فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا قَوْلاً غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَنْزَلْنا عَلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا رِجْزاً مِنَ السَّماءِ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ ﴿۵۹﴾
ولی ستمگران سخنی به کار بردند غیر از آنچه که به آنان گفته شده بود(1)؛ ما هم به کیفر انحرافشان، بلایی از آسمان بر ستمگران فرو فرستادیم.9
بقره (2)
59
قرآن در مورد این تغییر در کلام، توضیحی نداده است؛ بعضی از مفسّران گفتهاند به جای آن کلام استهزاءآمیزی میگفتند.
وَ إِذِ اسْتَسْقى مُوسى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ كُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ ﴿۶۰﴾
و چون [باز به صحرا رسیدند] موسی برای قومش جویای آب شد، به او گفتیم: چوبدست(1) خود را بر آن سنگ بزن! آنگاه دوازده چشمه از آن جاری شد و هر تیره آبشخور خویش را شناخت؛ [به آنها خطاب کردیم:] از روزی الهی بخورید و بیاشامید و در زمین تبهکارانه سرکشی نکنید؛9
بقره (2)
60
«عصا» در زبان عربی به معنی چوبدستی است. آنچه در زبان فارسی به آن عصا میگویند در زبان عربی «مِنسَأه» نامیده میشود و یکبار در آیه 14 سبأ(34) آمده است.
وَ إِذْ قُلْتُمْ يا مُوسى لَنْ نَصْبِرَ عَلى طَعامٍ واحِدٍ فَادْعُ لَنا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِها وَ قِثَّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها قالَ أَ تَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنى بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُوا مِصْراً فَإِنَّ لَكُمْ ما سَأَلْتُمْ وَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كانُوا يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذلِكَ بِما عَصَوْا وَ كانُوا يَعْتَدُونَ ﴿۶۱﴾
و آنگاه که گفتید: ای موسی(1)، هرگز نمیتوانیم با یک نوع غذا سر کنیم، از صاحباختیارت بخواه تا از روییدنیهای زمین از [قبیل] سبزی، خیار، گندم، عدس و پیاز برای ما برویاند؛ [موسی] گفت: آیا خوراک پستتر را به غذای بهتری [که دارید] ترجیح میدهید؟ پس، [از زندگی آزاد در دامن طبیعت] به شهری منتقل شوید که هرچه درخواست کردهاید هست؛ [ولی باید مانند گذشته به خدمت دیگران تن دردهید] و [سرنوشت] ذلّت و درماندگی بر آنان مقرّر شد و به خشم خدا گرفتار شدند؛ زیرا که آیات خدا را انکار میکردند و پیامبران را به ناحق میکشتند؛ این به سبب نافرمانی و تجاوزشان بود.9
بقره (2)
61
آیه به وضوح نشان میدهد که مردم معاصر انبیاء برای ایشان القاب و عناوین نساختند و بسادگی آنان را مخاطب قرار میدادند؛ القاب و عناوین را بعدها برای شخصیتها ساختند.
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هادُوا وَ النَّصارى وَ الصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۶۲﴾
[از میان] کسانی که [به آیین اسلام] ایمان آوردهاند و نیز یهودیان و مسیحیان و صابئان(1)، کسانی که به خدا و روز واپسین باور دارند و به شایستگی عمل کنند، پاداش آنان نزد صاحباختیارشان محفوظ است؛ و ترس و اندوهی نخواهند داشت(2).10
بقره (2)
62
سیاق آیه حاکی است که آنها گروهی خداپرست بودند که عرب در آن زمان آنها را میشناخته است. استاد خرمشاهی در کتاب قرآن پژوهی به نقل از دایره المعارف اسلام و دایره المعارف ادیان هر دو به انگلیسی گفته است: «گروهی از اهلکتاب بودند که یحیی را پیامبر خود میدانستند و در بینالنهرین سکونت داشتند». طبق آخرین تحقیقات که در کتاب بیست مقاله تقیزاده از انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب صفحه 503 آمده است، گروهی بودهاند که پیامبران بنیاسرائیل را تا یحیی(ع) قبول داشتند. تقریباً میتوان آنها را فرقهای بین یهود و مسیحیت در نظر گرفت. به ستاره شناسی و نجوم در زندگی خود تکیه بسیار میکردند. فرهنگ المنجد گفته است که فیلسوفان و منجّمانی در بین آنان ظهور کردهاند.
