يا بَنِي آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آياتِي فَمَنِ اتَّقى وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۳۵﴾
ای فرزندان آدم، چون(1) رسولانی از خود شما به سراغتان آیند که آیات مرا برای شما بیان کنند، [آنان را خیرخواه خود تلقّی کنید و] کسانی که پروا داشته باشند و به اصلاح [خود] پردازند، هیچ گونه ترس و اندوهی نخواهند داشت(2).154
اعراف (7)
35
واژه «اِمّا» از «ان» شرطیه و «ما» ی زائد که برای تأکید شرط است، تشکیل شده است.
به آیات 127 انعام(6) ، 28 رعد(13) و 27-28 فجر(89) توجّه فرمایید؛ ضمناً مفهوم آیه به بیان دیگر در آیه 123 طه(20) آمده است.
وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ ﴿۳۶﴾
و کسانی که آیات ما را دروغ شمردند، و در برابر آن گردن افراشتند، جاودانه دوزخیاند.154
اعراف (7)
36
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِآياتِهِ أُولئِكَ يَنالُهُمْ نَصِيبُهُمْ مِنَ الْكِتابِ حَتَّى إِذا جاءَتْهُمْ رُسُلُنا يَتَوَفَّوْنَهُمْ قالُوا أَيْنَ ما كُنْتُمْ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قالُوا ضَلُّوا عَنَّا وَ شَهِدُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كانُوا كافِرِينَ ﴿۳۷﴾
کیست ستمکارتر از آن که دروغ به خدا نسبت دهد(1) یا آیات او را دروغ شمارد؟ آنان بهره مقرّر خویش را از کتابِ [تقدیر] دارند، تا آنگاه که فرشتگان ما برای گرفتن جانشان به سراغشان روند(2)، میپرسند: معبودهایی که به جای خدا [به نیایش] میخواندید کجا هستند؟ میگویند: از نظر ما ناپدید شدهاند و بر ضدّ خویش گواهی دهند که [در برابر حق] انکار میورزیدهاند(3).154
اعراف (7)
37
مصداق آن را در آیه 79 بقره(2) و سرانجام کارشان را در آیه 18 هود(11) ملاحظه فرمایید.
تناقضی با آیات 11 سجده(32) و 42 زمر(39) ندارد. (چرا ؟)
معنی و مفهوم نیمه دوّم این آیه، به بیان دیگر در آیات 24 و 94 انعام(6) ، 30 یونس(10) و 21 هود(11) آمده است.
قالَ ادْخُلُوا فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ فِي النَّارِ كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتَّى إِذَا ادَّارَكُوا فِيها جَمِيعاً قالَتْ أُخْراهُمْ لِأُولاهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النَّارِ قالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَ لكِنْ لا تَعْلَمُونَ ﴿۳۸﴾
[خدا] گوید: شما [هم] در صف گروههایی از جن و انس که قبل از شما رفتند، به آتش داخل شوید؛ هر گاه که گروهی به آتش وارد شود، همکیشان خود را نفرین کند(1)، تا وقتی همگی در آنجا به هم برسند(2)، پیروان در حق پیشوایان(3) گویند: صاحباختیارا، اینان بودند که ما را گمراه کردند، پس مجازات آتش آنان را افزون کن؛ [خدا] گوید: [مجازات] همه شما افزون است [شما هم آنان را بر اسب قدرت نشاندید و تأییدشان کردید]، ولی نمیدانید(4)155
اعراف (7)
38
به آیه 64 ص(38) توجّه فرمایید. ضمناً واژه «اخت، خواهر» در اینجا به معنی همفکر و همراه است.
فعل «ادّارکوا» در اصل «تَدارکوا» بوده است و از باب تفاعل است، از مصدر تدارک.
برای توجیه ترجمه «اخریهم و اولیهم» به پیروان و پیشوایان، این آیه را با آیات 67 و 68 احزاب(33) مقایسه فرمایید.
مفهوم آیه به بیان روشنتر و سادهتر در آیه 25 عنکبوت(29) آمده است.
