التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۱۱۲﴾
[معاملهکنندگان با خدا همان] توبهکنندگان، عبادتکنندگان، ستایشکنندگان [خدا] و روزه داران(1) و نیز اهل رکوع و سجود و آنان که به رفتار شایسته فرا میخوانند و از ناپسند بازمیدارند و حافظان مقرّرات خدا هستند؛ و [این] مؤمنان را بشارت ده.205
توبه (9)
112
غالب مفسران و مترجمان قرآن «سائحون» را روزه داران ترجمه کردهاند، ما هم به تبعیت از عموم همین معنی را انتخاب کردهایم؛ ولی روزه در قرآن با واژه «صوم» آمده است. سائحون از سیاحت است که دلالت بر تحرک و تلاش برای شناخت حقیقت و عدم توقف در یک وضعیت دارد. برخی مفسران سائحین را کسانی معرفی کردهاند که به یک گوینده دینی اکتفا نمیکنند و سعی دارند نظرهای مختلف را بشنوند و خود انتخاب کنند.
ما كانَ لِلنَّبِيِّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَ لَوْ كانُوا أُولِي قُرْبى مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحابُ الْجَحِيمِ ﴿۱۱۳﴾
پیامبر و اهل ایمان را نسزد که برای مشرکان طلب آمرزش کنند، حتّی اگر از خویشاوندان(1)[شان] باشند، [خاصّه] پس از آنکه برایشان روشن شد که آنان دوزخیاند.205
توبه (9)
113
«اولی» جمع است و مفرد آن میشود «ذو».
وَ ما كانَ اسْتِغْفارُ إِبْراهِيمَ لِأَبِيهِ إِلاَّ عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَها إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْراهِيمَ لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ ﴿۱۱۴﴾
و آمرزش خواستن ابراهیم [هم] برای پدرش(1)، تنها به خاطر وعدهای بود که به او داده بود(2) و آنگاه که برای او روشن شد که پدرش دشمن خداست، از او بُرید؛ به راستی که ابراهیم دلسوزی بردبار بود.205
توبه (9)
114
به آیه 86 شعراء(26) توجّه فرمایید.
به آیه 47 مریم(19) توجّه فرمایید.
وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِلَّ قَوْماً بَعْدَ إِذْ هَداهُمْ حَتَّى يُبَيِّنَ لَهُمْ ما يَتَّقُونَ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۱۱۵﴾
خدا بر آن نیست که گروهی را پس از آنکه هدایتشان کرده است، گمراه نماید، مگر آنکه موارد پروا را برای آنان روشن کرده باشد [و آنان راه مخالفت پویند]؛ که خدا به هر چیزی داناست.205
توبه (9)
115
إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ ﴿۱۱۶﴾
خداست که فرمانروایی آسمانها و زمین خاصّ اوست؛ حیات میبخشد و حیات را بازمیستاند؛ و در برابر خدا هیچ کارساز و یاوری نخواهید داشت.205
توبه (9)
116
لَقَدْ تابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِيِّ وَ الْمُهاجِرِينَ وَ الْأَنْصارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي ساعَةِ الْعُسْرَةِ مِنْ بَعْدِ ما كادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَؤُفٌ رَحِيمٌ ﴿۱۱۷﴾
خدا بر پیامبر و مهاجرین و انصاری که هنگام دشواری [در راه جنگ تبوک]، بعد از آنکه دلهای گروهی از آنان در آستانه لغزش قرار گرفته بود، از او پیروی کردند، [به رحمت خویش] بازگشت، آنگاه توبه آنان را پذیرفت، که او نسبت به آنان رئوف و مهربان است؛205
توبه (9)
117
وَ عَلَى الثَّلاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذا ضاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ وَ ضاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَ ظَنُّوا أَنْ لا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلاَّ إِلَيْهِ ثُمَّ تابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿۱۱۸﴾
و [نیز] بر آن سه تن که [با عذرتراشی خود از شرکت در جنگ تبوک] بازمانده شدند، [و از جانب مردم طرد شدند] تا آنکه زمین با همه فراخیاش بر آنان تنگ شد، و از [وجود] خویش به تنگ آمدند و دریافتند که در برابر خدا هیچ پناهی جز خودش نیست؛ آنگاه [به رحمت خویش] بر آنان بازگشت [و به آنان امکان داد] تا بازگردند، که خدا بازپذیر و مهربان است.206
توبه (9)
118
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ ﴿۱۱۹﴾
ای ایمانآوردگان(1)، در برابر خدا پروا کنید(2) و با راستان(3) همگام باشید.206
توبه (9)
119
عبارت «یا ایها الّذین آمنوا» ترجمه تحتاللفظ آن «ای کسانی که ایمان آوردهاند» میباشد، ولی نظر به اینکه این شیوه بیان در زبان فارسی وجود ندارد، عبارت مورد بحث معمولاً به شکل «ای کسانی که ایمان آوردهاید» ترجمه میشود. آیه 6 حجر(15) نیز که میفرماید: یا ایها الّذی نزّل علیه الذّکر از همین مقوله است و عادتاً ترجمه میشود: «ای کسی که ذکر بر تو نازل شده است»؛ ضمناً به زیرنویس اول آیه 267 بقره(2) هم توجه فرمایید.
تقوی همان نیروی تسلّط بر نفس و کنترل آن در برابر تمایلات نفس است. معنی دقیق تقوی، خویشتنبانی است.
خصوصیات صادقین در آیات 177 بقره(2) و 15 حجرات(49) تشریح شده است.
ما كانَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ وَ مَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرابِ أَنْ يَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَ لا يَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ لا يُصِيبُهُمْ ظَمَأٌ وَ لا نَصَبٌ وَ لا مَخْمَصَةٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا يَطَؤُنَ مَوْطِئاً يَغِيظُ الْكُفَّارَ وَ لا يَنالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَيْلاً إِلاَّ كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ ﴿۱۲۰﴾
سزاوار نیست که اهل مدینه و بادیهنشینان اطرافش از [همراهی با] رسول خدا بازمانند و حفظ جان خویش را مقدّم بر او بشمرند؛ زیرا در راه خدا هیچ تشنگی و رنج و گرسنگی تحمّل نکنند و هیچ گامی که انکارورزان را خشمگین سازد برندارند و ضربهای از دشمن نخورند، مگر آنکه بدان سبب، عمل صالحی برای آنان ثبت شود؛ زیرا خدا پاداش نیکوکاران را تباه نخواهد کرد؛206
توبه (9)
120
وَ لا يُنْفِقُونَ نَفَقَةً صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً وَ لا يَقْطَعُونَ وادِياً إِلاَّ كُتِبَ لَهُمْ لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۱۲۱﴾
و [نیز] هیچ هزینهای [در راه دفاع] نکنند، چه اندک و چه بسیار، و هیچ سرزمینی را [برای دفاع] نپیمایند، مگر اینکه به حساب آنها ثبت میشود، تا خدا به قیاس بهترین اعمالشان به آنان پاداش دهد.206
توبه (9)
121