وَ إِذْ قالَ مُوسى لِفَتاهُ لا أَبْرَحُ حَتَّى أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَيْنِ أَوْ أَمْضِيَ حُقُباً ﴿۶۰﴾
[به یاد آر] آنگاه که موسی به دستیار خود گفت: [در جستجوی مقصودم] دست از تلاش برنمیدارم تا به محلّ برخورد دو دریا(1) برسم، هرچند که زمان طولانی به راه ادامه دهم.
سوره کهف (18) آیه 60
صفحه
300
سوره
کهف (18)
آیه
60
1
بعضی از مفسّران گفتهاند: منظور، محلّ اتصال خلیج عَقَبه و خلیج سوئِز در شمال دریای سرخ و جنوب شبه جزیره سینا در کشور مصر است.
فَلَمَّا بَلَغا مَجْمَعَ بَيْنِهِما نَسِيا حُوتَهُما فَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ سَرَباً ﴿۶۱﴾
و چون به محلّ تلاقی دو دریا رسیدند، [غذای] ماهی خود را از یاد بردند و ماهی راه خود را در دریا سرازیر در پیش گرفت [و رفت].
سوره کهف (18) آیه 61
صفحه
300
سوره
کهف (18)
آیه
61
فَلَمَّا جاوَزا قالَ لِفَتاهُ آتِنا غَداءَنا لَقَدْ لَقِينا مِنْ سَفَرِنا هذا نَصَباً ﴿۶۲﴾
هنگامی که [از آنجا] گذشتند، موسی به دستیارش گفت: غذایمان را بیاور که در این سفرمان خسته شدیم.
سوره کهف (18) آیه 62
صفحه
301
سوره
کهف (18)
آیه
62
قالَ أَ رَأَيْتَ إِذْ أَوَيْنا إِلَى الصَّخْرَةِ فَإِنِّي نَسِيتُ الْحُوتَ وَ ما أَنْسانِيهُ إِلاَّ الشَّيْطانُ أَنْ أَذْكُرَهُ وَ اتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ عَجَباً ﴿۶۳﴾
پاسخ داد: آیا متوجّه شدی آنگاه که بر آن تخته سنگ آرام گرفته بودیم؟ فراموش کردم [که داستانِ شگفتِ] ماهی را [بازگو کنم] و این شیطان بود که مرا از یادآوری [داستان] آن به فراموشی انداخت(1)؛ و به صورتی شگفتآور، [ماهی] راه خود را به دریا گرفت [و رفت].
سوره کهف (18) آیه 63
صفحه
301
سوره
کهف (18)
آیه
63
1
در عبارت «ما أنسانیهُ» ، بنابر قاعده ادبی، ضمیر «هُ» میبایست با کسره بیاید، اما در نسخه مشهور قرآن - روایتِ حَفص از قرائتِ عاصِم - از قرن دوم هجری چنین ثبت شده و به همین شکل باقی مانده است، لکن در سیزده نسخه دیگر از قرائتهای چهاردهگانه قرآن، تماماً بصورت «ما أنسانیهِ» ثبت شده که صحیحتر مینماید. کلمه «علیهُ» در آیه 10 فتح(48) نیز از همین مقوله است.
قالَ ذلِكَ ما كُنَّا نَبْغِ فَارْتَدَّا عَلى آثارِهِما قَصَصاً ﴿۶۴﴾
موسی [به فراست دریافت و] گفت: همان جاست که میخواستیم(1) و جستجوکنان از رد پای خود بازگشتند.
سوره کهف (18) آیه 64
صفحه
301
سوره
کهف (18)
آیه
64
1
فعل مضارع «نبغ» مرفوع است و در اصل «نبغی» بوده. کتابت آن بدون یاء رسم الخط قرآنی است که از آغاز چنین نوشته شده است.
فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَيْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً ﴿۶۵﴾
[آنجا] یکی از بندگان ما را یافتند که از جانب خویش به او رحمتی عطا کرده و دانشی [خاصّ] از نزد خود به او آموخته بودیم.
سوره کهف (18) آیه 65
صفحه
301
سوره
کهف (18)
آیه
65
قالَ لَهُ مُوسى هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلى أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً ﴿۶۶﴾
موسی به او گفت: آیا [میتوانم همراه و] پیرو تو شوم، تا از کمالی که آموزش یافتهای به من بیاموزی؟
سوره کهف (18) آیه 66
صفحه
301
سوره
کهف (18)
آیه
66
قالَ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْراً ﴿۶۷﴾
گفت: تو همپای من هرگز قادر به تحمّل و شکیبایی نخواهی بود.
سوره کهف (18) آیه 67
صفحه
301
سوره
کهف (18)
آیه
67
وَ كَيْفَ تَصْبِرُ عَلى ما لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْراً ﴿۶۸﴾
چگونه در برابر اموری که به [رموز] آن هیچ آگاهی نیافتهای، شکیبایی خواهی داشت؟
سوره کهف (18) آیه 68
صفحه
301
سوره
کهف (18)
آیه
68
قالَ سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ صابِراً وَ لا أَعْصِي لَكَ أَمْراً ﴿۶۹﴾
گفت: ان شاءاللّه مرا شکیبا خواهی یافت و در هیچ موردی نافرمانیات نخواهم کرد.
سوره کهف (18) آیه 69
صفحه
301
سوره
کهف (18)
آیه
69