انتخاب سریع آیه

بر اساس
نام سوره
شماره آیه

وَ ما مَنَعَ النَّاسَ أَنْ يُؤْمِنُوا إِذْ جاءَهُمُ الْهُدى وَ يَسْتَغْفِرُوا رَبَّهُمْ إِلاَّ أَنْ تَأْتِيَهُمْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذابُ قُبُلاً ﴿۵۵﴾

آنگاه که [قرآن، عامل‌] هدایت بر مردم عرضه شد، چیزی آنان را از ایمان و درخواست آمرزش از پیشگاه ‌صاحب‌اختیارشان باز نداشت، جز اینکه [با غفلت می‌خواستند مجازاتی که‌] سنت جاری در امّتهای پیشین [بود‌] بر ایشان نیز جاری شود(1)، یا مجازات رودررو به آنان برسد(2).
سوره کهف (18) آیه 55
صفحه

300

سوره

کهف (18)

آیه

55

1

اگر با آیه 94 اسراء(17) مقایسه کنیم اصل مسأله روشن می‌شود. برای درک بهتر مفهوم آیه، به آیات 96 و 97 یونس(10) توجّه فرمایید، و یکی از مصداقهای آن را در آیه 11 آل‌عمران(3) ملاحظه فرمایید؛ ضمناً موارد مختلف درخواستهایشان را برای رسیدن مجازات، در مورد قوم صالح در آیه 77 اعراف(7) و در مورد قوم نوح در آیه 32 هود(11) و در مورد قوم شعیب در آیه 187 شعراء(26) و در مورد قوم لوط در آیه 29 عنکبوت(29) و در مورد قوم هود در آیه 22 احقاف(46) و بالاخره در مورد مشرکین قریش در آیات 32 انفال(8) و 16 ص(38) ملاحظه فرمایید.

2

به آیه 90 یونس(10) و نیز به آیات 83-85 غافر(40) توجّه فرمایید.

وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ وَ يُجادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالْباطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَ اتَّخَذُوا آياتِي وَ ما أُنْذِرُوا هُزُواً ﴿۵۶﴾

ما پیامبران را جز به عنوان بشارت‌‌دهنده و هشداردهنده نمی‌فرستیم، و[لی‌] انکارورزان به باطل مجادله می‌کنند تا حق را به آن وسیله از میان بردارند(1)، و آیات مرا و [به خصوص‌] آیاتی که بدان هشدار داده شده‌اند، به استهزاء گرفتند.
سوره کهف (18) آیه 56
صفحه

300

سوره

کهف (18)

آیه

56

1

به آیات 18 انبیاء(21) و 8 صف(61) توجّه فرمایید.

وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآياتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْها وَ نَسِيَ ما قَدَّمَتْ يَداهُ إِنَّا جَعَلْنا عَلى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَ فِي آذانِهِمْ وَقْراً وَ إِنْ تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدى فَلَنْ يَهْتَدُوا إِذاً أَبَداً ﴿۵۷﴾

کیست ستمکارتر از آن که به آیات ‌صاحب‌اختیارش پند داده شده و از آن روی گردانده و رفتار گذشته خود را فراموش کرده است؟ ما هم بر دلهاشان پرده و بر گوشهاشان سنگینی نهادیم تا آن [پیام‌] را درنیابند(1)؛ و اگر به راه هدایتشان فرا خوانی، هرگز هدایت نخواهند شد.
سوره کهف (18) آیه 57
صفحه

300

سوره

کهف (18)

آیه

57

1

علت آن را در آیات 10 بقره(2) ، 155 نساء(4) ، 125 توبه(9) و نیمه دوّم آیه 5 صف(61) و 3 منافقون(63) جستجو فرمایید.

وَ رَبُّكَ الْغَفُورُ ذُو الرَّحْمَةِ لَوْ يُؤاخِذُهُمْ بِما كَسَبُوا لَعَجَّلَ لَهُمُ الْعَذابَ بَلْ لَهُمْ مَوْعِدٌ لَنْ يَجِدُوا مِنْ دُونِهِ مَوْئِلاً ﴿۵۸﴾

‌صاحب‌اختیارت آمرزگار و دارای رحمت است(1)؛ اگر می‌خواست آنان را به [سزای‌] دستاوردشان بازخواست کند، در مجازاتشان شتاب می‌کرد، ولی موعدی دارند که هرگز در برابر آن پناهی نمی‌یابند(2).
سوره کهف (18) آیه 58
صفحه

300

سوره

کهف (18)

آیه

58

1

مشمولین رحمت خدا را در نیمه دوّم آیه 156 اعراف(7) جستجو فرمایید.

