فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿۳۷﴾
امّا گروهها [یی] از میان آنان به اختلاف پرداختند(1)؛ وای بر انکارورزان از [هنگام] حضور در روزِ بزرگِ [رستاخیز].307
مریم (19)
37
گروهی عیسی را پسر خدا میدانستند، که در آیه 30 توبه(9) آمده است؛ گروهی دیگر او را خدا میدانستند که در آیه 17 مائده(5) آمده است؛ گروهی دیگر هم او را یکی از خدایان سهگانه میدانستند که در آیه 73 مائده(5) آمده است. حرف «من» در «من بینهم» برای تبعیض است و نشان میدهد که گروهی هم در عقیده حق باقی ماندند و اختلافکنندگان از بین آنان برخاستند.
أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنا لكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ ﴿۳۸﴾
روزی که به پیشگاه ما بازآیند، چه خوب شنوا و بینا هستند(1)! ولی این ستمگران، امروز [که باید حقیقت را دریابند] در گمراهی آشکاری فرورفتهاند.307
مریم (19)
38
به آیات 12 سجده(32) و 22 ق(50) و نیز به زیرنویس دوم آیه 124 طه(20) توجّه فرمایید. ضمناً عبارت «اَسمِع بِهِم وَ اَبصِر» در اصل «اَسمِع بِهِم وَ اَبصِر بِهِم» بوده که با زیبایی و اختصار، بیان شده است. دو فعل «اَسمِع بِهِم» و «اَبصِر بِهِم» فعل تعجّب میباشد؛ به طور کلی وزنِ «اَفعِل بِ» وزنِ صیغه تعجب است که دو مرتبه در این آیه در مورد وضعیت حسرتبار منکران در قیامت، و دو مرتبه در آیه 26 کهف(18) در وصف خدا آمده است. وزن دیگر صیغه تعجب، «ما اَفعَلَ» است که یک بار در آیه 175 بقره(2) به کار رفته است.
وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ هُمْ فِي غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا يُؤْمِنُونَ ﴿۳۹﴾
آنان را از روز حسرت و پشیمانی هشدار بده - آنگاه که کار به پایان رسیده است [ولی امروز] در غفلت و ناباوریاند(1).308
مریم (19)
39
مفهوم این آیه به بیان دیگر در آیات 31 انعام(6) و 56 زمر(39) آمده است.
إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَ مَنْ عَلَيْها وَ إِلَيْنا يُرْجَعُونَ ﴿۴۰﴾
تنها وارث زمین و اهلش ماییم و همه به پیشگاه ما بازگردانده میشوند(1)308
مریم (19)
40
مفهوم این آیه به بیان دیگر در آیات 26 و 27 رحمن(55) و 23 حجر(15) آمده است.
وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِبْراهِيمَ إِنَّهُ كانَ صِدِّيقاً نَبِيًّا ﴿۴۱﴾
در این کتاب از ابراهیم یاد کن که پیامبری راست گفتار بود.308
مریم (19)
41
إِذْ قالَ لِأَبِيهِ يا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ ما لا يَسْمَعُ وَ لا يُبْصِرُ وَ لا يُغْنِي عَنْكَ شَيْئاً ﴿۴۲﴾
آنگاه که با پدرش گفت: پدرم(1)، چرا [خدای را رها کرده] چیزی را بندگی میکنی که نه میشنود و نه میبیند و هیچ اثری برای تو ندارد؟!308
مریم (19)
42
به زیرنویس اوّل آیه 100 یوسف(12) مراجعه فرمایید.
يا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ ما لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِراطاً سَوِيًّا ﴿۴۳﴾
پدرم، من آگاهیهایی دارم که برای تو حاصل نشده است، از من پیروی کن تا به راه درست هدایتت کنم.308
مریم (19)
43
يا أَبَتِ لا تَعْبُدِ الشَّيْطانَ إِنَّ الشَّيْطانَ كانَ لِلرَّحْمنِ عَصِيًّا ﴿۴۴﴾
پدرم، شیطان را بندگی مکن، که او در مقابل خدای رحمان نافرمان بود.308
مریم (19)
44
يا أَبَتِ إِنِّي أَخافُ أَنْ يَمَسَّكَ عَذابٌ مِنَ الرَّحْمنِ فَتَكُونَ لِلشَّيْطانِ وَلِيًّا ﴿۴۵﴾
پدرم، از آن میترسم که مجازاتی از جانب خدای رحمان بر تو رسد و دوست شیطان باشی.308
مریم (19)
45
قالَ أَ راغِبٌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتِي يا إِبْراهِيمُ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لَأَرْجُمَنَّكَ وَ اهْجُرْنِي مَلِيًّا ﴿۴۶﴾
[پدرش] گفت: آیا به معبودهای من بیعلاقهای(1) اِی ابراهیم؟! اگر [از مخالفت] باز نایستی، سنگسارت میکنم؛ [برو] و دیرگاهی از من دور باش.308
مریم (19)
46
«رغبت» به معنی تمایل است، امّا وقتی با حرف «عن» همراه باشد، معنی بیمیلی پیدا میکند.