ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ أَنْزَلَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَ عَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ ذلِكَ جَزاءُ الْكافِرِينَ ﴿۲۶﴾
آنگاه خدا آرامش [خاطری از جانب] خویش بر رسولش و بر مؤمنین القاء کرد و سپاهیانی(1) [از فرشتگان] که آنها را نمیدیدید، [به کمک شما] فرستاد و انکارورزان را به رنج و مجازات انداخت؛ و سزای آنان همین است(2).190
توبه (9)
26
جنود: جمع جُند: لشگر.
جنگ حنین در سال هشتم هجری اتّفاق افتاد. در آغاز جنگ، با حمله غافلگیرانه دشمن، سپاه مسلمانان، علی رغم برتری نفرات، تار و مار شدند. عدّهای کشته و عدّهای فرار کردند، ولی عدّه کمی اطراف پیامبر باقی مانده و در مقابل دشمن به سختی ایستادگی کردند، به گونهای که بخش عمده فراریان که مقاومت دوستان خود را دیدند، با شتاب بازگشتند و شجاعانه جنگیدند. همین جا بود که یاری خدا فرا رسید، نه هنگام فرار؛ به آیات 152 و 153 آلعمران(3) توجّه فرمایید و شکست ابتدایی جنگ به پیروزی انجامید. جنگ حنین مانند همه جنگهای پیامبر(ص) دفاعی بود؛ به آیه 190 بقره(2) و نیز آیات 8-9 ممتحنه(60) توجّه فرمایید.
ثُمَّ يَتُوبُ اللَّهُ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ عَلى مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۲۷﴾
سپس خدا هر که [از مؤمنان خطاکار] را که بخواهد [و شایسته ببیند، به رحمت خویش] بر او بازمیگردد(1)، که خدا آمرزگاری است مهربان.191
توبه (9)
27
به زیرنویس آیه 15 توبه(همین سوره) توجّه فرمایید.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا وَ إِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿۲۸﴾
ای ایمانآوردگان، مشرکان [به خاطر افکار ناهنجارشان] پلیدند(1)، از این رو نباید بعد از سال جاری(2) به مسجدالحرام نزدیک شوند؛ اگر [با قطع ارتباط] از [کاهش درآمد توریستی و] فقرمی ترسید، خدا اگر بخواهد از افزونبخشی خود شما را توانگر خواهد کرد، که خدا دانایی فرزانه است.191
توبه (9)
28
برای توجیه افزوده، با آیه 100 یونس(10) و یجعل الرجس علی الذین لا یعقلون مقایسه فرمایید. ضمناً «نَجَس» مصدر است به معنی پلیدی و ناپاکی، ولی در این جا منظور «نَجِس» با کسر جیم است به معنی شخص یا شی ء پلید و ناپاک که برای مبالغه به صورت مصدر ذکر شده و مراد اشخاص شرور و بدطینت است.
سال نهم هجری.
قاتِلُوا الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ لا يُحَرِّمُونَ ما حَرَّمَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ لا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَ هُمْ صاغِرُونَ ﴿۲۹﴾
با کسانی از اهلکتاب که به خدا و روز واپسین باور نمیآرند و آنچه خدا و رسولش حرام کرده است، حرام نمیدانند و دین حق را نمیپذیرند، جنگ کنید، تا به دست خود با فروتنی و تسلیم جزیه دهند(1).191
توبه (9)
29
جزیه یک مالیات سرانه است و به افراد تعلق میگیرد نه به درآمدها. جهت آن این است که اهلکتاب در دفاع شرکت نداشتند و از جنگ معاف بودند، درعوض برای تأمین هزینههای دفاعی مالیات سرانه میپرداختند. جزیه از ماده «جزاء» گرفته شده، زیرا این مالیات جزای تأمین امنیتی است که حکومت برای اقلیتهای مذهبی فراهم میسازد.
