وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كانَ صِدِّيقاً نَبِيًّا ﴿۵۶﴾
و [نیز] در این کتاب از ادریس یاد کن که پیامبری راست گفتار بود؛309
مریم (19)
56
وَ رَفَعْناهُ مَكاناً عَلِيًّا ﴿۵۷﴾
و او را به مقامی والا فرا بردیم.309
مریم (19)
57
أُولئِكَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ مِنْ ذُرِّيَّةِ آدَمَ وَ مِمَّنْ حَمَلْنا مَعَ نُوحٍ وَ مِنْ ذُرِّيَّةِ إِبْراهِيمَ وَ إِسْرائِيلَ وَ مِمَّنْ هَدَيْنا وَ اجْتَبَيْنا إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُ الرَّحْمنِ خَرُّوا سُجَّداً وَ بُكِيًّا ﴿۵۸﴾
آنان کسانی بودند که خدا انعامشان کرد - چه پیامبرانی از میان فرزندان آدم و [فرزندانِ] کسانی که همراه نوح بر کشتی سوار کردیم و از فرزندان ابراهیم و یعقوب، چه آنان که [پیامبر نبودند، ولی] هدایتشان کردیم و برگزیدیم چون آیات خدای رحمان بر آنان خوانده میشد، سجدهکنان و گریان به روی میافتادند.309
مریم (19)
58
فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا ﴿۵۹﴾
آنگاه پس از آنان جانشینانی ناشایسته(1) آمدند که نماز [و عبادات] را تباه ساختند و پیرو هوسها شدند و به زودی [کیفر] بیراهی دامنگیرشان خواهد شد؛309
مریم (19)
59
خَلف با سکون «لام» به معنی جانشینان یا فرزندان ناشایسته و خَلَف با فتح «لام» به معنی جانشینان یا فرزندان شایسته میباشد.
إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا يُظْلَمُونَ شَيْئاً ﴿۶۰﴾
مگر کسانی که به توبه و ایمان و عمل شایسته روی برند که در آن صورت، راهی بهشت خواهند شد و مورد کمترین ظلمی قرار نمیگیرند؛309
مریم (19)
60
جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدَ الرَّحْمنُ عِبادَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّهُ كانَ وَعْدُهُ مَأْتِيًّا ﴿۶۱﴾
باغهای جاودان بهشت که خدای رحمان از [عالم] ناپیدا به بندگان خویش وعده داده است؛ و بیگمان وعدهاش فرا رسیدنی است.309
مریم (19)
61
لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً إِلاَّ سَلاماً وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيها بُكْرَةً وَ عَشِيًّا ﴿۶۲﴾
در آنجا [گفتار] یاوهای نخواهند شنید، تنها سلام(1) [و صمیمیت مطرح است]؛ و روزی آنان همواره بامداد و شبانگاه آماده است.309
مریم (19)
62
در مورد وضعیت نیکوکاران در بهشت، به آیات 23 و 24 رعد(13) ، 23 ابراهیم(14) ، 58 یس(36) ، 73 زمر(39) و 34 ق(50) توجّه فرمایید؛ ضمناً استثناء در آیه مورد بحث، منقطع است؛ در زبان عربی، استثناء به دو صورت متصل و منقطع به کار میرود. برخلاف استثناء متصل، در استثناء منقطع، ماهیت مستثنی متفاوت از ماهیت مستثنی عنه است و معنای جمله مقدّم، بدون لحاظ جمله استثناء نیز، صحیح و کامل است. استثناء منقطع در فارسی و سایر زبانها وجود ندارد. موارد دیگری از استثناء منقطع را در آیات 88 شعراء(26) ، 41 دخان(44) ، 25 واقعه(56) و 25 نبأ(78) ملاحظه فرمایید.
تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي نُورِثُ مِنْ عِبادِنا مَنْ كانَ تَقِيًّا ﴿۶۳﴾
این بهشتی است که به هر کس از میان بندگان ما که پرواپیشه باشد، به میراث میدهیم.309
مریم (19)
63
وَ ما نَتَنَزَّلُ إِلاَّ بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ ما بَيْنَ أَيْدِينا وَ ما خَلْفَنا وَ ما بَيْنَ ذلِكَ وَ ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا ﴿۶۴﴾
ما [فرشتگان] جز به فرمان صاحباختیارت فرود نمیآییم؛ وضعیت آینده و گذشته و حال ما در اختیار اوست؛ و صاحباختیار تو [هرگز] فراموشکار نیست.309
مریم (19)
64
رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما فَاعْبُدْهُ وَ اصْطَبِرْ لِعِبادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا ﴿۶۵﴾
صاحباختیار آسمانها و زمین و مابین آنهاست؛ پس [تنها] او را بندگی کن و بر بندگیاش پایدار باش؛ آیا همتایی با ویژگیهای او سراغ داری [که دست نیاز به سویش دراز کنی]؟310
مریم (19)
65