انتخاب سریع آیه

بر اساس
نام سوره
شماره آیه

وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنا لِلظَّالِمِينَ ناراً أَحاطَ بِهِمْ سُرادِقُها وَ إِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغاثُوا بِماءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرابُ وَ ساءَتْ مُرْتَفَقاً ﴿۲۹﴾

بگو: سخن حق از جانب ‌صاحب‌اختیارتان [آمده‌] است؛ هر که خواهد، ایمان آورد و هر که خواهد، کفر ورزد(1)؛ برای ستمگران آتشی مهیا کرده‌ایم که سراپرده‌اش(2) آنان را از هر سو احاطه کرده است؛ اگر [برای تقاضای آب‌] استغاثه کنند، با آبی همچون فلز گداخته که چهره‌ها را تافته کند، به دادشان رسیده می‌شود؛ بد آشامیدنی، و بد آرامشگاهی است.
سوره کهف (18) آیه 29
صفحه

297

سوره

کهف (18)

آیه

29

1

مفهوم این قسمت از آیه به بیان دیگر در آیه 3 انسان(76) آمده است؛ در این رابطه به نیمه دوّم آیه 12 لقمان(31) هم توجّه فرمایید.

2

«سُرادِق» معرّب «سراپرده» است، به معنی چادری که بر فراز صحن خانه می‌کشیدند.

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ إِنَّا لا نُضِيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلاً ﴿۳۰﴾

مؤمنانِ نیک‌رفتار [بدانند که‌] پاداش هیچ نیکوکاری را تباه نخواهیم کرد(1).
سوره کهف (18) آیه 30
صفحه

297

سوره

کهف (18)

آیه

30

1

مفهوم این آیه به بیان دیگر در آیات 171 آل‌عمران(3) و 60 رحمن(55) آمده است.

أُولئِكَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ يَلْبَسُونَ ثِياباً خُضْراً مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ مُتَّكِئِينَ فِيها عَلَى الْأَرائِكِ نِعْمَ الثَّوابُ وَ حَسُنَتْ مُرْتَفَقاً ﴿۳۱﴾

باغهای جاودان بهشت در انتظار آنان است [و‌] از کنارشان نهرها جاری است و در آنجا به دستواره‌های(1) زرین آراسته می‌شوند و جامه‌هایی به رنگ سبز(2) از دیبای ظریف و دیبای ستبر در بر دارند، در حالی که بر تختها(3) تکیه زده‌اند؛ [این بهشت‌] پاداش خوب و آرامشگاهی نیکوست(4).
سوره کهف (18) آیه 31
صفحه

297

سوره

کهف (18)

آیه

31

1

اساور: جمع سِوار: دستبند.

2

خضر: جمع اخضر: رنگ سبز.

3

ارائک: جمع اَریکه: تخت.

4

به آیات 17 و 19 سجده(32) توجّه فرمایید.

وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلاً رَجُلَيْنِ جَعَلْنا لِأَحَدِهِما جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنابٍ وَ حَفَفْناهُما بِنَخْلٍ وَ جَعَلْنا بَيْنَهُما زَرْعاً ﴿۳۲﴾

برای آنان [داستان‌] دو مرد را مَثَل بزن که به یکی از آنان دو باغ انگور دادیم که اطراف آن درختان خرما و میان آنها کشتزار پدید آورده بودیم.
سوره کهف (18) آیه 32
صفحه

297

سوره

کهف (18)

آیه

32

كِلْتَا الْجَنَّتَيْنِ آتَتْ أُكُلَها وَ لَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَيْئاً وَ فَجَّرْنا خِلالَهُما نَهَراً ﴿۳۳﴾

هر دو بوستان بدون نقص [و آفت‌] به بار می‌نشست، و میان آنها نهری روان کرده بودیم؛
سوره کهف (18) آیه 33
صفحه

297

سوره

کهف (18)

آیه

33

وَ كانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقالَ لِصاحِبِهِ وَ هُوَ يُحاوِرُهُ أَنَا أَكْثَرُ مِنْكَ مالاً وَ أَعَزُّ نَفَراً ﴿۳۴﴾

و ثمرات [آن‌] در اختیارش بود؛ از این روی ضمن محاوره به معاشر خود گفت: من به لحاظ مال و فرزندان نسبت به تو فزونی دارم(1).
سوره کهف (18) آیه 34
صفحه

297

سوره

کهف (18)

آیه

34

1

پاسخ این گفتار جاهلانه در آیات 55 و 56 مؤمنون(23) و 116 آل‌عمران(3) آمده است.

وَ دَخَلَ جَنَّتَهُ وَ هُوَ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ قالَ ما أَظُنُّ أَنْ تَبِيدَ هذِهِ أَبَداً ﴿۳۵﴾

در حالی که در حق خویش ستم می‌کرد، [با غرور‌] به باغش وارد شد و گفت: باور نمی‌کنم که این [بوستان‌] ‌هیچ‌گاه نابود گردد(1)،
سوره کهف (18) آیه 35
صفحه

298

سوره

کهف (18)

آیه

35

1

شبیه این داستان در آیات 17-33 قلم(68) نیز آمده است.

وَ ما أَظُنُّ السَّاعَةَ قائِمَةً وَ لَئِنْ رُدِدْتُ إِلى رَبِّي لَأَجِدَنَّ خَيْراً مِنْها مُنْقَلَباً ﴿۳۶﴾

و گمان نمی‌کنم که قیامت برپا شود؛ اگر هم به سوی ‌صاحب‌اختیارم بازگردانده شوم، جایگاهی بهتر از این خواهم داشت(1)
سوره کهف (18) آیه 36
صفحه

298

سوره

کهف (18)

آیه

36

1

ولی به هنگام گرفتاری و مجازات، آیات 27-29 حاقه(69) را بر زبان می‌آورند.

قالَ لَهُ صاحِبُهُ وَ هُوَ يُحاوِرُهُ أَ كَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلاً ﴿۳۷﴾

معاشرش ضمن محاوره بدو گفت: مگر [تدبیر و توان‌] خدای را که تو را از خاک و نطفه آفرید و به صورت مرد کاملی سامان داد، انکار می‌کنی؟
سوره کهف (18) آیه 37
صفحه

298

سوره

کهف (18)

آیه

37

لكِنَّا هُوَ اللَّهُ رَبِّي وَ لا أُشْرِكُ بِرَبِّي أَحَداً ﴿۳۸﴾

ولی من(1) [اعتقاد دارم‌] خدا ‌صاحب‌اختیار من است و هیچ کس را [در قدرت و تدبیر‌] با او شریک نمی‌دانم.
سوره کهف (18) آیه 38
صفحه

298

سوره

کهف (18)

آیه

38

1

کلمه «لکنّا» در اصل «لکنَّ أَنَا» می‌باشد.