وَ قالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ قالَتِ النَّصارى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْواهِهِمْ يُضاهِؤُنَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ ﴿۳۰﴾
یهودیان گفتند: عُزَیر(1) پسر خداست! و مسیحیان گفتند: مسیح پسر خداست! این سخنان آنان است که [به باطل] بر زبان میرانند و با گفتار انکارورزان پیشین هماهنگ شدهاند؛ خدا هلاکشان کند، چگونه [از حق] بازگردانده میشوند؟!191
توبه (9)
30
«عُزَیر» یکی از مردان بزرگ یهود است که پس از فتح بابل به دست کورش، با او ملاقات کرد و به کمک او یهود را پس از یک قرن ذلّت، از اسارت بازماندگان بخت النصر، نجات داد و تورات را که ممنوع بود و از حفظ داشت، دوباره نگاشت و تکثیر و توزیع کرد و دین و ملیت یهود را که در شرف اضمحلال بود، دوباره زنده کرد. ولی این اعتقاد که عُزَیر پسر خداست، خاصّ گروهی از یهودیان در قدیم و یهودیان مدینه در زمان پیامبر بوده است و یهودیان در حال حاضر چنین اعتقادی ندارند. امّا باور به عقیده تثلیث هنوز در برخی فرقههای مسیحیت باقی است. یادآوری میشود که «عُزَیر» همان کسی است که اهلکتاب او را «عزرا» مینامند.
اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَ ما أُمِرُوا إِلاَّ لِيَعْبُدُوا إِلهاً واحِداً لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ سُبْحانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿۳۱﴾
آنان احبار(1) و راهبانشان(2) و مسیح فرزند مریم را به جای خدا صاحباختیار(3) خود تلقّی کردند، در حالی که دستورشان جز این نبود که تنها معبود یگانه را بندگی کنند، که معبودی جز او نیست؛ او منزّه است از افرادی که [در قدرت و تدبیر] با او سهیم تلقّی میکنند.191
توبه (9)
31
«احبار» جمع «حبر» به معنی علمای دینی و منظور پیشوایان دینی یهودیان است.
«رهبان» جمع راهب به معنی پارسا و عبادت پیشه است و منظور پیشوایان دینی مسیحیان است.
ارباب جمع ربّ است و در فارسی همین کلمه به عنوان مفرد به کار میرود.
يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ يَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ ﴿۳۲﴾
می خواهند نور خدا را(1) با گفتار [باطل] خویش خاموش سازند و خدا مصرّ است که نور خویش را کامل کند، هرچند که انکارورزان ناخشنود باشند.192
توبه (9)
32
منظور قرآن است؛ به آیات 174 نساء(4) و 8 تغابن(64) توجّه فرمایید.
هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ ﴿۳۳﴾
اوست که رسولش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه ادیان پیروز گرداند، هرچند که شرکورزان ناخشنود باشند.192
توبه (9)
33
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيراً مِنَ الْأَحْبارِ وَ الرُّهْبانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ الَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ ﴿۳۴﴾
ای ایمانآوردگان(1)، بسیاری از احبار و راهبان اموال مردم را به ناروا میخورند و [مردم را] از راه خدا بازمیدارند؛ و کسانی را که طلا و نقره را گنجینه ساخته و در راه خدا انفاق نمیکنند از مجازاتی دردناک خبرشان ده(2)192
توبه (9)
34
به زیرنویس آیه 29 نساء(4) و زیرنویس اول آیه 267 بقره(2) مراجعه فرمایید.
به زیرنویس دوم آیه 21 آلعمران(3) مراجعه فرمایید.
يَوْمَ يُحْمى عَلَيْها فِي نارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوى بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هذا ما كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ ﴿۳۵﴾
روزی که آن [سکهها] در آتش دوزخ تافته شود، پیشانی(3) و پهلو و پشتشان را با آن داغ کنند؛ [به آنان خطاب شود:] این همان گنجینهای است که برای خود اندوختید، پس [بازتاب] اندوخته خود را بچشید.192
توبه (9)
35
جباه: جمع جبهه: پیشانی. جنوب: جمع جنب: پهلو. ظهور: جمع ظهر: پشت.