وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ يَقِيناً ﴿۱۵۷﴾
و این سخنشان که: ما عیسی مسیح فرزند مریم، رسول خدا را(1) کشتیم؛ در حالی که او را نکشتند و به دار نیاویختند، بلکه امر بر آنان مشتبه شد؛ و کسانی که در مورد او اختلاف ورزیدند، خود از آن در تردید و بیاطلاع و پیرو گمان بودند؛ و مسلّماً عیسی را نکشتند؛103
نساء (4)
157
اینکه منکران یهود تصریح میکنند «مسیح پیامبر خدا...» از روی استهزاء است؛ مثل آیه 27 شعراء(26) از زبان فرعون.
بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَ كانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً ﴿۱۵۸﴾
بلکه خدا او را به سوی خویش رفعت داد؛ و خدا فرا دستی فرزانه است.103
نساء (4)
158
وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ إِلاَّ لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً ﴿۱۵۹﴾
تمامی اهلکتاب قبل از مرگ [و در آستانه مرگ که پردهها از برابر چشمها میافتد] به عیسی ایمان میآورند(1)؛ و او در روز رستاخیز بر [صحنه بازخواست] آنها گواه خواهد بود(2).103
نساء (4)
159
با کیفیتی مشابهِ ایمان آوردنی که در آیه 90 یونس(10) آمده است؛ ضمناً در آیه 47 مدثر(74) ساعت مرگ به حالت یقین تعبیر شده است.
این گواهی در آیات 116- 118 مائده(5) آمده است.
فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِينَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ طَيِّباتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيراً ﴿۱۶۰﴾
به سزای ظلمی که از یهودیان سر زد و به سبب بازداشتن فراوان آنان از راه خدا، [پارهای از] نعمتهای پاکیزهای که بر آنان حلال بود، برایشان حرام کردیم(1)؛103
نساء (4)
160
به آیه 146 انعام(6) توجّه فرمایید.
وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَوا وَ قَدْ نُهُوا عَنْهُ وَ أَكْلِهِمْ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ وَ أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ مِنْهُمْ عَذاباً أَلِيماً ﴿۱۶۱﴾
و نیز به خاطر ارتکاب رباخواری، با آنکه از آن نهی شده بودند و خوردن اموال مردم به ناحق؛ و ما برای انکارورزانشان مجازاتی دردناک آماده کردهایم.103
نساء (4)
161
لكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَ الْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَ الْمُقِيمِينَ الصَّلاةَ وَ الْمُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ الْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ أُولئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْراً عَظِيماً ﴿۱۶۲﴾
ولی از میان آنان اهل تحقیق(1) و مؤمنین، به آنچه بر تو و قبل از تو نازل شده است باور دارند. [به آنان] و به ویژه(2) نمازگزاران و زکاتدهندگان و به افرادی که به خدا و روز واپسین باور دارند، پاداشی بزرگ خواهیم داد.103
نساء (4)
162
ذکر اصطلاح «راسخون فی العلم» در مورد بزرگانی از یهودیان، نشان میدهد که مصداق راسخون فی العلم - چنانکه بعضی از مفسّران گفتهاند - منحصر به ائمه دوازدهگانه نیست.
به زیرنویس سوم آیه 177 بقره(2) مراجعه فرمایید.
إِنَّا أَوْحَيْنا إِلَيْكَ كَما أَوْحَيْنا إِلى نُوحٍ وَ النَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَوْحَيْنا إِلى إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ عِيسى وَ أَيُّوبَ وَ يُونُسَ وَ هارُونَ وَ سُلَيْمانَ وَ آتَيْنا داوُدَ زَبُوراً ﴿۱۶۳﴾
ما به تو وحی فرستادیم(1)، همانگونه که به نوح و پیامبران پس از او [مثل] ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و [پیامبران] دودمان[ش(2)] و عیسی و ایّوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم، و [همانگونه که] به داود زبور(3) را عطا کردیم؛104
نساء (4)
163
تناقضی با آنچه در آیات 193 و 194 شعراء(26) در مورد عامل نزول وحی آمده، ندارد؛ چرا ؟
به زیرنویس اوّل آیه 136 بقره(2) مراجعه فرمایید.
زبور مجموعه الهامات داودع است که در «کتاب مقدّس» (مجموعه تورات و انجیل) آمده است. 36داود اولین پیامبر بنیاسرائیل است که در آن قوم به حکومت رسید و قبایل مختلف یهود را با یکدیگر متحد ساخت.
وَ رُسُلاً قَدْ قَصَصْناهُمْ عَلَيْكَ مِنْ قَبْلُ وَ رُسُلاً لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ وَ كَلَّمَ اللَّهُ مُوسى تَكْلِيماً ﴿۱۶۴﴾
و [بر] رسولانی که سرگذشت پارهای از آنان را قبلاً بر تو بازگو کردیم و پارهای دیگر را بازگو نکردهایم [وحی فرستادیم(1)]؛ و [از میان آنان] خدا با موسی به وضوح سخن گفت(2).104
نساء (4)
164
معلوم میشود پیامبران خدا منحصر به کسانی که نامشان در قرآن آمده، نیست؛ و با توجّه به آیه 36 نحل(16) تجلیگاه نبوت الهی، منحصر به بیتالمقدس و عربستان نبوده است.
شرح گفتگوهای مستقیم خدا با موسی را در آیات 12 تا 46 طه(20) ملاحظه فرمایید. یادآوری میشود که به مناسبت همین تکلّمِ خدا با موسی، لقب «کلیم اللّه» به موسی داده شد. و «کلیم» یعنی کسی که با دیگری سخن میگوید؛ به همین مناسبت در برخی موارد یهودیان را هم «کلیمی» مینامند.
رُسُلاً مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ كانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً ﴿۱۶۵﴾
رسولانی بشارتدهنده و هشداردهنده فرستادیم تا پس از این رسولان، برای مردم در برابر خدا، حجّت و دستاویز [عدم اطلاع] باقی نماند(1)؛ که خدا فرا دستی فرزانه است.104
نساء (4)
165
برای روشن شدن این حجّت و توجیه افزوده، به آیات 134 طه(20) و 47 قصص(28) توجّه فرمایید.
لكِنِ اللَّهُ يَشْهَدُ بِما أَنْزَلَ إِلَيْكَ أَنْزَلَهُ بِعِلْمِهِ وَ الْمَلائِكَةُ يَشْهَدُونَ وَ كَفى بِاللَّهِ شَهِيداً ﴿۱۶۶﴾
[معاندین، وحی تو را انکار میکنند] ولی خدا بر [حقیقت] آنچه بر تو نازل کرده که مبتنی بر علم اوست، گواهی میدهد و فرشتگان [نیز] گواهند؛ و خدا به عنوان گواه کافی است.104
نساء (4)
166