وَ لَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا ما آتاهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ سَيُؤْتِينَا اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ رَسُولُهُ إِنَّا إِلَى اللَّهِ راغِبُونَ ﴿۵۹﴾
[چقدر بهتر بود] اگر به آنچه خدا و رسولش به ایشان عطا میکنند، خرسند میشدند و میگفتند: [لطف] خدا ما را بس و خدا و رسولش از افزونبخشی خود [باز هم] به ما عطا خواهند کرد؛ تنها به خدا گرایش [و امیدواری] داریم.196
توبه (9)
59
إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساكِينِ وَ الْعامِلِينَ عَلَيْها وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَ فِي الرِّقابِ وَ الْغارِمِينَ وَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿۶۰﴾
کمکهای مالی تنها برای نیازمندان و بینوایان و کارگزاران آن است و [نیز] کسانی که دلجویی میشوند و در [راه] آزاد کردن گرفتاران(1) و خسارت دیدگان و واماندگان و [هرگونه هزینه] در راه خداست، به عنوان فریضهای از جانب خدا؛ و خدا دانایی است فرزانه.196
توبه (9)
60
معنی تحتاللفظ آن «در گردنها» است ولی منظور آزاد کردن هر کسی است که به نوعی گرفتار باشد.
وَ مِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ ﴿۶۱﴾
پارهای از آنان پیامبر را میآزارند و میگویند: خوشباور است(1)؛ بگو: توجّه او به صحبتها به نفع شماست؛ به خدا ایمان دارد و [گفتار] مؤمنان را تصدیق میکند و رحمتی است برای مؤمنینِ شما؛ و کسانی که رسول خدا را میآزارند، مجازاتی دردناک [در انتظار] دارند.196
توبه (9)
61
واژه «اُذُن» به معنی گوش است ولی منظور آدم خوشباور و دهن بین است. نامیدن انسان به عضو شنوایی اذن و عضو بینایی (عین) به ترتیب برای مبالغه در مورد خوشباوری و جاسوسی است.
يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ لِيُرْضُوكُمْ وَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَحَقُّ أَنْ يُرْضُوهُ إِنْ كانُوا مُؤْمِنِينَ ﴿۶۲﴾
به خدا سوگند یاد میکنند تا شما را راضی نگاه دارند(1)، و[لی] اگر ایمان میداشتند، سزاوارتر این بود که خدا و رسولش را(2) خشنود کنند.197
توبه (9)
62
اشاره به گفتار دورویانی است که به بهانههای واهی از شرکت در جنگ تبوک طفره رفتند و پس از بازگشت پیروزمندانه یاران پیامبر، سعی در توجیه عمل خود داشتند.
در مواردی که بیان یکی از دو چیز به منزله بیان هر دو آنها باشد، کاربرد ضمیر مفرد «ه» به جای ضمیر مثنّی «هما» جایز است. مقایسه این آیه با آیه 80 نساء(4) مؤید این نظر است. ضمایر مفرد در آیات 45 بقره(2) ، 34 توبه(همین سوره) و 11 جمعه(62) از همین مقوله است.
أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ يُحادِدِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَأَنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِداً فِيها ذلِكَ الْخِزْيُ الْعَظِيمُ ﴿۶۳﴾
مگر نمیدانند که هر که با خدا و رسولش مخالفت ورزد، جاودانه در آتش دوزخ خواهد بود؛ رسوایی بزرگ همین است.197
توبه (9)
63
يَحْذَرُ الْمُنافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُمْ بِما فِي قُلُوبِهِمْ قُلِ اسْتَهْزِؤُا إِنَّ اللَّهَ مُخْرِجٌ ما تَحْذَرُونَ ﴿۶۴﴾
دورویان از آن بیم دارند که سورهای بر ضدّ آنان نازل شود و از آنچه در دلهایشان است به مؤمنان خبر دهد؛ بگو: استهزاء کنید(1)، که خدا رازی را که [از بروزش] بیم دارید، برملا خواهد ساخت(2).197
توبه (9)
64
با آیه 14 بقره(2) مقایسه فرمایید.
معنی و مفهوم این آیه به بیان دیگری در آیات 29 و 30 محمّد(47) آمده است.
وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ إِنَّما كُنَّا نَخُوضُ وَ نَلْعَبُ قُلْ أَ بِاللَّهِ وَ آياتِهِ وَ رَسُولِهِ كُنْتُمْ تَسْتَهْزِؤُنَ ﴿۶۵﴾
اگر از آنان [درباره تمسخرشان] بپرسی، مسلّماً خواهند گفت: [سخنان] بیهوده میگفتیم و بازی میکردیم؛ بگو: آیا به خدا و آیات او و رسولش استهزاء میکردید(1)؟197
توبه (9)
65
معنی و مفهوم این آیه، به بیان دیگر در آیه 15 نور(24) هم آمده است.
لا تَعْتَذِرُوا قَدْ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ إِنْ نَعْفُ عَنْ طائِفَةٍ مِنْكُمْ نُعَذِّبْ طائِفَةً بِأَنَّهُمْ كانُوا مُجْرِمِينَ ﴿۶۶﴾
عذر نیاورید، شما پس از ایمان به سوی انکار رفتهاید؛ اگر از گروهی از شما [که احیانا توبه کنند(1)] بگذریم، گروه دیگر را به [کیفر] اینکه بزهکار بودند مجازات خواهیم کرد.197
توبه (9)
66
برای توجیه افزوده، به توبهای که در آیه 74 توبه(همین سوره) به آن اشاره شده است توجّه فرمایید.
الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَ يَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّ الْمُنافِقِينَ هُمُ الْفاسِقُونَ ﴿۶۷﴾
مردان و زنان دورو، همه بر کیش یکدیگرند، به ناپسند فرا میخوانند و از رفتار شایسته بازمیدارند و دست خود را [از انفاق و خیر] میبندند؛ خدا را فراموش کردند، خدا [هم] آنان را به فراموشی سپرد(1)؛ زیرا دورویان منحرفند.197
توبه (9)
67
مفهوم عبارت اخیر را به بیان کاملتر در آیه 51 اعراف(7) ملاحظه فرمایید؛ به آیات 126 طه(20) و 19 حشر(59) هم در همین زمینه توجّه فرمایید. لازم به یادآوری است که در بخش انتهایی آیه 64 مریم(19) آمده است: «خدای تو فراموشکار نیست» بنابراین، منظور از فراموشی خدا، در اینجا بیاعتنایی است و عبارت مورد بحث از نوع هنر مشاکله در کلام است. شبیه همین عبارت در آیات 14 و 15 بقره(2) و 40 شوری(42) و آیات دیگری از قرآن آمده که آنها هم از همین مقوله است.
وَعَدَ اللَّهُ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْكُفَّارَ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها هِيَ حَسْبُهُمْ وَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذابٌ مُقِيمٌ ﴿۶۸﴾
خدا به مردان و زنان دورو و انکارورزان وعده آتش دوزخ داده است که جاودانه در آن به سر برند؛ و همین بر آنان بس؛ خدا نفرینشان کرده است و مجازاتی پاینده دارند(1).197
توبه (9)
68
وضع افرادی که نقطه مقابل این گروه هستند، در آیه 72 توبه(همین سوره) آمده است.