وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّيْطانَ إِلاَّ قَلِيلاً ﴿۸۳﴾
هنگامی که خبری [حاکی] از امنیت یا خطر [در رابطه با دشمنان] بر آنان برسد، [بدون تحقیق] آن را پخش میکنند؛ و اگر آن [خبر] را به رسول و یا متصدیان امور که از خودشان هستند(1) گزارش میکردند، حقیقت آن را افراد مطّلع و با تشخیصشان درمییافتند؛ به راستی اگر افزونبخشی و رحمت خدا بر شما نبود، جز تعداد قلیلی، [همه] پیرو شیطان میشدید.91
نساء (4)
83
معلوم میشود «اولیالامر» که جمع است، کسانی غیر از شخص پیامبر(ص) هستند؛ و چون موضوع مربوط به زمانی است که حضرت پیامبر(ص) در حال حیات بودند، معلوم میشود کسانی غیر از امام معصوم هر زمان بودهاند. از این روی این کلمه را به «متصدیان امور» ترجمه کردهایم؛ کلمه «منهم» که پس از کلمه «اولیالامر» آمده تأیید دیگری است بر این معنی. واژه «اولیالامر» که در آیه 59 نساء(همین سوره) آمده، در این آیه تفسیر شده است.
فَقاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا تُكَلَّفُ إِلاَّ نَفْسَكَ وَ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَكُفَّ بَأْسَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ اللَّهُ أَشَدُّ بَأْساً وَ أَشَدُّ تَنْكِيلاً ﴿۸۴﴾
در راه خدا به جنگ برخیز؛ تنها نسبت به خود مکلفی، و[لی] مؤمنان را [نیز] ترغیب کن؛ چه بسا خدا سختگیری انکارورزان را بازدارد، که سختگیری و عقوبت خدا شدیدتر است.91
نساء (4)
84
مَنْ يَشْفَعْ شَفاعَةً حَسَنَةً يَكُنْ لَهُ نَصِيبٌ مِنْها وَ مَنْ يَشْفَعْ شَفاعَةً سَيِّئَةً يَكُنْ لَهُ كِفْلٌ مِنْها وَ كانَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ مُقِيتاً ﴿۸۵﴾
هر که موجب خیری [برای دیگران] شود، خود [نیز] از آن بهرهای خواهد داشت؛ و هر که موجب شرّی باشد، از آن سهمی خواهد داشت(1)؛ و خدا بر هر چیز تواناست.91
نساء (4)
85
از جنبه انعکاس اعمال خیر و شر، با آیات 160 انعام(6) و 7 اسراء(17) مقایسه فرمایید. مفهوم شفاعت در دوازده آیه مربوط به زندگی و عالم دنیا آیات 255 بقره(2) ، 85 نساء(4) ، 3 و 18 یونس(10) ، 4 سجده(32) ، 23 یس(36) ، 43 و 44 زمر(39) ، 3 فجر(89) ، 26 نجم(53) ، 28 انبیاء(21) و 23 سبأ(34) و در چهارده آیه مربوط به روز قیامت آیات 48 ، 123 و 254 بقره(2) ، آیات 51 ، 70 و 94 انعام(6) ، 53 اعراف(7) ، 100 تا 102 شعراء(26) ، 12 و 13 روم(30) ، 18 غافر(40) ، 48 مدثر(74) ، 87 مریم(19) ، 109 طه(20) ، 86 زخرف(43) آمده است؛ سه آیه اخیر با استثناء منقطع بیان گردیده است. همچنین در این ارتباط، برای مناسبات روز رستاخیز، آیات 17 تا 19 انفطار(82) ، 16 و 51 غافر(40) ، 25 و 26 غاشیه(88) ، 82 طه(20) ، 33 تا 37 عبس(80) و آیات 9 و 10 طارق(86) را ملاحظه فرمایید.
وَ إِذا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ حَسِيباً ﴿۸۶﴾
هر گاه به شما درودی صمیمانه گویند، نیکوتر از آن و یا معادل آن پاسخ گویید(1)، که خدا بر هر چیز حسابرس است.91
نساء (4)
86
به موجب این آیه پاسخ شایسته به آغازکننده سلام الزامی است.
اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ لا رَيْبَ فِيهِ وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِيثاً ﴿۸۷﴾
خداست که معبودی جز او نیست؛ محقّقاً شما را در روزِ تردیدناپذیرِ رستاخیز جمع میکند(1)؛ [این گفتار خداست] و راستگوتر از خدا کیست؟92
نساء (4)
87
مفهوم آیه به بیان دیگر در آیات 9 آلعمران(3) ، 49 و 50 واقعه(56) و 38 مرسلات(77) آمده است.
فَما لَكُمْ فِي الْمُنافِقِينَ فِئَتَيْنِ وَ اللَّهُ أَرْكَسَهُمْ بِما كَسَبُوا أَ تُرِيدُونَ أَنْ تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلاً ﴿۸۸﴾
چرا در مورد دورویان دو گروه شدید؟ در حالی که خدا به خاطر دستاورد [زشت]شان آنان را نگونسار کرده؛ آیا میخواهید کسی را که خدا گمراه کرده است هدایت کنید(1)؟ هر که را خدا گمراه کرده است، هرگز راهی برای او نخواهی یافت.92
نساء (4)
88
به آیه 27 ابراهیم(14) و یضل اللّه الظالمین توجّه فرمایید.
وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَما كَفَرُوا فَتَكُونُونَ سَواءً فَلا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ أَوْلِياءَ حَتَّى يُهاجِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَخُذُوهُمْ وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ لا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً ﴿۸۹﴾
[دورویان] دوست دارند کاش شما هم به سان آنان به راه انکار گام زنید، و یکسان باشید، پس با هیچ یک از آنان دوستی نکنید تا در راه خدا مهاجرت کنند؛ و اگر [از هجرت] روی برتافتند [و علاقه به جلب محبّت گروه متخاصم داشتند، سوء نیتشان محرز است]، آنان را هر جا که یافتید دستگیر و به قتل برسانید و از میان آنان دوست و یاوری انتخاب نکنید؛92
نساء (4)
89
إِلاَّ الَّذِينَ يَصِلُونَ إِلى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ مِيثاقٌ أَوْ جاؤُكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ يُقاتِلُوكُمْ أَوْ يُقاتِلُوا قَوْمَهُمْ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقاتَلُوكُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقاتِلُوكُمْ وَ أَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَما جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلاً ﴿۹۰﴾
مگر کسانی که وابسته به گروهی باشند که بین شما و آنان پیمانی برقرار است، یا آنان که [با این تعهّد] به سراغ شما میآیند که نسبت به جنگ و ستیز با شما و گروه خود بیعلاقهاند؛ اگر خدا میخواست، آنان را بر شما مسلّط میکرد که با شما بجنگند؛ پس اگر از [تعرض و] جنگ با شما کناره گرفتهاند و ابراز مسالمت کردهاند، خدا برای شما هیچ گونه راه تعرضی علیه آنان نگشوده است.92
نساء (4)
90
سَتَجِدُونَ آخَرِينَ يُرِيدُونَ أَنْ يَأْمَنُوكُمْ وَ يَأْمَنُوا قَوْمَهُمْ كُلَّما رُدُّوا إِلَى الْفِتْنَةِ أُرْكِسُوا فِيها فَإِنْ لَمْ يَعْتَزِلُوكُمْ وَ يُلْقُوا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ وَ يَكُفُّوا أَيْدِيَهُمْ فَخُذُوهُمْ وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ أُولئِكُمْ جَعَلْنا لَكُمْ عَلَيْهِمْ سُلْطاناً مُبِيناً ﴿۹۱﴾
گروه دیگری را خواهید یافت که [موضعی جداگانه دارند و با دورویی] میخواهند از جانب شما و هم از جانب قوم [مشرک] خود ایمن باشند؛ و[لی] هر گاه که به فتنه کشانده شوند، [براحتی] در آن نگونسار شوند(1)؛ اگر از [تعرض علیه] شما کناره نگرفته و ابراز مسالمت نکردند و دست از شما بازنداشتند، آنان را هر جا که یافتید دستگیر و به قتل برسانید(2)؛ ایشان هستند(3) که در برابر آنان شما را در موضعی مسلّط قرار دادهایم.92
نساء (4)
91
برای روشن شدن معنی فتنه مورد بحث در این آیه به زیرنویس آیه 193 بقره(2) مراجعه فرمایید.
این آیه را با توجّه به آیه 61 انفال(8) باید در نظر گرفت. و ان جنحوا للسلم فاجنح لها و توکل علی اللّه
در مورد کلمه «اولئکم» به زیرنویس آیه 95 انعام(6) مراجعه فرمایید.
وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ يَقْتُلَ مُؤْمِناً إِلاَّ خَطَأً وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ دِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلى أَهْلِهِ إِلاَّ أَنْ يَصَّدَّقُوا فَإِنْ كانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَكُمْ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ إِنْ كانَ مِنْ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ مِيثاقٌ فَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلى أَهْلِهِ وَ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ شَهْرَيْنِ مُتَتابِعَيْنِ تَوْبَةً مِنَ اللَّهِ وَ كانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً ﴿۹۲﴾
هیچ مؤمنی را نسزد که مؤمنی دیگر را به قتل برساند، مگر به اشتباه؛ و هر که مؤمنی را به اشتباه به قتل برساند، باید اسیر با ایمانی(1) را آزاد و خون بهایی به خانواده مقتول پرداخت کند، مگر اینکه [خودشان] گذشت کنند(2)؛ اگر [مقتول] مؤمنی از گروه دشمنان شما باشد، باید [فقط] اسیر با ایمانی را آزاد کند؛ و اگر مقتول، وابسته به گروهی باشد که بین شما و آنان پیمانی برقرار است، باید خونبها به خانواده او پرداخت و اسیر با ایمانی را نیز آزاد کند؛ و هر که [توان آن را در خود] نیافت، دو ماه پیاپی - به عنوان پذیرش توبه از جانب خدا - روزه بگیرد؛ و خدا دانایی است فرزانه.93
نساء (4)
92
«رقبه» در لغت به معنی گردن است، ولی اصطلاحاً به هر شخص گرفتاری گفته میشود.
فعل «یصّدّقوا» در اصل «یتصّدقوا» بوده که برای سهولت بیان «تاء» در «صاد» ادغام شده است. فعل مضارع باب تفعّل است.