وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَيْناكُمْ بِقُوَّةٍ وَ اسْمَعُوا قالُوا سَمِعْنا وَ عَصَيْنا وَ أُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَما يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمانُكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ﴿۹۳﴾
[به یاد آرید] هنگامی که کوه طور را بر فرازتان افراشتیم و از شما پیمان گرفتیم که: آنچه [از احکام تورات(4)] به شما دادهایم، جدّی بگیرید و [به کلام خدا] گوش فرا دهید(5)؛ گفتند: شنیدیم و نافرمانی کردیم و بر اثر کفرورزیشان، [مِهر] گوساله در دلشان سرشته شد؛ [به آنان] بگو: اگر [دعوی] ایمان دارید، ایمانتان فرمانهای بدی به شما میدهد.14
بقره (2)
93
از نظر توجیه افزوده، با آیه 145 اعراف(7) مقایسه فرمایید.
اشاره به ده فرمان است که در آیات 83 و 84 بقره(همین سوره) آمده است.
قُلْ إِنْ كانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ ﴿۹۴﴾
بگو: اگر [بهشت و] سرای آخرت نزد خدا ویژه شماست نه سایر مردم(1)، پس آرزوی مرگ کنید، اگر راست میگویید.15
بقره (2)
94
با آیه 111 بقره(2) مقایسه فرمایید. ضمناً آیه مورد بحث نظیر آیه 6 جمعه(62) میباشد.
وَ لَنْ يَتَمَنَّوْهُ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ ﴿۹۵﴾
[ولی] آنان به خاطر رفتار گذشته خود هرگز آرزوی مرگ نخواهند کرد؛ و خدا به [حال] ستمگران داناست.15
بقره (2)
95
وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلى حَياةٍ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ أَنْ يُعَمَّرَ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما يَعْمَلُونَ ﴿۹۶﴾
بیتردید آنان را حریصترین مردم به زندگی خواهی یافت و [حتّی حریص تر] از مشرکان؛ هر یک از آنها دوست دارد کاش به او هزار سال عمر داده شود، با آنکه زندگی دیرپا یافتن هم او را از مجازات دور نخواهد ساخت(1)؛ و خدا به آنچه میکنند بیناست.15
بقره (2)
96
معنی و مفهوم این عبارت به بیان دیگری در آیات 205-207 شعراء(26) آمده است.
قُلْ مَنْ كانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ وَ هُدىً وَ بُشْرى لِلْمُؤْمِنِينَ ﴿۹۷﴾
بگو: هر که جبرئیل را دشمن میدارد، [آگاه باشد که] او برابر اذن خدا قرآن را به قلب تو نازل کرده است(1) که کتب پیش از خود(2) را تصدیق میکند و برای افراد با ایمان راهنما و بشارت است.15
بقره (2)
97
تناقضی با آنچه در آیات 123 نحل(16) ، 31 فاطر(35) و... در مورد عامل نزول وحی بر پیامبر(ص) آمده، ندارد؛ چرا ؟
واژه «یدیه» در آیه، در اصل «یدینه» بوده که نون تثنیه طبق قاعده به علّت اضافه شدن به ضمیر حذف شده است. این واژه در آیات 3 آلعمران(3) ، 46 و 48 مائده(5) ، 92 انعام(6) ، 37 یونس(10) و چند آیه دیگر از همین مقوله است.
مَنْ كانَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْرِيلَ وَ مِيكالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْكافِرِينَ ﴿۹۸﴾
هر که دشمن خدا و فرشتگان و رسولان او و جبرئیل و میکائیل باشد، [بداند که] خدا دشمن انکارورزان است.15
بقره (2)
98
وَ لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ آياتٍ بَيِّناتٍ وَ ما يَكْفُرُ بِها إِلاَّ الْفاسِقُونَ ﴿۹۹﴾
محقّقاً آیات روشنگری بر تو نازل کردیم؛ و جز منحرفان کسی نسبت به آنان انکار نمیورزد.15
بقره (2)
99
أَ وَ كُلَّما عاهَدُوا عَهْداً نَبَذَهُ فَرِيقٌ مِنْهُمْ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يُؤْمِنُونَ ﴿۱۰۰﴾
چرا هر گاه پیمانی بستند، گروهی از آنها آن را پشت سر افکندند [و پیمان شکستند(1)؟ نه تنها عهد شکستند،] بلکه بیشترشان ایمان نمیآورند.15
بقره (2)
100
بیان عهدشکنی در برابر پیامبرص است؛ به آیات 55 و 56 انفال(8) توجّه فرمایید.
