أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا يَشْعُرُونَ ﴿۱۲﴾
آگاه باشید که آنان تبهکارند، ولی نمیفهمند.3
بقره (2)
12
وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَما آمَنَ النَّاسُ قالُوا أَ نُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لكِنْ لا يَعْلَمُونَ ﴿۱۳﴾
و چون به آنان گفته شود: شما نیز مثل مردمِ [واقعبین] ایمان آورید، میگویند: آیا همچون سبکسران ایمان آوریم؟ آگاه باشید که آنها خود سبکسر و بیخردند، ولی نمیدانند.3
بقره (2)
13
وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلى شَياطِينِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ ﴿۱۴﴾
وقتی که افراد با ایمان را ملاقات میکنند، میگویند: [ما هم] ایمان آوردهایم، و چون با شیاطین [و رؤسای شیطانصفت] خویش(1) به خلوت نشینند، گویند: ما با شما هستیم و تنها [آنان را] استهزاء میکنیم(2).3
بقره (2)
14
نمونه و مصداق آن را در آیه 76 بقره(همین سوره) ملاحظه فرمایید.
مورد مشابه را در آیه 56 توبه(9) ملاحظه فرمایید.
اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ يَمُدُّهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿۱۵﴾
خدا تمسخرشان [را تلافی] میکند(1) و آنان را در طغیانشان سرگشته میکشاند.3
بقره (2)
15
بعضی از مفسّران عقیده دارند که «استهزاء خدا» در اینجا، با آیات 29-34 مطففین(83) تفسیر میشود. لازم به ذکر است که منظور از استهزاء خدا در اینجا، مجازات استهزاءکنندگان است که در انتهای آیه قبل آمده است و بنا به صنعت «مشاکله» در زبان عرب، جزای عمل را از نوع خود عمل ذکر کرده است.
أُولئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدى فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ وَ ما كانُوا مُهْتَدِينَ ﴿۱۶﴾
آنان کسانی هستند که گمراهی را به [بهای] هدایت خریدهاند، از این روی سودایشان سودی نداشت و راهیافته هم نبودند.3
بقره (2)
16
مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ ناراً فَلَمَّا أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَكَهُمْ فِي ظُلُماتٍ لا يُبْصِرُونَ ﴿۱۷﴾
داستانشان همچون داستان کسانی است که [در بیابان تاریک] آتشی افروزند؛ همین که [پرتو آن] پیرامونشان را روشن سازد، خدا [تندبادی فرستد و] نورشان را [از میان] بَرَد و آنان را در تاریکیهایی که هیچ نمیبینند رها کند.4
بقره (2)
17
صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَرْجِعُونَ ﴿۱۸﴾
کر و گنگ و کورند(1) و [از گمراهی خود] بازنمیگردند؛4
بقره (2)
18
برای درک بهتر مفهوم آیه، به آیه 26 احقاف(46) توجّه فرمایید.
أَوْ كَصَيِّبٍ مِنَ السَّماءِ فِيهِ ظُلُماتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ مِنَ الصَّواعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَ اللَّهُ مُحِيطٌ بِالْكافِرِينَ ﴿۱۹﴾
یا همچون [گرفتارانِ] رگباری از آسمان همراه با تاریکیها و رعد و برق(1)، انگشتان(2) خود را از [نهیب] صاعقهها(3)، برای فرار از مرگ در گوشهای خود فرو برند؛ و خدا بر انکارورزان احاطه دارد.4
بقره (2)
19
برق جرقّه عظیمی است که بر اثر تخلیه الکتریکی بین دو قطعه وسیع ابر که بار مثبت و منفی دارد، ایجاد میشود و صدای مهیبی به همراه دارد که رعد نامیده میشود. سرعت نور بسیار زیاد و حدود نُهصد هزار برابر سرعت انتشار صوت در هوا است، لذا در این مواقع اوّل برق دیده میشود و پس از آن رعد شنیده میشود.
«اصابع» جمع «اصبع» به معنی انگشت.
صاعقه نیز جرقّه عظیمی است که بر اثر تخلیه الکتریکی میان قطعه ابری که بار مثبت دارد با زمین که بار منفی دارد، ایجاد میشود و مانند برق صدای شدیدی به همراه دارد.
يَكادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصارَهُمْ كُلَّما أَضاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ وَ إِذا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قامُوا وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۲۰﴾
گویی که آذرخش میخواهد دیدگانشان را برباید؛ هر گاه که [برق میزند و راه را] بر آنان روشن میسازد، گامی در [پرتو] آن برمیدارند و چون تاریکی آنان را فراگرفت، [حیرتزده] بازایستند؛ و اگر خدا میخواست، شنوایی و بینایی آنان را هم [از بین] میبرد؛ که خدا بر هر کاری تواناست.4
بقره (2)
20
يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۲۱﴾
ای مردم، صاحباختیار خویش را بندگی کنید که شما و پیشینیانتان را آفریده است، بسا که پرواپیشه شوید،4
بقره (2)
21