سوره عبس (80) - چهره در هم کشید
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خدای گستردهمهر [و] جاودانمهر-
عبس (80)
-
عَبَسَ وَ تَوَلَّى ﴿۱﴾
چهره در هم کشید و روی برتافت،585
عبس (80)
1
أَنْ جاءَهُ الْأَعْمى ﴿۲﴾
از اینکه [در موقعیتی حساس] آن نابینا به سراغش آمده بود(1).585
عبس (80)
2
در مورد شأن نزول آیات پیوسته 1 تا 10، غالب مفسّران گفتهاند: در جلسهای که پیامبر مکرّم (ص) با تنی چند از اشراف قریش برای دعوت آنان به اسلام مذاکره میکرد، «عبداللّه ابنِ امّ مَکتوم» وارد شد و بدلیل نابینایی متوجّه جلسه پیامبر با دیگران نشد و با تکرار از او تقاضای آموزش قرآن میکرد. حضرت پیامبر(ص) که گرم مذاکرات مهمی بود، ناخودآگاه روی در هم کشید. سپس با نزول این آیات مورد عتاب و اصلاح قرار گرفت. بدین قرار، این آیات همان طور که در آیات 11 و 12 این سوره آمده، برای عموم درس هدایت و عبرتی است جاودانه. تفسیر نمونه نقل میکند که بعد از این ماجرا، پیامبر(ص) همواره «ابن امّ مکتوم» را گرامی میداشت و هنگامی که او را میدید، میفرمود: مرحبا به کسی که پروردگارم به خاطر او مرا مورد عتاب قرار داد؛ و نیز مجمعالبیان از حضرت صادق(ع) روایت کرده است که پیامبر هر وقت «ابن امّ مکتوم» را میدید، میگفت: به خدا قسم دیگر هرگز خدا مرا درباره تو سرزنش نخواهد کرد و آنقدر نسبت به او لطف و مهربانی میکرد که او شرمنده میشد. برخی از مفسّران نوشتهاند که کسی که روی ترش کرد، فردی از جمع مخاطبان پیامبر در این جلسه بوده است؛ ولی این نظر با سیاق ادامه آیات پیوسته 3 تا 10 در خطاب به پیامبر، سازگار نیست. لازم به یادآوری است که موارد دیگری نیز از عتاب به پیامبر مکرّم (ص) به مناسبت ترک اولی در قرآن آمده است؛ به آیات 1 تحریم(66)، 43 توبه(9) و 6 کهف(18) توجّه فرمایید؛ باید توجّه داشت که روی ترش کردن، یکی از این موارد بوده که به طور استثنائی در زندگی آن پیامبر عظیمالشأن رخ داده و بعد از آگاهی، با کرامت جبران شده است؛ برای توضیح بیشتر این آیات، به تفسیر نمونه و تفسیر نوین (استاد محمّدتقی شریعتی) مراجعه فرمایید.
وَ ما يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّى ﴿۳﴾
خبر نداری، بسا که به پاکی گراید،585
عبس (80)
3
أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّكْرى ﴿۴﴾
یا پند پذیرد که برای او سودمند افتد.585
عبس (80)
4
أَمَّا مَنِ اسْتَغْنى ﴿۵﴾
امّا آن که خود را بینیاز [از هدایت] میداند،585
عبس (80)
5
فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى ﴿۶﴾
به او اقبال(1) میکنی؛585
عبس (80)
6
تصدّی: فعل مضارع است و در اصل «تتصدّی» است.
وَ ما عَلَيْكَ أَلاَّ يَزَّكَّى ﴿۷﴾
در حالی که اگر هم به پاکی نگراید، ایرادی بر تو نیست.585
عبس (80)
7
وَ أَمَّا مَنْ جاءَكَ يَسْعى ﴿۸﴾
امّا آن که شتابان نزد تو میآید،585
عبس (80)
8
وَ هُوَ يَخْشى ﴿۹﴾
درحالی که خداترس است(1)،585
عبس (80)
9
به آیه 10 اعلی(87) توجّه فرمایید.
فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّى ﴿۱۰﴾
تو از [توجّه به] او غفلت(1) میکنی؛585
عبس (80)
10
تلهّی: فعل مضارع است و در اصل «تتلهّی» است.