وَ قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقاتِلُونَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ﴿۱۹۰﴾
با آنان که با شما سر جنگ دارند، در راه خدا بجنگید(1)، [ولی از حدّ] تجاوز نکنید، که خدا متجاوزان را دوست ندارد(2).29
بقره (2)
190
آیه تصریح دارد جنگ با کسانی که سر جنگ دارند مجاز است، نه با آنان که فقط مخالف عقیدتی میباشند.
این آیه قانون جنگ در اسلام را بیان میکند؛ در این رابطه به آیات 8 و 9 ممتحنه(60) هم توجّه فرمایید و نیز تبصره قانون جنگ در مورد ممنوعیت جنگ در 4 ماه از سال را در آیات 217 و 194 بقره(همین سوره) و آیه 36 توبه(9) و تبصره دیگر را در آیه 61 انفال(8) ملاحظه فرمایید. آیه مورد بحث و سایر آیاتِ مورد اشاره، به روشنی نشان میدهد که جنگ در اسلام منحصراً تدافعی است.
وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ حَتَّى يُقاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِنْ قاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذلِكَ جَزاءُ الْكافِرِينَ ﴿۱۹۱﴾
آنان را [که همچنان با شما سر جنگ دارند،(1)] هر جا که یافتید به قتل برسانید و از همان جا که شما را راندهاند، اخراجشان کنید(2)، که فتنهِ(3) [آنان] از قتل شدیدتر است، و[لی] با آنان در [حومه] مسجدالحرام نجنگید، مگر اینکه خودشان در آنجا به جنگ آغاز کنند؛ و چون با شما به جنگ برخاستند، آنان را بکشید، که سزای انکارورزان همین است.30
بقره (2)
191
ضمیر «هم» در این آیه، به کسانی که با شما به جنگ برخاستهاند و در آیه قبل آمده است، برمیگردد؛ ضمناً به هر دو آیه بعد 192 و 193 بقره نیز توجّه فرمایید.
چنانکه از قرآن به دست میآید و مورخان هم نوشتهاند، مشرکین مکه اموال مسلمانان را به هنگام هجرت آنان از این شهر، مصادره مینمودند و خانههایشان را غصب میکردند. آیه فوق دستور میدهد که خانهها و اموال خود را مسترد دارید. منشأ بروز جنگ بدر نیز همین مسأله بود که مسلمانان تنگدست در مدینه، میخواستند از کاروانهای تجاری مکیان، عوض اموال خود را مسترد دارند. البته مسلمانان تا فتح مکه موفق به استرداد خانه و اموال خود نشدند و فقط در آن زمان بود که هر کس به خانه خود بازگشت.
منظور از فتنه همان سلب اختیار و آزادی مردم برای انتخاب دین و راه و رسم زندگی است که منتهی به تسلط ستمگران و اخراج مخالفان از شهر و دیار میگردد. آیه 217 بقره در این مورد گویاست، و بحث آیه 10 عنکبوت(29) هم در ارتباط با همین فتنه است. آنچه در مکه در مورد اخراج و فرار مسلمانان اولیه اتفاق افتاد همین فتنه بود.
فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۱۹۲﴾
و اگر [از جنگ و عناد] بازایستادند، [از آنان درگذرید که] خدا آمرزگاری است مهربان.30
بقره (2)
192
وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِينَ ﴿۱۹۳﴾
با آنان پیکار کنید تا فتنه(1) برافتد و [پذیرش] دین [آزادانه] برای خدا باشد و اگر بازایستادند، [از آنان درگذرید که] تجاوز، جز بر ستمگران روا نیست.30
بقره (2)
193
منظور از فتنه همان سلب اختیار و آزادی مردم برای انتخاب دین و راه و رسم زندگی است که منتهی به تسلط ستمگران و اخراج مخالفان از شهر و دیار میگردد. آیه 217 بقره در این مورد گویاست، و بحث آیه 10 عنکبوت(29) هم در ارتباط با همین فتنه است. آنچه در مکه در مورد اخراج و فرار مسلمانان اولیه اتفاق افتاد همین فتنه بود.
الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَدى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَيْكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ ﴿۱۹۴﴾
در برابر [نقض حرمت] ماه حرام(1) [متقابلاً حرمت] ماه حرام [را نقض کنید، زیرا] که [شکستن] حرمتها(2) تلافی دارد؛ پس هر که بر شما تجاوز کند، به اقتضای تجاوزش، مقابله به مثل کنید [نه بیشتر،(3)] و در برابر خدا پروا کنید و بدانید که خدا با پرواپیشگان است30
بقره (2)
194
به زیرنویس اوّل آیه 217 بقره(2) مراجعه فرمایید.
