وَ قالَ فِرْعَوْنُ يا أَيُّهَا الْمَلَأُ ما عَلِمْتُ لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرِي فَأَوْقِدْ لِي يا هامانُ عَلَى الطِّينِ فَاجْعَلْ لِي صَرْحاً لَعَلِّي أَطَّلِعُ إِلى إِلهِ مُوسى وَ إِنِّي لَأَظُنُّهُ مِنَ الْكاذِبِينَ ﴿۳۸﴾
فرعون گفت: ای سران [قوم] برای شما معبودی جز خودم نمیشناسم؛ و ای هامان، برای من در کوره آجر بزن و بنایی بلند بساز شاید به معبود موسی پی ببرم؛ با آنکه او را دروغپرداز میپندارم.
سوره قصص (28) آیه 38
صفحه
389
سوره
قصص (28)
آیه
38
وَ اسْتَكْبَرَ هُوَ وَ جُنُودُهُ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ إِلَيْنا لا يُرْجَعُونَ ﴿۳۹﴾
فرعون و سپاهیانش به ناحق در آن سرزمین سروری میخواستند و تصوّر میکردند که به پیشگاه ما بازگردانده نخواهند شد.
سوره قصص (28) آیه 39
صفحه
389
سوره
قصص (28)
آیه
39
فَأَخَذْناهُ وَ جُنُودَهُ فَنَبَذْناهُمْ فِي الْيَمِّ فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الظَّالِمِينَ ﴿۴۰﴾
او و سپاهیانش را گرفتیم و آنان را به رود(1) [نیل] افکندیم؛ ببین سرانجام ستمگران چگونه بود.
سوره قصص (28) آیه 40
صفحه
389
سوره
قصص (28)
آیه
40
1
در زبان عرب، کلمات «یم» و «بحر» به معنای دریا، برای آبهای وسیع و رودهای بزرگ هم بکار میرود و اینجا منظور از یم، رود نیل است.
وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ لا يُنْصَرُونَ ﴿۴۱﴾
و آنان را [با دادن مهلت و امکانات] پیشوایانی گرداندیم که [پیروان خود را] به آتش دوزخ فرا میخواندند(1)؛ و روز رستاخیز مورد یاری قرار نخواهند گرفت.
سوره قصص (28) آیه 41
صفحه
389
سوره
قصص (28)
آیه
41
1
به آیه 98 هود(11) توجّه فرمایید.
وَ أَتْبَعْناهُمْ فِي هذِهِ الدُّنْيا لَعْنَةً وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ هُمْ مِنَ الْمَقْبُوحِينَ ﴿۴۲﴾
در این جهان از پی آنان نفرین فرستادیم؛ و روز رستاخیز زشت منظر خواهند بود(1).
سوره قصص (28) آیه 42
صفحه
389
سوره
قصص (28)
آیه
42
1
به آیه 60 زمر(39) توجّه فرمایید.
وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ مِنْ بَعْدِ ما أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ الْأُولى بَصائِرَ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿۴۳﴾
پس از هلاک نسلهای پیشین(1)، به موسی کتاب دادیم که بصیرت(2) و هدایت و رحمتی برای مردم بود، بسا که پند پذیرند.
سوره قصص (28) آیه 43
صفحه
389
سوره
قصص (28)
آیه
43
1
به آیه 44 یونس(10) توجّه فرمایید. ضمناً واژه «قرون» علاوه بر زمان، به معنی «اهل زمان» نیز میباشد.
2
بصائر: جمع بصیرة: بینش.
وَ ما كُنْتَ بِجانِبِ الْغَرْبِيِّ إِذْ قَضَيْنا إِلى مُوسَى الْأَمْرَ وَ ما كُنْتَ مِنَ الشَّاهِدِينَ ﴿۴۴﴾
و آنگاه که به موسی فرمان [پیامبری] دادیم، تو در دامنه غربی [کوه طور] حضور نداشتی و شاهد ماجرا نبودی.
سوره قصص (28) آیه 44
صفحه
390
سوره
قصص (28)
آیه
44
وَ لكِنَّا أَنْشَأْنا قُرُوناً فَتَطاوَلَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ وَ ما كُنْتَ ثاوِياً فِي أَهْلِ مَدْيَنَ تَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِنا وَ لكِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ ﴿۴۵﴾
ولی [پس از موسی] نسلهایی پدید آوردیم که عمرشان به درازا کشید [و قرنها از داستان موسی گذشت]؛ تو هم در میان مردم مدین مقیم نبودی که [از داستان مطّلع باشی و] آیات ما را [که بیانگر داستان او در آنجاست] بر مشرکین بخوانی، و لیکن ما بودیم که فرستنده [این آیات] بودیم.
سوره قصص (28) آیه 45
صفحه
390
سوره
قصص (28)
آیه
45
وَ ما كُنْتَ بِجانِبِ الطُّورِ إِذْ نادَيْنا وَ لكِنْ رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أَتاهُمْ مِنْ نَذِيرٍ مِنْ قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿۴۶﴾
و آن دم که [به موسی] ندا دادیم، کنار کوه طور نبودی، ولی به عنوان رحمتی از جانب صاحباختیارت [بر تو وحی رسید] تا گروهی را که قبل از تو هشداردهندهای به سراغشان نیامده است، هشدار دهی، بسا که پند پذیرند.
سوره قصص (28) آیه 46
صفحه
390
سوره
قصص (28)
آیه
46
وَ لَوْ لا أَنْ تُصِيبَهُمْ مُصِيبَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَيَقُولُوا رَبَّنا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَيْنا رَسُولاً فَنَتَّبِعَ آياتِكَ وَ نَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۴۷﴾
اگرنه این بود که چون به سزای رفتار گذشته خود دچار آسیبی شوند، [حجّت آورند و] گویند: صاحباختیارا، چرا رسولی بر ما نفرستادی تا آیات تو را پیروی کنیم و ایمان آوریم، [بدون اعزام پیامبر مجازاتشان میکردیم(1)].
سوره قصص (28) آیه 47
صفحه
390
سوره
قصص (28)
آیه
47
1
به آیه 165 نساء(4) توجّه فرمایید.