وَ قالَتْ أُولاهُمْ لِأُخْراهُمْ فَما كانَ لَكُمْ عَلَيْنا مِنْ فَضْلٍ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ ﴿۳۹﴾
پیشوایان به پیروان [خود] گویند: شما هیچ برتری بر ما ندارید، پس به سزای دستاوردتان مجازات را بچشید.155
اعراف (7)
39
إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ وَ لا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِياطِ وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ ﴿۴۰﴾
درهای [رحمت] آسمان(1) به روی کسانی که آیات ما را دروغ شمردند و در برابر آن گردن افراشتند گشوده نخواهد شد و به بهشت درنمیآیند، مگر اینکه شتر از سوراخ سوزن بگذرد(2)! بزهکاران را این گونه کیفر خواهیم داد.155
اعراف (7)
40
برای توجیه افزوده، به آیه 22 ذاریات(51) و فی السماء رزقکم و ما توعدون توجّه فرمایید.
منظور این است که محال است.
لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهادٌ وَ مِنْ فَوْقِهِمْ غَواشٍ وَ كَذلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ ﴿۴۱﴾
بستر و رواندازهایی(1) از [آتش] دوزخ دارند(2) و ستمگران را این گونه کیفر دهیم.155
اعراف (7)
41
غواش: جمع غاشِیه: پوشش یا بالاپوش.
مفهوم این آیه به بیان دیگر در آیات 50 ابراهیم(14) ، 104 مؤمنون(23) ، 39 انبیاء(21) ، 55 عنکبوت(29) و 16 زمر(39) آمده است.
وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيها خالِدُونَ ﴿۴۲﴾
مؤمنانی که [در حدّ توان] رفتار شایسته داشتهاند جاودانه بهشتیاند؛ [زیرا] هیچ کس را جز به اندازه توانش تکلیف نمیکنیم(1).155
اعراف (7)
42
و توان هم بستگی دارد به امکاناتی که خدا در اختیار فرد گذاشته، به آیه 7 طلاق(65) توجه فرمایید.
وَ نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ وَ نُودُوا أَنْ تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوها بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۴۳﴾
هرگونه کینهای را از سینه بهشتیان بزداییم(1). از کنارشان نهرها جاری است؛ و میگویند: سپاس(2) خاصّ خداست که ما را بر این [نعمت] هدایت کرد، و اگر خدا به ما ره نمینمود، ما خود سرِ هدایت نداشتیم؛ رسولانِ پروردگارمان حق را آوردند و [آنگاه] ندا داده شوند: این است آن بهشت که در برابر رفتارتان به شما دادهاند(3).155
اعراف (7)
43
اجابت درخواستی است که خودشان کردهاند و در آیه 10 حشر(59) آمده است. ضمناً در همین رابطه، در آیه 47 حجر(15) فرموده است: برادران یکدیگر میشوند. شایان ذکر است بنا بر قاعده، فعل ماضی «نَزَعنا» در آغاز کلام، معنی مضارع میدهد، مانند آیه 24 حج(22) و 21 و 22 فجر(89).
حمد در زبان عرب به معنای سپاس و ستایش - هر دو - آمده است؛ سپاس در برابر نعمت و ستایش در برابر کمالات ذاتی او. برای توضیح بیشتر به زیرنویس آیه 34 فاطر(35) مراجعه فرمایید.
همین معنی و مفهوم در آیه 74 زمر(39) از زبان خود بهشتیان آمده است.
وَ نادى أَصْحابُ الْجَنَّةِ أَصْحابَ النَّارِ أَنْ قَدْ وَجَدْنا ما وَعَدَنا رَبُّنا حَقًّا فَهَلْ وَجَدْتُمْ ما وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قالُوا نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ ﴿۴۴﴾
بهشتیان دوزخیان را ندا دهند که ما آنچه صاحباختیارمان به ما وعده داده بود، درست یافتیم(1)، آیا شما هم آنچه پروردگارتان به شما وعده داده بود، درست یافتید؟ گویند: آری؛ آنگاه اعلام کنندهای در میان آنان آواز دهد که نفرین خدا بر ستمگران باد؛156
اعراف (7)
44
به آیه 74 زمر(39) توجّه فرمایید.