2

به آیه 42 ابراهیم(14) توجّه فرمایید.

وَ تِلْكَ الْقُرى أَهْلَكْناهُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَ جَعَلْنا لِمَهْلِكِهِمْ مَوْعِداً ﴿۵۹﴾

[مردمِ‌] آن شهرها را به عقوبت ستمی که کردند، هلاک کردیم و برای هلاکتشان موعدی مقرّر داشتیم.
سوره کهف (18) آیه 59
صفحه

300

سوره

کهف (18)

آیه

59

وَ إِذْ قالَ مُوسى لِفَتاهُ لا أَبْرَحُ حَتَّى أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَيْنِ أَوْ أَمْضِيَ حُقُباً ﴿۶۰﴾

[به یاد آر‌] آنگاه که موسی به دستیار خود گفت: [در جستجوی مقصودم] دست از تلاش برنمی‌دارم تا به محلّ برخورد دو دریا(1) برسم، هرچند که زمان طولانی به راه ادامه دهم.
سوره کهف (18) آیه 60
صفحه

300

سوره

کهف (18)

آیه

60

1

بعضی از مفسّران گفته‌اند: منظور، محلّ اتصال خلیج عَقَبه و خلیج سوئِز در شمال دریای سرخ و جنوب شبه جزیره سینا در کشور مصر است.

فَلَمَّا بَلَغا مَجْمَعَ بَيْنِهِما نَسِيا حُوتَهُما فَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ سَرَباً ﴿۶۱﴾

و چون به محلّ تلاقی دو دریا رسیدند، [غذای‌] ماهی خود را از یاد بردند و ماهی راه خود را در دریا سرازیر در پیش گرفت [و رفت‌].
سوره کهف (18) آیه 61
صفحه

300

سوره

کهف (18)

آیه

61

فَلَمَّا جاوَزا قالَ لِفَتاهُ آتِنا غَداءَنا لَقَدْ لَقِينا مِنْ سَفَرِنا هذا نَصَباً ﴿۶۲﴾

هنگامی که [از آنجا‌] گذشتند، موسی به دستیارش گفت: غذایمان را بیاور که در این سفرمان خسته شدیم.
سوره کهف (18) آیه 62
صفحه

301

سوره

کهف (18)

آیه

62

قالَ أَ رَأَيْتَ إِذْ أَوَيْنا إِلَى الصَّخْرَةِ فَإِنِّي نَسِيتُ الْحُوتَ وَ ما أَنْسانِيهُ إِلاَّ الشَّيْطانُ أَنْ أَذْكُرَهُ وَ اتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ عَجَباً ﴿۶۳﴾

پاسخ داد: آیا متوجّه شدی آنگاه که بر آن تخته سنگ آرام گرفته بودیم؟ فراموش کردم [که داستانِ شگفتِ‌] ماهی را [بازگو کنم‌] و این شیطان بود که مرا از یادآوری [داستان‌] آن به فراموشی انداخت(1)؛ و به صورتی شگفت‌‌آور، [ماهی] راه خود را به دریا گرفت [و رفت‌].
سوره کهف (18) آیه 63
صفحه

301

سوره

کهف (18)

آیه

63

1

در عبارت «ما أنسانیهُ» ، بنابر قاعده ادبی، ضمیر «هُ» می‌بایست با کسره بیاید، اما در نسخه مشهور قرآن - روایتِ حَفص از قرائتِ عاصِم - از قرن دوم هجری چنین ثبت شده و به همین شکل باقی مانده است، لکن در سیزده نسخه دیگر از قرائتهای چهارده‌گانه قرآن، تماماً بصورت «ما أنسانیهِ» ثبت شده که صحیح‌تر می‌نماید. کلمه «علیهُ» در آیه 10 فتح(48) نیز از همین مقوله است.

قالَ ذلِكَ ما كُنَّا نَبْغِ فَارْتَدَّا عَلى آثارِهِما قَصَصاً ﴿۶۴﴾

موسی [به فراست دریافت و‌] گفت: همان جاست که می‌خواستیم(1) و جستجوکنان از رد پای خود بازگشتند.
سوره کهف (18) آیه 64
صفحه

301

سوره

کهف (18)

آیه

64

1

فعل مضارع «نبغ» مرفوع است و در اصل «نبغی» بوده. کتابت آن بدون یاء رسم الخط قرآنی است که از آغاز چنین نوشته شده است.