكَ فَأَنْساهُ الشَّيْطانُ ذِكْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِي السِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ ﴿۴۲﴾

به یکی از آن دو که تصوّر نجات او را داشت، گفت: [بی‌تقصیری‌] مرا نزد ولینعمت خود یادآوری کن، امّا شیطان از خاطرش برد که به ولینعمتش یادآوری کند و [یوسف‌] چند سال(1) در زندان ماند.
سوره یوسف (12) آیه 42
صفحه

240

سوره

یوسف (12)

آیه

42

1

واژه «بضع» دلالت بر اعداد بین 3 الی 9 دارد؛ بنابراین حضرت یوسف حداقل سه سال و احتمالاً بیش از سه سال دوران زندان خود را گذراند.