حرمات: جمع حُرمَت: چیزهایی است که حفظ آنها لازم است.
در اینجا دفع تجاوز از باب مشاکله تجاوز نامیده شده است.
وَ أَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ ﴿۱۹۵﴾
در راه خدا انفاق کنید(1)، و خویشتن را به دست خود به هلاکت میفکنید؛ و نیکی کنید، که خدا نیکوکاران را دوست دارد.30
بقره (2)
195
اکثر مفسّران عقیده دارند منظور از «انفاق» در اینجا مشارکت در تأمین هزینههای دفاعی جهت مقابله با دشمنان است.
وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ بِهِ أَذىً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كامِلَةٌ ذلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ ﴿۱۹۶﴾
حج و عمره را برای خدا به پایان برسانید؛ و اگر وامانده شدید [و موفق به ورود به مکه نشدید] هر قربانی که میسر است [بفرستید]؛ و سرهای خویش را متراشید تا قربانی به قربانگاه رسد؛ و هر که از شما بیمار گشت یا ناراحتی در سر، بر او عارض شد [که نتوانست سر بتراشد]، درعوض، یک روز روزه بدارد یا صدقه دهد و یا قربانی کند؛ و چون ایمن شدید [و مشکل برطرف شد]، هر که با ادای عمره تا شروع حج [از موارد ممنوعه] بهره گرفته است، هر چه میسّرش باشد قربانی کند؛ و هر که [توان آن را در خود] نیافت، سه روز در اثنای حج و هفت روز چون [به وطن] بازگشت روزه بگیرد، که ده روز کامل شود؛ این [حکم] برای کسی است که خانوادهاش مقیم [حومه] مسجدالحرام نباشد؛ و در برابر خدا پروا کنید و بدانید که خدا سختکیفر است.30
بقره (2)
196
الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى وَ اتَّقُونِ يا أُولِي الْأَلْبابِ ﴿۱۹۷﴾
[موسم] حج ماههای معینی است(1)؛ و هر که در آن ماهها ملتزم حج شود، [بداند که] ناسزاگویی و نافرمانی [خدا] و مجادله در اثنای حج روا نیست؛ و هر کار خیری که انجام دهید، خدا بر آن آگاهست؛ و [برای سفر آخرت] توشه برگیرید که بهترین توشه تقواست. ای خردمندان در برابر من پروا کنید.31
بقره (2)
197
ماههای شوال، ذیقعده و ده روز اوّل ماه ذیحجّه.
لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفاتٍ فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ وَ اذْكُرُوهُ كَما هَداكُمْ وَ إِنْ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ ﴿۱۹۸﴾
گناهی بر شما نیست که [ضمن سفر حج] در طلب [روزی و] افزونبخشی صاحباختیار خویش باشید(1) و هنگامی که از عرفات(2) کوچ کردید، خدا را در مشعرالحرام یاد کنید(3)، آن گونه که شما را راهبری کرد؛ و بیتردید قبل از آن در زمره گمراهان بودید.31
بقره (2)
198
با در نظر گرفتن ملاحظاتی که از نظر راستی و درستی در حج لازم الاجراست، میآموزد که چگونه تقوی را در کنار زندگی مادی قرار دهند؛ در این مورد برای روشنتر شدن، به آیه 37 نور(24) توجّه فرمایید. ضمناً مفادّ این قسمت از آیه، نظیر آیه 10 جمعه(62) است که داد و ستد پس از اتمام نماز جمعه را مجاز میشمارد.
«عرفات» محلی است که روز عرفه، یعنی نهم ذی حجه، حجاج در آن لبیکگویان میمانند و به خواندن ادعیه میپردازند و نماز ظهر و عصر را در همانجا میگزارند. مفسران گفتهاند صحرای عرفات محلی است که پیک وحی الهی آئین حج را به ابراهیم آموخت.
«مشعرالحرام» کوهی است میان عرفات و منی؛ طبق این آیه، حجاج وقتی از عرفات به سوی مشعرالحرام میروند، به صور مختلف ذکر خدا میگویند که مرحلهای شورانگیز و پراحساس از آیین حج میباشد.
ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفاضَ النَّاسُ وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۱۹۹﴾
آنگاه [همه با هم و] از طریقی که انبوه مردم بازمیگردند [به سوی سرزمین منی] کوچ کنید و از خدا آمرزش بخواهید، که خدا آمرزگاری است مهربان.31
بقره (2)
199