لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ ﴿۱۰۳﴾
چشمها او را درنیابند و او همه چشمها را دریابد؛ و اوست که باریکبین و آگاه است.141
انعام (6)
103
قَدْ جاءَكُمْ بَصائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِيَ فَعَلَيْها وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ ﴿۱۰۴﴾
از جانب صاحباختیارتان موجبات بصیرت برای شما آمده است؛ هر که دیده بصیرت گشاید، به سود اوست؛ و هر که دیده بربندد، به زیان خود اوست؛ و من نگاهبان شما نیستم.141
انعام (6)
104
وَ كَذلِكَ نُصَرِّفُ الْآياتِ وَ لِيَقُولُوا دَرَسْتَ وَ لِنُبَيِّنَهُ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴿۱۰۵﴾
و آیات را این گونه در شکلهای مختلف بیان میکنیم، تا [دریابند] و نگویند [از دیگران] آموختهای و تا برای اهل دانش به روشنی بیان کنیم.141
انعام (6)
105
اتَّبِعْ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ ﴿۱۰۶﴾
از آنچه از صاحباختیارت به تو وحی شده است پیروی کن؛ معبودی جز او نیست؛ و از مشرکان رویگردان(1).141
انعام (6)
106
تناقضی با آیه 5 توبه(9) ندارد؛ زیرا چنانکه قبل و بعد آیه 5 توبه(9) نشان میدهد، آیه در مقام تعیین تکلیف در برابر مشرکینی است که سر جنگ داشتند، و آیه 106 انعام(6) رویگردانی از معاندین، از نظر بحث و تلاش بیش از حدّ برای تغییر آنهاست.
وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما أَشْرَكُوا وَ ما جَعَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ ﴿۱۰۷﴾
اگر خدا میخواست شرک نمیورزیدند [ولی نظامِ خلقتِ انسان را بر اساس اختیار قرار داد(1)]؛ و تو را نگاهبان آنان تعیین نکردهایم؛ و کارگزار آنان نیستی.141
انعام (6)
107
به آیه 3 انسان(76) توجّه فرمایید.
وَ لا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۱۰۸﴾
به معبودانی که به جای خدا [به نیایش] میخوانند، دشنام مدهید که آنان هم با انگیزه تجاوز [از حق] و از سر جهالت خدا را مورد ناسزا قرار دهند؛ کردار هر گروهی(1) را این گونه در نظرشان آراستهایم(2)، آنگاه بازگشت آنان به پیشگاه صاحباختیارشان است و آنان را به آنچه میکردند آگاه میسازد(3).141
انعام (6)
108
«امت» گروهی از مردم است که هدف و عقاید مشترکی دارند و از این نظر با قوم و قبیله و طایفه فرق دارد.
به آیه 25 فصلت(41) توجّه فرمایید.
به آیه 22 ق(50) توجّه فرمایید.
وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمانِهِمْ لَئِنْ جاءَتْهُمْ آيَةٌ لَيُؤْمِنُنَّ بِها قُلْ إِنَّمَا الْآياتُ عِنْدَ اللَّهِ وَ ما يُشْعِرُكُمْ أَنَّها إِذا جاءَتْ لا يُؤْمِنُونَ ﴿۱۰۹﴾
با سوگندهای سخت خود به خدا سوگند یاد کردند که اگر معجزهای بر آنان برسد، بدان ایمان آورند؛ بگو: معجزهها همه در اختیار خداست [نه من،] و شما چه میدانید، که اگر معجزهای هم بیاید، ایمان نمیآورند.141
انعام (6)
109
وَ نُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَ أَبْصارَهُمْ كَما لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ نَذَرُهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿۱۱۰﴾
دلها و دیدگان آنان را که در آغاز [از سر عناد] ایمان نیاوردند، [از درک حقایق] میگردانیم و در طغیانشان سرگشته رها میسازیم.141
انعام (6)
110
وَ لَوْ أَنَّنا نَزَّلْنا إِلَيْهِمُ الْمَلائِكَةَ وَ كَلَّمَهُمُ الْمَوْتى وَ حَشَرْنا عَلَيْهِمْ كُلَّ شَيْءٍ قُبُلاً ما كانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلاَّ أَنْ يَشاءَ اللَّهُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ ﴿۱۱۱﴾
حتّی اگر فرشتگان را بر آنان نازل میکردیم و مردگان با آنان سخن میگفتند و هر معجزهای را در برابرشان حاضر میکردیم، باز [هم] سرِ ایمان نداشتند(1)، مگر اینکه خدا بخواهد؛ ولیکن بیشترشان نادانی میکنند.142
انعام (6)
111
پاسخ گفتار انکارورزان است که در آیه 21 فرقان(25) آمده است.
وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَياطِينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ ما فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ ما يَفْتَرُونَ ﴿۱۱۲﴾
این گونه برای هر پیامبری دشمنانی(1) از دیونهادان انس و جن پدید آوردیم که با گفتار آراسته، به منظور فریب، برخی [از آنان] به برخی دیگر در نهان پیام میفرستند؛ و اگر صاحباختیار تو میخواست چنین نمیکردند، [ولی انسانها را مختار آفرید(2)] پس آنان را با دروغهایی که میسازند به حال خود واگذار؛142
انعام (6)
112
«عدّو» به معنی دشمن و دشمنان است؛ مفرد و جمع و مثنی و مذکر و مؤنّث در این کلمه یکسان است، ولی گاهی اوقات آن را جمع میبندند و اعداء میگویند، که در آیات 103 آلعمران(3) و 19 فصلت(41) به کار رفته است.
به آیه 3 انسان(76) توجّه فرمایید.