وَ جاءَ فِرْعَوْنُ وَ مَنْ قَبْلَهُ وَ الْمُؤْتَفِكاتُ بِالْخاطِئَةِ ﴿۹﴾
فرعون و [اقوام] قبل از او و [مردمِ] شهرهای زیر و روشده(1) مرتکب خطا [و نافرمانی] شدند.567
حاقه (69)
9
منظور قوم لوط است؛ به آیه 82 هود(11) توجّه فرمایید.
فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رابِيَةً ﴿۱۰﴾
و رسول پروردگارشان را نافرمانی کردند، [خدا هم] به کیفری سخت گرفتارشان کرد.567
حاقه (69)
10
إِنَّا لَمَّا طَغَى الْماءُ حَمَلْناكُمْ فِي الْجارِيَةِ ﴿۱۱﴾
هنگامی که سیلاب طغیان کرد، [نیاکان] شما را بر کشتی [نوح] سوار کردیم،567
حاقه (69)
11
لِنَجْعَلَها لَكُمْ تَذْكِرَةً وَ تَعِيَها أُذُنٌ واعِيَةٌ ﴿۱۲﴾
تا آن را برای شما وسیله تذکری قرار دهیم و گوشهای شنوا آن را فرا گیرد.567
حاقه (69)
12
فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ نَفْخَةٌ واحِدَةٌ ﴿۱۳﴾
آنگاه که دمیده شود در صدادهنده بزرگ، دمیدنی واحد567
حاقه (69)
13
وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ فَدُكَّتا دَكَّةً واحِدَةً ﴿۱۴﴾
و زمین و کوهها [از جای] برداشته شوند و با یک ضربه متلاشی گردند،567
حاقه (69)
14
فَيَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْواقِعَةُ ﴿۱۵﴾
آن روز، واقعه[ی عظیمِ رستاخیز] به وقوع میپیوندد،567
حاقه (69)
15
وَ انْشَقَّتِ السَّماءُ فَهِيَ يَوْمَئِذٍ واهِيَةٌ ﴿۱۶﴾
و آسمان بشکافد، که در آن روز سست و نااستوار است،567
حاقه (69)
16
وَ الْمَلَكُ عَلى أَرْجائِها وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمانِيَةٌ ﴿۱۷﴾
و فرشتگان بر کرانههای آسمان [برای انجام مأموریت] موضع میگیرند؛ و در آن روز، عرش صاحباختیارت را هشت [فرشته] بر فرازشان حمل میکنند(1).567
حاقه (69)
17
معنی و مفهوم آیه ابهام دارد، به آیه 7 آلعمران(3) و زیرنویس آن توجّه فرمایید.
يَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لا تَخْفى مِنْكُمْ خافِيَةٌ ﴿۱۸﴾
آن روز همه شما [بر دادگاه عدالت] عرضه میشوید و هیچ سرّی از [اسرار] شما پنهان نخواهد ماند(1).567
حاقه (69)
18
به آیات 49 کهف(18) و 9 طارق(86) توجّه فرمایید.
فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ ﴿۱۹﴾
پس هر که کارنامهاش به دست راستش داده شود، [با شادمانی] گوید: بیایید(1) کارنامه مرا(2) بخوانید؛567
حاقه (69)
19
هاؤُم: اسم الفعل است به معنی بگیرید.
حرف «ة» در آخر واژه «کتابیه» و نیز واژههای: حسابیه، مالیه و سلطانیه در آیات بعدی، هاء سکته نامیده میشود و معنی خاصی ندارد.
إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسابِيَهْ ﴿۲۰﴾
یقین داشتم که حساب [عملکرد] خویش را خواهم دید؛567
حاقه (69)
20
فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ ﴿۲۱﴾
او در بهشت برین که میوههایش(1) در دسترس است، زندگی رضایتبخشی خواهد داشت.567
حاقه (69)
21
قطوف: جمع قِطف: میوههای چیده شده.
فِي جَنَّةٍ عالِيَةٍ ﴿۲۲﴾
ترجمه این آیه، در آیه قبل ادغام شده است.567
حاقه (69)
22
قُطُوفُها دانِيَةٌ ﴿۲۳﴾
ترجمه این آیه، در آیه قبل ادغام شده است.567
حاقه (69)
23
كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخالِيَةِ ﴿۲۴﴾
در برابر رفتار گذشته خود، گوارا بخورید و بیاشامید.567
حاقه (69)
24
وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ فَيَقُولُ يا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتابِيَهْ ﴿۲۵﴾
امّا هر که کارنامهاش به دست چپش داده شود، میگوید: کاش کارنامهام را نداده بودند؛567
حاقه (69)
25
وَ لَمْ أَدْرِ ما حِسابِيَهْ ﴿۲۶﴾
و از حسابم خبر نداشتم؛567
حاقه (69)
26
يا لَيْتَها كانَتِ الْقاضِيَةَ ﴿۲۷﴾
ای کاش مرگ پایان کار بود(1)؛567
حاقه (69)
27
به آیه 40 نبأ(78) هم توجّه فرمایید.
ما أَغْنى عَنِّي مالِيَهْ ﴿۲۸﴾
اموالم سودی به حال من نداشت و سلطهام از دست رفت(1)؛567
حاقه (69)
28
مصداق آن را در آیات 1 و 2 مسد(111) ملاحظه فرمایید.
هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَهْ ﴿۲۹﴾
ترجمه این آیه، در آیه قبل ادغام شده است.567
حاقه (69)
29
خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ﴿۳۰﴾
[آنگاه گویند:] دستگیر و در بندش کنید،567
حاقه (69)
30
ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ ﴿۳۱﴾
و او را به دوزخ درآورید،567
حاقه (69)
31
ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُها سَبْعُونَ ذِراعاً فَاسْلُكُوهُ ﴿۳۲﴾
و با زنجیری به طول هفتاد ذراع(1) مقیدش کنید.567
حاقه (69)
32
عدد هفتاد نیز همچون عدد هفت، عدد تکثیر است؛ مؤید آن آیه 80 توبه(9) میباشد؛ ضمناً «ذراع» فاصله آرنج تا نوک انگشت میانه است که تقریباً معادلِ نیم متر است. این واحد طول عملاً متروک شده است.
إِنَّهُ كانَ لا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ ﴿۳۳﴾
زیرا به خدای بزرگ ایمان نداشت،567
حاقه (69)
33
وَ لا يَحُضُّ عَلى طَعامِ الْمِسْكِينِ ﴿۳۴﴾
و [کسی را] بر غذا دادنِ بینوا ترغیب نمیکرد.567
حاقه (69)
34