حَتَّى إِذا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ وَجَدَها تَغْرُبُ فِي عَيْنٍ حَمِئَةٍ وَ وَجَدَ عِنْدَها قَوْماً قُلْنا يا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِمَّا أَنْ تُعَذِّبَ وَ إِمَّا أَنْ تَتَّخِذَ فِيهِمْ حُسْناً ﴿۸۶﴾
[حرکت کرد] تا اینکه [در ساحل دریا] به محلّ فرو رفتن آفتاب رسید؛ تصوّر کرد خورشید در دریایی [تیره و] گلآلود غروب میکند و در آن منطقه گروهی را مشاهده کرد؛ گفتیم: ای ذوالقرنین، [به اختیار خودت] یا بر آنان سخت میگیری یا به نیکویی میانشان رفتار میکنی.
سوره کهف (18) آیه 86
صفحه
303
سوره
کهف (18)
آیه
86
قالَ أَمَّا مَنْ ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهُ ثُمَّ يُرَدُّ إِلى رَبِّهِ فَيُعَذِّبُهُ عَذاباً نُكْراً ﴿۸۷﴾
گفت: هر که ستم کند، مجازاتش خواهیم کرد، آنگاه به سوی صاحباختیارش بازگردانده میشود و به مجازاتی غیرعادی گرفتارش خواهد کرد.
سوره کهف (18) آیه 87
صفحه
303
سوره
کهف (18)
آیه
87
وَ أَمَّا مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُ جَزاءً الْحُسْنى وَ سَنَقُولُ لَهُ مِنْ أَمْرِنا يُسْراً ﴿۸۸﴾
و هر که ایمان آرد و به شایستگی عمل کند، نیکویی، پاداشی برای اوست، و از جانب خود نیز دستور آسانی در مورد او خواهیم داد(1).
سوره کهف (18) آیه 88
صفحه
303
سوره
کهف (18)
آیه
88
1
عبارت اخیر همان مفهوم آیه 7 لیل(92) را دارد: فسنیسره للیسری.
ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً ﴿۸۹﴾
باز هم وسیلهای را [برای سفر] پی گرفت.
سوره کهف (18) آیه 89
صفحه
303
سوره
کهف (18)
آیه
89
حَتَّى إِذا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَها تَطْلُعُ عَلى قَوْمٍ لَمْ نَجْعَلْ لَهُمْ مِنْ دُونِها سِتْراً ﴿۹۰﴾
[به سیر ادامه داد] تا اینکه رسید به محلّ برآمدن آفتاب و مشاهده کرد که آفتاب بر قومی میتابد که هیچ گونه پوششی در برابر آن در اختیارشان قرار نداده بودیم.
سوره کهف (18) آیه 90
صفحه
303
سوره
کهف (18)
آیه
90
كَذلِكَ وَ قَدْ أَحَطْنا بِما لَدَيْهِ خُبْراً ﴿۹۱﴾
[داستان ذوالقرنین] چنین بود؛ و ما از امکاناتی که داشت آگاه بودیم.
سوره کهف (18) آیه 91
صفحه
303
سوره
کهف (18)
آیه
91
ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً ﴿۹۲﴾
باز هم وسیلهای را [برای سفر] پی گرفت.
سوره کهف (18) آیه 92
صفحه
303
سوره
کهف (18)
آیه
92
حَتَّى إِذا بَلَغَ بَيْنَ السَّدَّيْنِ وَجَدَ مِنْ دُونِهِما قَوْماً لا يَكادُونَ يَفْقَهُونَ قَوْلاً ﴿۹۳﴾
تا به میان دو کوه رسید؛ مقابل آن گروهی [عقب مانده] را دید که به آسانی مفهوم هیچ سخنی را درک نمیکردند.
سوره کهف (18) آیه 93
صفحه
303
سوره
کهف (18)
آیه
93
قالُوا يا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجاً عَلى أَنْ تَجْعَلَ بَيْنَنا وَ بَيْنَهُمْ سَدًّا ﴿۹۴﴾
گفتند: ای ذوالقرنین، یأجوج و مأموج(1) در این سرزمین تبهکارند، آیا ممکن است هزینهای در اختیار تو قرار دهیم تا سدّی میان ما و آنان ایجاد کنی؟
سوره کهف (18) آیه 94
صفحه
303
سوره
کهف (18)
آیه
94
1
بعضی از مفسّران به نقل از محققان و مورخان گفتهاند: «یأجوج و مأجوج» دو گروه جنگجو از طایفه مغول بودند که در شمال شرق آسیا زندگی میکردند. بعضی هم گفتهاند: آنها دو قبیله تاتار و مغول بودند که غالبا سیل آسا به سرزمینهای شرق و جنوب حمله میبردند؛ واللّه اعلم.
قالَ ما مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي خَيْرٌ فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ رَدْماً ﴿۹۵﴾
ذوالقرنین گفت: امکاناتی که صاحباختیارم به من عطا کرده، بهتر [از کمک مالی شما] است، ولی به نیرو[ی انسانی] مرا یاری کنید تا میان شما و آنها سدّ محکمی ایجاد کنم.
سوره کهف (18) آیه 95
صفحه
303
سوره
کهف (18)
آیه
95