وَ يا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً وَ يَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلى قُوَّتِكُمْ وَ لا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ ﴿۵۲﴾
و ای قوم من، از صاحباختیار خویش آمرزش بخواهید و به درگاه او بازآیید تا باران آسمان را پیاپی بر شما بفرستد و بر نیروی شما بیفزاید(1) و بزهکارانه روی [از خدای رحمان] برنتابید.227
هود (11)
52
به آیه 96 اعراف(7) توجّه فرمایید.
قالُوا يا هُودُ ما جِئْتَنا بِبَيِّنَةٍ وَ ما نَحْنُ بِتارِكِي آلِهَتِنا عَنْ قَوْلِكَ وَ ما نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ ﴿۵۳﴾
گفتند: ای هود، نشانه روشنی بر ما نیاوردی و ما به گفتار تو از معبودهای خود دست برنمیداریم و به تو ایمان نمیآوریم(1).227
هود (11)
53
به آیه 14 نمل(27) توجّه فرمایید.
إِنْ نَقُولُ إِلاَّ اعْتَراكَ بَعْضُ آلِهَتِنا بِسُوءٍ قالَ إِنِّي أُشْهِدُ اللَّهَ وَ اشْهَدُوا أَنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ ﴿۵۴﴾
تنها چیزی که [درباره تو] میتوانیم بگوییم [این است که] یکی از معبودهای ما به [مشاعر] تو آسیب رسانده است؛ [هود] گفت: خدای را گواه میگیرم و شما نیز گواه باشید که من از بتهایی که در برابر خدا شریک خدا قرار دادهاید، مبرّا هستم.228
هود (11)
54
مِنْ دُونِهِ فَكِيدُونِي جَمِيعاً ثُمَّ لا تُنْظِرُونِ ﴿۵۵﴾
همگی درباره من بدسگالی کنید و مهلتم ندهید.228
هود (11)
55
إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّي وَ رَبِّكُمْ ما مِنْ دَابَّةٍ إِلاَّ هُوَ آخِذٌ بِناصِيَتِها إِنَّ رَبِّي عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۵۶﴾
تنها بر خدای، صاحباختیار من و شما، توکل دارم(1)؛ هیچ موجود زندهای نیست مگر اینکه خدا حاکم بر هستی اوست؛ به راستی که صاحباختیار من بر راهی راست است.228
هود (11)
56
معنای توکل انجام وظیفه خدایی و سپردن نتیجه آن به خداست، بدون هیچ نگرانی و اضطراب از آینده؛ به آیه 122 آلعمران(3) که همین معنی را میرساند، توجه فرمایید.
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ ما أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَيْكُمْ وَ يَسْتَخْلِفُ رَبِّي قَوْماً غَيْرَكُمْ وَ لا تَضُرُّونَهُ شَيْئاً إِنَّ رَبِّي عَلى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ ﴿۵۷﴾
و اگر روی برتابید(1)، من پیامی را که مأمور [ابلاغ] آن به شما شده بودم، به شما رساندم؛ و صاحباختیار من گروهی دیگر را جایگزین شما خواهد کرد؛ و شما هیچ زیانی به او نمیرسانید؛ زیرا صاحباختیار من بر هر چیز نگاهبان است.228
هود (11)
57
کلمه «تولّوا» در اصل «تتولّوا» بوده است.
وَ لَمَّا جاءَ أَمْرُنا نَجَّيْنا هُوداً وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَ نَجَّيْناهُمْ مِنْ عَذابٍ غَلِيظٍ ﴿۵۸﴾
و چون فرمان ما فرارسید، به رحمت خویش، هود و کسانی را که در کنار او ایمان آورده بودند نجات دادیم، و از مجازاتی سخت(1) رهایی بخشیدیم.228
هود (11)
58
به آیات 6-8 حاقه(69) توجّه فرمایید.
وَ تِلْكَ عادٌ جَحَدُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ وَ عَصَوْا رُسُلَهُ وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ ﴿۵۹﴾
این قوم عاد بودند که آیات صاحباختیارشان را دانسته انکار و رسولانش را نافرمانی کردند و پیرو امر هر خودکامه ستیزهجوی شدند(1).228
هود (11)
59
در مورد قوم عاد مطالب دیگری نیز در آیات 65-72 اعراف(7) آمده است.
وَ أُتْبِعُوا فِي هذِهِ الدُّنْيا لَعْنَةً وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَلا إِنَّ عاداً كَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلا بُعْداً لِعادٍ قَوْمِ هُودٍ ﴿۶۰﴾
و در این جهان و روز رستاخیز نفرین به دنبال دارند؛ آگاه باشید که قوم عاد صاحباختیارشان را انکار کردند [که سیه روز شدند]؛ دوری [از رحمت خدا] بر عادیان باد، قوم هود.228
هود (11)
60
وَ إِلى ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فِيها فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُجِيبٌ ﴿۶۱﴾
و بر قوم ثمود(1) برادرشان صالح را [فرستادیم]، گفت: ای قوم من، خدای را بندگی کنید، هیچ معبودی جز او ندارید؛ اوست که شما را از زمین پدید آورد و آبادانی آن را به شما واگذاشت، پس از او آمرزش بخواهید و به درگاهش بازآیید، که صاحباختیار من [به همه] نزدیک(2) و پاسخدهنده است.228
هود (11)
61
طبق آنچه در اعلام فرهنگ المنجد آمده است، ثمود قبیلهای بود که از میان رفته و در سرزمینی به نام حجر واقع در وادی القرای عربستان میزیستهاند و ذکرشان در مدارک تاریخی آشور در قرن هشتم قبل از میلاد آمده است.
معنی و مفهوم نزدیک بودن خدا را از آیات 186 بقره(2) و 56 اعراف(7) استنباط فرمایید.