اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَ ما أُمِرُوا إِلاَّ لِيَعْبُدُوا إِلهاً واحِداً لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ سُبْحانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿۳۱﴾
آنان احبار(1) و راهبانشان(2) و مسیح فرزند مریم را به جای خدا صاحباختیار(3) خود تلقّی کردند، در حالی که دستورشان جز این نبود که تنها معبود یگانه را بندگی کنند، که معبودی جز او نیست؛ او منزّه است از افرادی که [در قدرت و تدبیر] با او سهیم تلقّی میکنند.191
توبه (9)
31
«احبار» جمع «حبر» به معنی علمای دینی و منظور پیشوایان دینی یهودیان است.
«رهبان» جمع راهب به معنی پارسا و عبادت پیشه است و منظور پیشوایان دینی مسیحیان است.
ارباب جمع ربّ است و در فارسی همین کلمه به عنوان مفرد به کار میرود.
يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ يَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ ﴿۳۲﴾
می خواهند نور خدا را(1) با گفتار [باطل] خویش خاموش سازند و خدا مصرّ است که نور خویش را کامل کند، هرچند که انکارورزان ناخشنود باشند.192
توبه (9)
32
منظور قرآن است؛ به آیات 174 نساء(4) و 8 تغابن(64) توجّه فرمایید.
هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ ﴿۳۳﴾
اوست که رسولش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه ادیان پیروز گرداند، هرچند که شرکورزان ناخشنود باشند.192
توبه (9)
33
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيراً مِنَ الْأَحْبارِ وَ الرُّهْبانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ الَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ ﴿۳۴﴾
ای ایمانآوردگان(1)، بسیاری از احبار و راهبان اموال مردم را به ناروا میخورند و [مردم را] از راه خدا بازمیدارند؛ و کسانی را که طلا و نقره را گنجینه ساخته و در راه خدا انفاق نمیکنند از مجازاتی دردناک خبرشان ده(2)192
توبه (9)
34
به زیرنویس آیه 29 نساء(4) و زیرنویس اول آیه 267 بقره(2) مراجعه فرمایید.
به زیرنویس دوم آیه 21 آلعمران(3) مراجعه فرمایید.
يَوْمَ يُحْمى عَلَيْها فِي نارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوى بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هذا ما كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ ﴿۳۵﴾
روزی که آن [سکهها] در آتش دوزخ تافته شود، پیشانی(3) و پهلو و پشتشان را با آن داغ کنند؛ [به آنان خطاب شود:] این همان گنجینهای است که برای خود اندوختید، پس [بازتاب] اندوخته خود را بچشید.192
توبه (9)
35
جباه: جمع جبهه: پیشانی. جنوب: جمع جنب: پهلو. ظهور: جمع ظهر: پشت.
إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِي كِتابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ وَ قاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَما يُقاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ ﴿۳۶﴾
شمار ماهها نزد خدا، در کتاب [آفرینش] الهی از همان روز که آسمانها و زمین را آفرید، دوازده ماه است که چهار ماه از آن [ماههای] حرام است(1) [و جنگ در آن ممنوع شده است]؛ این است قانون [برحق و] پایدار؛ در آن ماهها [با جنگ و خونریزی] به یکدیگر ستم مکنید و همانگونه که مشرکان همگی به جنگ شما برمیخیزند، شما هم همگی به جنگشان برخیزید؛ و بدانید که خدا با پرواپیشگان است.192
توبه (9)
36
حُرُم: جمع حرام و منظور ماههای ذیقعده، ذیحجه، محرم و رجب است که جنگیدن در آنها حرام است.
إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيادَةٌ فِي الْكُفْرِ يُضَلُّ بِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُحِلُّونَهُ عاماً وَ يُحَرِّمُونَهُ عاماً لِيُواطِؤُا عِدَّةَ ما حَرَّمَ اللَّهُ فَيُحِلُّوا ما حَرَّمَ اللَّهُ زُيِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمالِهِمْ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ ﴿۳۷﴾
به تأخیر انداختن ماههای حرام [و بر هم زدن ترتیب اصلیاش] زیاده [روی] در انکار است که انکارورزان بدان وسیله به گمراهی کشیده میشوند؛ یک سال [جنگ در] آن [ماه] را روا میدانند [و حرمتش را برای ماه بعد قرار میدهند] و یک سال حرام میشمرند تا با شمار ماههایی که خدا حرام کرده است هماهنگ سازند و [با این حیله] آنچه را خدا حرام کرده است، حلال سازند؛ کردار زشتشان در نظرشان آراسته شده است(1)؛ و خدا انکارورزان را هدایت نخواهد کرد.193
توبه (9)
37
در رابطه با عبارت اخیر، به آیه 25 فصلت(41) و نیز به آیات 103-105 کهف(18) از جهت دیگر توجّه فرمایید.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ما لَكُمْ إِذا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَ رَضِيتُمْ بِالْحَياةِ الدُّنْيا مِنَ الْآخِرَةِ فَما مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا فِي الْآخِرَةِ إِلاَّ قَلِيلٌ ﴿۳۸﴾
ای ایمانآوردگان، شما را چه شده که وقتی به شما گفته میشود: برای جنگ در راه خدا حرکت کنید، به زمین میچسبید(1)؟! آیا به جای آخرت به زندگی دنیا دل خوش کردهاید؟ برخورداری [گذرای] زندگی دنیا در برابر [رستگاری در] آخرت بسیار ناچیز است.193
توبه (9)
38
واژه «اثاقلتم» در اصل «تثاقلتم» است و از باب تفاعل میباشد.
إِلاَّ تَنْفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذاباً أَلِيماً وَ يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ وَ لا تَضُرُّوهُ شَيْئاً وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۳۹﴾
اگر رهسپار [جهاد] نشوید(1)، [خدا] شما را به مجازاتی دردناک مجازات خواهد کرد، و گروهی دیگر را جایگزین شما خواهد کرد. شما [با تخلّف از جهاد] هیچ زیانی به او نمیرسانید؛ و خدا بر هر کاری تواناست.193
توبه (9)
39
«اِلا تنفروا»: در اصل «اِن لا تنفروا» است. همچنین است «اِلا تنصروه» در ابتدای آیه بعد.
إِلاَّ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُما فِي الْغارِ إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها وَ جَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلى وَ كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۴۰﴾
اگر شما پیامبر را یاری نکنید [خدا متوجّه اوست]، در آن هنگام که انکارورزان [از مکه] اخراجش کردند، در حالی که یکی از دو نفر بود، خدا یاریاش کرد؛ وقتی که در غار [ثور مخفی] بودند، به معاشر خود [ابوبکر] میگفت: اندوهگین مباش، که خدا با ماست(1)؛ آنگاه خدا [در آن شرایط بحرانی] آرامش [خاطری از جانب] خویش بر پیامبر القاء کرد و با سپاهیانی که شما مشاهده نمیکردید، نیرومندش کرد(2) و آرمان انکارورزان را [در موضع] ضعیفتر قرار داد؛ و [آگاه باشید که] خواست و آرمان خداست که برتر است؛ و خدا فرادستی فرزانه است(3).193
توبه (9)
40
به آیه 128 نحل(16) توجّه فرمایید.
امدادهای الهی به وسیله فرشتگان که با عنوان لشکریان نامرئی در این آیه به آن اشاره شده است، در جنگهای بدر، احزاب و حنین هم به کمک پیامبرص آمدند که به ترتیب در آیات 12 انفال(8) ، 9 احزاب(33) و 25 و 26 توبه(همین سوره) آمده است؛ ضمناً به آیه 51 غافر(40) نیز توجّه فرمایید.
این آیه به داستان هجرت پیامبر از مکه به مدینه اشاره دارد که متعاقب توطئه مشرکین انجام شد؛ مفسّران نقل کردهاند وقتی که پیامبرص به وحی خدا از تصمیم کفّار برای قتلش آگاه شد، آن شب علیع در اطاق پیامبر خوابید و آن حضرت شبانه به اتفاق ابوبکر از مکه خارج شدند. مشرکین اطراف خانه را محاصره کردند و علی را به تصوّر اینکه پیامبر است، تحت نظر گرفتند. صبح ناگهان به درون خانه یورش بردند. چون متوجّه خروج پیامبر شدند، با استفاده از اثر پای او به تعقیبش پرداختند. پیامبر به اتفاق ابوبکر در بین راه به غاری پناه بردند و تار عنکبوتی بر مدخل غار، تعقیبکنندگان را از دخول به غار منصرف ساخت و آنان به اراده الهی، از آسیب دشمن مصون ماندند و به سلامت به مدینه رسیدند. به آیه 30 انفال(8) هم توجّه فرمایید.