قالَ سَلامٌ عَلَيْكَ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي إِنَّهُ كانَ بِي حَفِيًّا ﴿۴۷﴾
[ابراهیم] گفت: تو را به سلامت(1)؛ از صاحباختیارم برای تو درخواست آمرزش خواهم کرد(2)، که او نسبت به من مهربان است.308
مریم (19)
47
سلام در این گونه موارد مفهوم خداحافظی دارد؛ با آیات 55 قصص(28) و 89 زخرف(43) مقایسه فرمایید. ضمناً آیه بعد که اعلام کنارهگیری ابراهیم است، مؤید این نظر است. در حقیقت این همان دستورالعملی است که در آیات 63 و 72 فرقان(25) آمده است.
با آیه 114 توبه(9) مقایسه فرمایید. و وفای به عهد ابراهیم را در مورد استغفار پدرش در آیه 86 شعراء(26) ملاحظه فرمایید.
وَ أَعْتَزِلُكُمْ وَ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ أَدْعُوا رَبِّي عَسى أَلاَّ أَكُونَ بِدُعاءِ رَبِّي شَقِيًّا ﴿۴۸﴾
من از شما و بتهایی که به جای خدا [به نیایش] میخوانید، کناره میگیرم و صاحباختیارم را [به نیایش] میخوانم، چه بسا از نیایش صاحباختیارم بیبهره نباشم.308
مریم (19)
48
فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَ ما يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ كُلاًّ جَعَلْنا نَبِيًّا ﴿۴۹﴾
چون [ابراهیم] از آنان و بتهایی که به جای خدا بندگی[شان] میکردند کناره گرفت، اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم؛ و به هر یک مقام پیامبری عطا کردیم(1).308
مریم (19)
49
اجابت دعای ابراهیم است که در آیه 100 صافات(37) آمده است. یعقوب فرزند اسحاق و نوه ابراهیم است.
وَ وَهَبْنا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنا وَ جَعَلْنا لَهُمْ لِسانَ صِدْقٍ عَلِيًّا ﴿۵۰﴾
و از رحمت خویش به آنان ارزانی داشتیم و نکونام و بلندآوازهشان کردیم(1).308
مریم (19)
50
پاسخی است به تقاضای خود ابراهیم که در آیه 84 شعراء(26) آمده است.
وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مُوسى إِنَّهُ كانَ مُخْلَصاً وَ كانَ رَسُولاً نَبِيًّا ﴿۵۱﴾
در این کتاب از موسی یاد کن که اخلاصیافته و رسولی پیامبر بود.308
مریم (19)
51
وَ نادَيْناهُ مِنْ جانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ وَ قَرَّبْناهُ نَجِيًّا ﴿۵۲﴾
از کناره خجسته کوه طور(1)، او را فرا خواندیم و در حالی که با وی گفتگو میکردیم(2) او را به مقام قرب خود برگزیدیم.309
مریم (19)
52
ایمن به معنی سمت راست هم هست، ولی اساساً کلمات یمین و میمنه به معنی طرف راست هم در آیات قرآنی، از جمله آیات 8 و 27 و 38 و 90 واقعه(56) و 18 بلد(90) ، به عنوان نشانه و سنبل خیر و برکت و مبارکی آمده و در آیات 12 طه(20) و 16 نازعات(79) ، همین محلّ ندای خدا، به نام سرزمین مقدّس طوی نامیده شده است. حتّی در آیه 30 قصص(28) ، کلمه «مبارک» در مورد محلّ گفتگوی خدا با موسی تصریح شده است. تفسیرهای روحالمعانی، شُبرّ، اضواء البیان، نور و منهجالصادقین ذیل این آیه، ملحوظ داشتن هر دو معنی مبارک و طرف راست را در این آیه روا دانستهاند، ولی تفسیر المیزان مبارک را مردود دانسته است. برخی از مفسّران برای توجیه کاربرد «طرف راست» در مورد کوه - که ظاهرا غیرمنطقی است - گفتهاند منظور طرف راست خود موسی است، در جهتی که حرکت میکرده است؛ ولی این نظر قابل حمل بر عبارت مشابه در آیه 80 طه(20) نمیتواند باشد؛ واللّه اعلم. ضمناً از آیه 44 قصص(28) مشخّص میشود که این محلّ در دامنه غربی کوه طور بوده است.
برجستهترین کلام در این گفتگو، در آیات 12 طه(20) و 30 قصص(28) آمده است. برای تفصیل آن گفتگو به آیات 12 الی 44 طه(20) توجّه فرمایید.
وَ وَهَبْنا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنا أَخاهُ هارُونَ نَبِيًّا ﴿۵۳﴾
و از رحمت خویش، برادرش هارون پیامبر را [برای همکاری] به او ارزانی داشتیم(1).309
مریم (19)
53
پاسخی است به تقاضای خود موسی که در آیات 29-32 طه(20) آمده است.
وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِسْماعِيلَ إِنَّهُ كانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ كانَ رَسُولاً نَبِيًّا ﴿۵۴﴾
در این کتاب از اسماعیل یاد کن که در وعدههایش صادق(1) و رسولی پیامبر بود.309
مریم (19)
54
اشاره به وفای عهد اسماعیل است در برابر پدر برای اجرای وحی خدا در مورد ذبحش؛ به آیات 102 و 103 صافات(37) توجّه فرمایید.
وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ وَ كانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا ﴿۵۵﴾
و همواره خانواده خویش را به نماز و زکات فرا میخواند و مورد پسند صاحباختیارش بود.309
مریم (19)
55
وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كانَ صِدِّيقاً نَبِيًّا ﴿۵۶﴾
و [نیز] در این کتاب از ادریس یاد کن که پیامبری راست گفتار بود؛309
مریم (19)
56