وَ لَمَّا جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ نَبَذَ فَرِيقٌ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ كِتابَ اللَّهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ كَأَنَّهُمْ لا يَعْلَمُونَ ﴿۱۰۱﴾
و چون رسولی از جانب خدا به سراغ آنان آمد که کتابشان را تصدیق میکرد، گروهی از اهلکتاب، کتاب خدا را [رها و] پشت سر افکندند، گویی [نشانههای او را در کتابشان] نمیدانند.15
بقره (2)
101
وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّياطِينُ عَلى مُلْكِ سُلَيْمانَ وَ ما كَفَرَ سُلَيْمانُ وَ لكِنَّ الشَّياطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما يُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ يَتَعَلَّمُونَ ما يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ ﴿۱۰۲﴾
[یهودیان کتاب خدا را رها کردند] و پیرو تهمتهایی(1) شدند که شیطانصفتان در [عصر] فرمانروایی سلیمان میزدند [که مُلک پهناورش از راه جادو مسخر وی شده است]؛ در حالی که سلیمان [دست به جادو نیالود و] کفر نورزید، ولی شیطانصفتانِ [زمان او] همه کفر ورزیدند که به مردم جادوگری میآموختند و [نیز] آنچه را که بر دو فرشته «هاروت» و «ماروت» در بابل(2) الهام شده بود [پیروی کردند]؛ حال آنکه آن دو فرشته چیزی به کسی نمیآموختند، مگر آنکه [قبلاً به طریق اندرز] تصریح میکردند که: ما فقط [وسیله] آزمایش [مردم] هستیم؛ پس [از آنچه آموختهای سوء استفاده و] کفرورزی مکن [و جادوگران را معجزهگر تلقّی ننما. ولی یهودیان] از آن دو فرشته، جادویی میآموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایی افکنند؛ و آنان به وسیله آن [جادو] جز به اذن خدا به کسی زیان نمیرساندند و چیزی را میآموختند که به زیان خودشان بود نه به سودشان؛ و مسلّماً دانستهاند هر که خریدار این [جادوها] باشد، در آخرت بهرهای نخواهد داشت؛ کاش میدانستند که در برابر بد بهایی خود را فروختند(3).16
بقره (2)
102
«تلاوت» وقتی با حرف جرِّ «علی» بیاید به معنی «تهمت زدن» است.
بابل شهر قدیمی بوده در بینالنهرین کنار فرات، 88 کیلومتری جنوب بغداد اعلام قرآن.
شادروان مهندس عباس تاج، در مورد این آیه عقیده داشت بعضی از جملات این آیه معترضه است و باید در داخل پرانتز فرض شود. این جملات معترضه داخل پرانتز، برای رفع شبهاتی است که ممکن است به ذهن خواننده برسد و قرائت آن بدون جملههای معترضه، مفهومی صریح و روشن و سرراست دارد، به شرح زیر: واتبعوا ما تتلوا الشیاطین علی ملک سلیمان و ما کفر سلیمان و لکن الشیاطین کفروا یعلمون الناس السحر و ما انزل علی ملکین ببابل هاروت و ماروت و ما یعلمان عن احد حتّی یقولا انما نحن فتنه فلا تکفر فیتعلمون منهما ما یفرقون به بین المرء و زوجه و ما هم بضارین به من احد الا باذن اللّه و یتعلمون ما یضرهم و لا ینفعهم و لقد علموا لمن اشتریه ما له فی الاخرة من خلاق و لبئس ما شروا به انفسهم لو کانوا یعلمون؛ واللّه اعلم.