به آیات 127 انعام(6) و 27 و 28 فجر(89) توجّه فرمایید؛ ضمناً مفهوم آیه به بیان دیگر در آیه 112 بقره(2) آمده است. و از مقایسه آیه مورد بحث با آیه 112 بقره این نتیجه به دست میآید که ایمان واقعی به خدا و قیامت همان تسلیم شدن در برابر خداست.
وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَيْناكُمْ بِقُوَّةٍ وَ اذْكُرُوا ما فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۶۳﴾
[به یاد آرید] هنگامی که کوه طور(1) را بر فرازتان افراشتیم و از شما پیمان گرفتیم که: آنچه [از احکام تورات(2)] به شما دادهایم، جدّی بگیرید و مفاد آن را(3) به خاطر بسپارید، بسا که پرواپیشه شوید.10
بقره (2)
63
«طور» نام کوهی است که حضرت موسی بالای آن با خدا مناجات میکرد.
از نظر توجیه افزوده، با آیه 145 اعراف(7) مقایسه فرمایید.
برخی از موضوعات پیمان را در آیات 83 و 84 بقره(2) و 12 مائده(5) ملاحظه فرمایید.
ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَلَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَكُنْتُمْ مِنَ الْخاسِرِينَ ﴿۶۴﴾
ولی بعد [از آن همه عهد و پیمان] از این [فرمان] روی برتافتید؛ و اگر افزونبخشی و رحمت خدا بر شما نبود، در زمره زیانکاران بودید.10
بقره (2)
64
وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنْكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خاسِئِينَ ﴿۶۵﴾
مسلّماً از [شرح حال] کسانی از خودتان آگاه شدهاید که در [مورد حکم حرمت صید ماهی در روزهای] شنبه تجاوز کردند(1) و به آنان خطاب کردیم: بوزینههایی(2) مطرود باشید!10
بقره (2)
65
در آیه 163 اعراف(7) توضیح بیشتری آمده، ولی در این آیه به اختصار بیان شده است.
قرده: جمع قِرْد به معنی میمون است.
فَجَعَلْناها نَكالاً لِما بَيْنَ يَدَيْها وَ ما خَلْفَها وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ ﴿۶۶﴾
و آن [عقوبت] را عبرتی برای معاصران و آیندگان قرار دادیم و [نیز] اندرزی برای پرواپیشگان.10
بقره (2)
66
وَ إِذْ قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قالُوا أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً قالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجاهِلِينَ ﴿۶۷﴾
[به یاد آرید] هنگامی را که موسی به قوم خود [که در میانشان قتلی اتّفاق افتاده بود] گفت: خدا میفرماید: گاوی(1) ذبح کنید [تا کلید شناخت قاتل شود]؛ گفتند: ما را به تمسخر گرفتهای؟ گفت: [تمسخر کار جاهلان است و] به خدا پناه میبرم از اینکه در زمره جاهلان باشم.10
بقره (2)
67
«بقره» گاو ماده نیست واحد «بقر» است که اسم جنس است؛ مؤید آن آیه 70 بقره(همین سوره) است.
قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنا ما هِيَ قالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ لا فارِضٌ وَ لا بِكْرٌ عَوانٌ بَيْنَ ذلِكَ فَافْعَلُوا ما تُؤْمَرُونَ ﴿۶۸﴾
گفتند: از صاحباختیارت بخواه تا برایمان روشن کند که آن چگونه [گاوی] است؛ گفت: او میفرماید: گاوی است نه سالخورده و نه نوپا، [بلکه] میان سال؛ اکنون آنچه فرمان یافتهاید اجرا کنید.10
بقره (2)
68