وَ حاجَّهُ قَوْمُهُ قالَ أَ تُحاجُّونِّي فِي اللَّهِ وَ قَدْ هَدانِ وَ لا أَخافُ ما تُشْرِكُونَ بِهِ إِلاَّ أَنْ يَشاءَ رَبِّي شَيْئاً وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْءٍ عِلْماً أَ فَلا تَتَذَكَّرُونَ ﴿۸۰﴾
قومش با او به احتجاج برخاستند؛ گفت: آیا درباره خدا با من محاجّه میکنید؟ او مرا [به راه حق] هدایت کرده است، پس من از بتهایی که شریک خدا قرار دادهاید [و آزارهایی که متوجه من نمایید] واهمه ندارم، [هیچ ضرر و صدمه ناگواری از جانب شما به من نرسد] مگر اینکه صاحباختیارم [در این راه، وظیفه دشواری برای من] مقدّر دارد(1)؛ دانش صاحباختیار من همه چیز را فرا گرفته است؛ آیا پند نمیگیرید؟137
انعام (6)
80
منش ابراهیمع در گفتگو با قوم خویش و پذیرش آزمونهای سخت الهی، مفهوم آیه 105 مائده(5) است. ضمناً استثناء در آیه مورد بحث، منقطع است. در زبان عربی، استثناء به دو صورت متصل و منقطع به کار میرود. برخلاف استثناء متصل، در استثناء منقطع، ماهیت مستثنی متفاوت از ماهیت مستثنی عنه است و معنای جمله مقدّم، بدون لحاظ جمله استثناء نیز، صحیح و کامل است. این نوع استثناء در فارسی و سایر زبانها وجود ندارد. موارد دیگری از استثناء منقطع را در آیات 62 مریم(19) ، 88 شعراء(26) ، 41 دخان(44) ، 25 واقعه(56) و 25 نبأ(78) ملاحظه فرمایید.
وَ كَيْفَ أَخافُ ما أَشْرَكْتُمْ وَ لا تَخافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُمْ بِاللَّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطاناً فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۸۱﴾
چگونه از بتهایی که [با خدا] شریک تلقّی کردهاید بترسم، در حالی که شما از اینکه چیزی را [در قدرت] با خدا شریک میدانید که [خدا] برای شما هیچ اعتباری به آن نداده است، ترس ندارید. کدام یک از دو گروهِ [موحّدان و مشرکان] به امنیت خاطر سزاوارترند(1)، اگر [بهتر] میدانید؟137
انعام (6)
81
معنی و مفهوم عبارت اخیر به بیان دیگر در آیه 28 رعد(13) نیز آمده است.
الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إِيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ ﴿۸۲﴾
مؤمنانی که ایمان خود را [با کرنش در برابر صاحبان قدرت] به شرک(1) آلوده نساختند، امنیت خاطر دارند و راهیافتهاند.138
انعام (6)
82
برای توجیه ترجمه «ظلم» به «شرک» در اینجا، با آیه 13 لقمان(31) مقایسه فرمایید؛ آیه 106 یوسف(12) هم مؤید آن است.
وَ تِلْكَ حُجَّتُنا آتَيْناها إِبْراهِيمَ عَلى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجاتٍ مَنْ نَشاءُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ ﴿۸۳﴾
این برهان ما است که به ابراهیم در مواجهه با قومش القا کردیم؛ [مقام] هر که را بخواهیم به درجاتی رفعت میبخشیم(1)، که صاحباختیار تو فرزانهای است دانا.138
انعام (6)
83
قانونمندی خواست خدا را در این موارد، در زیرنویس دوم آیه 76 یوسف(12) ملاحظه فرمایید.
وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنا وَ نُوحاً هَدَيْنا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَيْمانَ وَ أَيُّوبَ وَ يُوسُفَ وَ مُوسى وَ هارُونَ وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿۸۴﴾
اسحاق و یعقوب را به ابراهیم بخشیدیم؛ هر یک را هدایت کردیم، و نوح را هم قبل از آن هدایت کردیم(1) و از فرزندان ابراهیم نیز داود و سلیمان و ایّوب و یوسف و موسی و هارون را [راه نمودیم]؛ و نیکوکاران را این گونه پاداش میدهیم؛138
انعام (6)
84
به موجب آیه 83 صافات(37)، ابراهیم یکی از پیروان نوح بود.
وَ زَكَرِيَّا وَ يَحْيى وَ عِيسى وَ إِلْياسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ ﴿۸۵﴾
و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را [هدایت کردیم] که همه از شایستگان بودند.138
انعام (6)
85
وَ إِسْماعِيلَ وَ الْيَسَعَ وَ يُونُسَ وَ لُوطاً وَ كلاًّ فَضَّلْنا عَلَى الْعالَمِينَ ﴿۸۶﴾
اسماعیل و یسَع(1) و یونس و لوط را [نیز راه نمودیم]؛ و هر یک را بر جهانیان برتری بخشیدیم؛138
انعام (6)
86
«یَسَع» از پیامبران بنیاسرائیل است که در بین یهوریان به نام «یوشَع» شناخته میشود.
وَ مِنْ آبائِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ إِخْوانِهِمْ وَ اجْتَبَيْناهُمْ وَ هَدَيْناهُمْ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۸۷﴾
و برخی از پدران و فرزندان و برادرانشان [را نیز]؛ و آنان را برگزیدیم و به راه راست هدایتشان کردیم.138
انعام (6)
87
ذلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ لَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ ما كانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۸۸﴾
این هدایت خداست که هر که از بندگان خویش را بخواهد [و شایسته ببیند]، بدان هدایت خواهد کرد(1)؛ و اگر شرک بورزند، همه تلاششان بر باد خواهد رفت(2).138
انعام (6)
88
قانونمندی خواست خدا را در این موارد در زیرنویس سوّم آیه 142 بقره(2) ملاحظه فرمایید.
به آیه 23 فرقان(25) و نیز به مثالهایی در زمینه حبط اعمال در آیات 18 ابراهیم(14) و 39 نور(24) توجّه فرمایید.
أُولئِكَ الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ فَإِنْ يَكْفُرْ بِها هؤُلاءِ فَقَدْ وَكَّلْنا بِها قَوْماً لَيْسُوا بِها بِكافِرِينَ ﴿۸۹﴾
آنان بودند که کتاب و دانشِ توأم با بینش و پیامبری(1) عطاشان کردیم؛ و اگر این [مردم مکه] کتاب و رسالت را انکار کنند [اهمیت نده]، ما گروهی را بر آن برگماریم که در مقام انکار نخواهند بود.138
انعام (6)
89
برای جایگاه اجتماعی کسانی که به آنان «کتاب و حُکم و نبوّت» عطا شده، به آیه 79 و 80 آلعمران(3) مراجعه فرمایید.